نام خیابانهای مشهد گذر یادها و خاطرههای بسیاری است، یادهایی که گاهی با نام و در جایی هم با تاریخهایی گره خوردهاند که یادگار حوادث سال ۵۷ و مبارزه مردم خسته از رژیم ستمشاهی است.
هما سعادتمند _ در دومین روز از سی و نهمین فجر انقلاب اسلامی مروری داریم بر مهمترین این تغییر نامها که پسِ پشت هرکدامشان حکایتی خونخورده از شهادت لالههای جوان وطن جاری است.
تغییر نام بیمارستان شش بهمن به هفده شهریور
بیمارستان شش بهمن که نام خود را از «انقلاب سفید» محمدرضاشاه و لوایح ششگانه آن در سال ۱۳۴۱ گرفته بود، یکی از مکانهایی است که ۱۶ سال بعد تغییر نام میدهد.
با اوجگیری مبارزات مردمی بهویژه در سال ۱۳۵۷، جامعه پزشکی نیز همپا و همدوش مردم دست به مبارزه میزند. در واقع، پس از کشتارهای گسترده رژیم از شهریور تا پاییز ۵۷، پزشکان مشهدی در اعتراض به این کشتارها، از پذیرش دفترچههای بیمه کارکنان ارتش سر باز میزنند. این ایام همچنین مصادف است با روزهایی که آیتا... خامنهای و شهید هاشمینژاد در قسمتهای مختلف شهر بهویژه روبهروی بیمارستان شش بهمن سخنرانیهای پرشوری برگزار میکنند.
با آغاز «هفته همبستگی ملت ایران»، کارکنان بیمارستان شش بهمن دست به اعتصاب غذای چهلوهشتساعته میزنند. فردای این روز، یعنی در ۸ آبان، مردم و کارمندان در حالی که هوا بسیار سرد است و آسمان مشهد برفی، دست به تظاهرات گستردهای میزنند. در پایان این تظاهرات، نام بیمارستان شش بهمن به یاد کشتهشدگان آخرین روزهای تابستانِ تهران، به «هفده شهریور تغییر میکند. این تغییرنام برای عوامل رژیم بسیار ناخوشایند است.
برای همین، دنبال تلافی هستند. این میشود که ۴۴ روز بعد، یعنی در ۲۲ آذر، عدهای جیرهخوار حکومتی با شعار «زندهباد شاه» به بیمارستان حمله میکنند. این افراد پس از تخریب این مکان، تابلوی تازهتغییرنامیافته بیمارستان را پایین میکشند، اما مردم دوباره آن را نصب میکنند.
تغییر نام بیمارستان شهناز به مصدق
اوایل سال ۵۷ آیتا... خامنهای پس از رهایی از تبعید به مشهد باز میگردند. این بازگشت همزمان با تحصن پزشکان در بیمارستان شهناز (قائم فعلی) روی میدهد. به همین سبب، ایشان برای نخستین بار در بالکن مسجد این بیمارستان سخنرانی میکنند.
پس از ایشان نیز شهید هاشمینژاد پزشکان را خطاب قرار میدهد و از کارشکنیهای رژیم طاغوت میگوید. سخنرانیها در جان شنوندگان خوش میآید و موجب میشود بیمارستان شهناز به پایگاهی برای حضور انقلابیون تبدیل شود. این روند ادامه دارد تا اینکه در ۷ آبان، تظاهرات گستردهای به مناسبت آغاز «هفته همبستگی ملت ایران» برپا میشود.
دانشگاه و پزشکان بیمارستان شهناز مشهد در محوطه بیمارستان جمع میشوند و در مخالفت با رژیم، مانند همکاران خود در بیمارستان شش بهمن، دست به اعتصاب غذا میزنند. در این تظاهرات، آیتا... خامنهای، شهید هاشمینژاد و طاهر احمدزاده درباره استبداد، اختناق و سلطه استعمار سخنرانی میکنند. بعد از پایان اعتصاب نیز، در قطعنامهای نام بیمارستان شهناز به بیمارستان «مصدق» تغییر میکند.
تغییر نام میدان و ورزشگاه سعدآباد به تختی
هفت روز پس از واقعه بیمارستان شهناز، جامعه معلمان مشهد در اعتراض به نخستوزیری ارتشبد ازهاری با صدور اطلاعیه دست به اعتصاب غذا میزنند. این گروه اجتماع خود را در میدان سعدآباد تشکیل میدهند. فردای این روز تظاهرات آرامی برای همبستگی و حمایت از فرهنگیان در مشهد برگزار میشود. این تظاهرات از منزل آیتا... شیرازی شروع شده و تا میدان سعدآباد ادامه پیدا میکند.
