صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ظرفیت روابط منطقه‌ای در مواجهه با توطئه نرم دشمنان

  • کد خبر: ۱۶۳۸۸۸
  • ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۱
اگر ما وضعیت منطقه را طی صد سال گذشته و به‌ویژه در دورانی که آمریکایی‌ها در این منطقه حاکمیت داشتند، نگاه کنیم، می‌بینیم که در‌واقع مهم‌ترین کاری که آمریکایی‌ها در اینجا انجام می‌دادند، این بود که فرهنگ و رسومات و لایه‌های تمدنی مردم منطقه را تحت‌تأثیر قرار داده و آن چیزی را که خودشان در غرب به نام فرهنگ و تمدن طراحی کرده بودند، جایگزین آن‌ها می‌کردند.

اگر ما وضعیت منطقه را طی صد سال گذشته و به‌ویژه در دورانی که آمریکایی‌ها در این منطقه حاکمیت داشتند، نگاه کنیم، می‌بینیم که در‌واقع مهم‌ترین کاری که آمریکایی‌ها در اینجا انجام می‌دادند، این بود که فرهنگ و رسومات و لایه‌های تمدنی مردم منطقه را تحت‌تأثیر قرار داده و آن چیزی را که خودشان در غرب به نام فرهنگ و تمدن طراحی کرده بودند، جایگزین آن‌ها می‌کردند.

بر‌همین‌اساس سفارت‌خانه‌ها و پایگاه‌های نظامی آمریکا در تعامل با هم دستور‌کار تغییر فرهنگی ملت‌های منطقه را به طرق مختلف از‌جمله راه‌اندازی انجمن‌های مشترک با کشور‌های منطقه، مثل انجمن ایران و آمریکا، انجمن کتابخانه‌های ایران و آمریکا و به‌همین‌نسبت آمریکا و کشور‌های دیگر داشتند. این‌ها در‌واقع به‌دنبال تغییر‌فرهنگی بودند که این تغییر‌فرهنگی را هم به طرق مختلف دنبال می‌کردند.

مثلا وقتی این انجمن‌های ایران و آمریکا را بررسی و مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم باوجود اینکه اسم این انجمن، ایران و آمریکا بود، افرادی که در رأس این انجمن‌ها گمارده می‌شدند، آمریکایی‌ها بودند و همه آن‌ها هم در سازمان سیا آمریکا به‌عنوان یک شخص مسئول فعالیت می‌کردند. به‌عبارتی نهاد جاسوسی آمریکا این انجمن‌های به‌ظاهر فرهنگی را مدیریت کرده و بعد هم در سطح منطقه شبکه‌سازی می‌کردند.

شبکه‌ای از دانشگاهیان، دیپلمات‌ها، نظامیان، روزنامه‌نگاران، ناشران، کانون‌های فرهنگی جوانان، کانون فرهنگی زنان و امثال این‌ها راه‌اندازی می‌کردند و پولش را از جیب ملت میزبان برداشت می‌کردند و عملا کاری که انجام می‌شد، توسعه فرهنگ غربی و جایگزین‌کردن با فرهنگ و تمدن اسلامی در این مناطق بود.

بر‌همین‌اساس هم آمریکایی‌ها برای اینکه ملت‌های منطقه به یادشان نیاید که دارای چه ظرفیت‌های عظیمی هستند، بین کشور‌ها نوعی شکاف و درگیری ایجاد می‌کردند و کشور‌ها و ملت‌ها در یک فضای سوءظن نسبت به هم قرار داشتند؛ به‌عنوال‌مثال فارس و عرب به‌عنوان دو قوم، فارس و ترک، ترک و عرب، فارس و لر، ترک و کرد، فارس و بلوچ، بلوچ و کرد و امثال این‌ها.

این قومیت‌ها و ملت‌ها را با هم درگیر می‌کردند و از‌آن‌طرف هم کشور‌ها را تحت‌عنوان کشور‌ها و ملت‌های مستقل، با یکسری اختلافات مرزی، سرزمینی و منابع قرار می‌دادند؛ به‌نحوی‌که در منطقه غرب آسیا هیچ کشوری نبود که با کشور همسایه‌اش بر سر یک جزیره یا منطقه یا یک سفره معدنی مثل گاز و نفت اختلافات سرزمینی نداشته باشد؛ بر‌این‌اساس فضای بین آن‌ها دائم فضایی پرتنش بود و آمریکایی‌ها هم از این فضای تنش استفاده می‌کردند و به اسم حمایت یا رفع اختلاف وارد می‌شدند و عنان اختیار این حکومت‌ها و دولت‌ها را به دست می‌گرفتند.

همین مسئله در فضای بین ملت‌ها و دولت‌ها به شکل دیگری وجود داشت و تقریبا همه ملت‌ها در محیط جغرافیایی خودشان با حکومت‌هایی سروکار پیدا کردند که این‌ها دو ویژگی داشتند؛ یکی اینکه وابسته بودند و دیگر اینکه دیکتاتور بودند. یا پادشاهی بود یا به شکل رئیس‌جمهوری و ملت‌ها در این فضا عملا دچار نوعی فرسایش بودند. خب این سیاست‌های آمریکا بود و سرنوشت این منطقه طی دهه‌های۱۳۲۰‌تا۱۳۵۰ و بعد استمرار پیدا کرد.

طبیعتا راه‌حل کشور‌های منطقه این است که یک مسیر جدید مخالف آن روند را در پیش بگیرند و این یعنی همکاری بین ملت‌ها و کشور‌ها ایجاد شود و کشور‌ها بتوانند در کنار همدیگر از ظرفیت‌های هم استفاده کنند و در یک فضای هم‌افزا، مسائلشان را حل‌و‌فصل کنند.

قائدتا این‌نوع مراودات با عنوان مهم‌ترین ابزار ملت‌های منطقه برای مواجهه با توطئه‌های نرم دشمن می‌تواند مورد‌استفاده قرار بگیرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.