پس از تظاهرات، مردم در ورزشگاه سعدآباد جمع میشوند تا به سخنرانی آیتا... خامنهای گوش دهند. ایشان در پایان سخنرانی، نام ورزشگاه سعدآباد را به «غلامرضا تختی» تغییر میدهند. ایشان میگویند: «جامعه ورزشکاران و بهخصوص جامعه کشتیگیران و همچنین همه ورزشکاران مسلما مانند دیگرِ برادران و خواهران خود از این رنج میبردهاند که یک چنین منطقهای در شهر و یک چنین فضایی و این چنین تجهیزاتی هرگز نمیتوانسته با آرمانهای مذهبی و ملی آنها هماهنگ باشد.
حتی تاکنون نمیتوانستند یک قهرمان محبوبشان را -اجازه بدهید به توصیه برادران بگویم یک پهلوان محبوبشان را؛ اسم قهرمان را تکرار نکنیم- یک پهلوان محبوبشان را که نمودار آزادگی جمع ورزشکار این ملت بوده است، نمیتوانستند از او یک عکس حتی در این محوطه وسیع نصب کنند.
نمیتوانستند حتی نام او را بیاورند، زیرا جرم او این بود که سالها پیش -سالها پیش، شاید حدود دوازده سیزده سال پیش- این احساسی را که امروز همگانی شده است داشت.
در این محیط احساس خفگی میکرد و این احساس را بروز میداد و به خاطر همین شجاعتها و شهامتها بالاخره جان خود را از دست داد. برادران ما، هم جامعه معلمین، که میزبانان ما و میزبانان بسیار عزیز ما هستند و سپاس همه ما بر آنها و نثار آنها و همچنین جامعه ورزشکاران و بهخصوص کشتیگیران پیشنهاد کردند.
من این پیشنهاد را در معرض میل و دید برادران و خواهران میگذارم. اگر خواستید تصویب میکنید و اگر تصویب کردید، حق با مردم است، حق با ملت است. همان خواهد شد.
پیشنهاد میکنند که این استادیوم را به نام پهلوان غلامرضای تختی نامگذاری کنید.... با اجازه همه شما و از طرف همه شما، این محل را نامگذاری میکنم به استادیوم غلامرضای تختی.» بعد از این سخنان، مردم با تکبیر و صلوات، این مسئله را تأیید و نام این ورزشگاه از آن پس تغییر
میکند.
تغییر نام میدان پهلوی به میدان شهدا
تغییر نام میدان پهلوی که مشهدیها به آن «میدان مجسمه» هم میگفتند با حادثه تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ در مشهد گره خورده است. طبق روایتِ تاریخ، ۱۹ آذر آن سال، قرار است مراسم خطبهخوانی عاشورا که یک سنت چندصدساله است، دوباره با حضور مقامات کشوری، لشکری، استاندار و نایبتولیه حرم با نام «شاهنشاه آریامهر» خوانده شود، اما دست انقلاب این طومارِ از پیش خوانده را در هم میپیچد.
ساعتی پیش از شروع خطبهخوانی، حرم با درایت آیتا... خامنهای به تصرف انقلابیون در میآید و جمعیت بسیار زیادی از مردم به داخل صحن هجوم میآورند.
در همین هنگام، آیتا... خامنهای به بالای ایوان پنجره فولاد میروند و خطبه را با نام امام خمینی (ره) قرائت میکنند. به عقیده مفسران، انقلاب در مشهد پیش از بهمن ۵۷ در این شب به پیروزی میرسد، اما این همه ماجرا نیست. پس از پایانِ خطبهخوانیِ ایشان، گروهی از مردم در حالی که یک کمپرسی در پیشِ آنان حرکت میکند، سمت میدان مجسمه را پیش میگیرند.
ساعت حوالی ۱۱ شب، مشهدیهای انقلابی موفق میشوند با بستن یک زنجیر محکم به مجسمه رضاشاه، آن را کمی خم کنند. شاهدان عینی میگویند این مجسمه تا چند روز به همین حالت باقی میماند تا اینکه مردم میریزند و آن را به پایین میکشند. بعد هم سر مجسمه را کنده، در خیابان میچرخانند. میدان پهلوی یا مجسمه بعد از این اتفاق به پاس خونهای ریختهشده در زمینش، با نام «میدان شهدا» در مشهد زینت داده میشود و تابلو میخورد.
تغییر نام بیمارستان شاهرضا به امامرضا
بیمارستان شاهرضای مشهد پیش از حادثه ۲۳ آذر نیز در ردیف یکی از پایگاهها و مراکز مبارزه با رژیم ستمشاهی قرار داشت و کادر پزشکی این بیمارستان در همه اعتراضها و تظاهرات حامی و همگام با انقلابیون بودند.
کادر پزشکی این بیمارستان در اولین قدم مانند دیگر بیمارستانهای مشهد از پذیرفتن دفترچه ارتش خودداری کرد. وقتی چماقداران رژیم در ۲۲ آذر بر سر کارکنان و پزشکان بیمارستان شش بهمن که دیگر در میان مردم با نام «هفده شهریور» شناخته میشد، ریختند و تابلوی بیمارستان را پایین کشیدند، آنان ساکت ننشستند و در محوطه بیمارستان جمع شدند و دست به اعتصاب و تحصن زدند. این عمل بیپاسخ نماند و ۲۳ آذر، چماقداران رژیم را اینبار به بیمارستان شاهرضا کشاند.
درگیری چندساعته در این بیمارستان که با دخالت مردم فرو نشست، به شهادت یک جوان و ۲ کودک منجر شد. از آن پس، حیاط بیمارستان شاهرضا به محلی برای نشستهای انقلابی و سخنرانیهای ضد رژیم بدل شد. پس از این حادثه، لقب شاه از نام این بیمارستان حذف شد و جای آن را نام مبارک حضرت رضا (ع) پر کرد.
تغییر نام چهارراه نادری به چهارراه شهدا
شروع دیماه در مشهد شروع غمگینی است. درگیریها بالا گرفته است و مردم هرروز جنازه چند شهید را بالای دست میبرند. دوم دی تعطیل عمومی است، ولی شعارهای ضد رژیم مردم از گوش خیابان نمیافتد. دوباره عدهای بیگناه بر خاک میافتند. مردم از مقابل منزل آیتا... شیرازی به طرف فلکه حضرت و خیابان تهران حرکت میکنند.
عدهای «مرگ بر شاه» میگویند و عدهای دیگر فریاد «ارتش دنیا دشمن میکشد/ ارتش ما برادر میکشد» در گلو دارند. در چهارراه نادری دوباره درگیریها به اوج میرسد و جوانانی، چون برگهای خزانزده بر خاک میافتند. در این درگیری ۱۲ نفر شهید و ۷۰ نفر دیگر نیز زخمی میشوند. از فردای آن روز مردم چهارراه خونگرفته «نادری» را «چهارراه شهدا» مینامند.
تغییر نام میدان سوم اسفند به ۱۰ دی
روز نهم دی ۵۷ بازارها، مغازهها، ادارات دولتی و بانکها تعطیل شد. مقصد راهپیمایی این روز برخلاف روزهای قبل، استانداری بود. این راهپیمایی در واقع درحمایت و همبستگی با کارکنان دادگستری پا گرفته بود که از چند روز قبل همبستگی خود را با روحانیت و مردم اعلام کرده بودند.
با تجمع مردم در مقابل استانداری یکی از پسران آقای شیرازی روی یکی از تانکها رفته، اعلام میکند که ارتش با مردم و روحانیت اعلام همبستگی کرده است. در این لحظه ناگهان تانکها و نیروهای رژیم شروع به تیراندازی به سمت جمعیت میکنند. به دستور علما مردم بهسرعت محوطه استانداری را ترک میکنند و پناه میگیرند، اما موجی از خون و آتش باغ استانداری را فرامیگیرد.
پس از این درگیری، مردم برخلاف راهپیماییهای قبلی متفرق نمیشوند و همچنان به تظاهرات خیابانی ادامه میدهند. در این درگیری، علاوه بر شهادت تعداد زیادی از مبارزان انقلابی، ۲ سرباز ارتش نیز کشته میشوند. روز یکشنبه، دهم دی ۱۳۵۷، رژیم برای تحریک سربازان به تیراندازی به سوی مردم، جنازه ۲ دژبان کشتهشده را در برنامه صبحگاه نشان میدهد و افسری میگوید: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اینک جنازه متلاشیشده آنها را دیدید. اگر تیراندازی نکنید، آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید، ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد. پس بکشید تا کشته نشوید.
امروز دست خالی باز نگردید و انتقام برادران خود را بازستانید.» این جملات آتش درگیری بین مردم و ارتش را شعلهور میکند. مردم بار دیگر به خیابان میریزند و درگیری شدیدی بین مردم با مأموران مسلح در میدان سوم اسفند رخ میدهد. طبق اسناد تاریخی، در این روز تعداد زیادی کشته میشوند. یاد این تعداد شهید هم تابلوی میدان سوم اسفند را به «ده دی» تغییر میدهد.
منبع:
تقویم تاریخ خراسان از غلامرضا جلالی، انقلاب اسلامی مردم مشهد تألیف شاکری و آرشیو روزنامه خراسان
با تشکر از: فاطمه خندان، مسئول بخش تاریخ انقلاب در مرکز اسناد آستان قدس رضوی