پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخی قرن بیستم در ایران و جهان بوده است. انقلابی که از لحاظ شکل و ساختار و تمایلات مذهبی و همچنین حضور مردمی یکی از بینظیرترین انقلابهای تاریخ معاصر بوده است که توانسته علاوه بر تحولات سیاسی و زیربنایی در حوزه سیاست و اجتماع، در مسائل منطقهای و جهانی نیز تغییراتی را بهوجود آورد که ابعاد آن در گذر زمان گستردهتر و تأثیرات آن در حوزه مقاومت و مبارزه با استکبارستیزی بهمراتب بیشتر و قویتر بوده است. اما آنچه در این مدت چهلویکساله انقلاب گذشت، در چند محور درخور بررسی است.
۱ -با ظهور انقلاب اسلامی در فضای بینالمللی آن زمان که ۲ بلوک کمونیستی و سرمایهداری حکمفرما بودند، انقلاب اسلامی ایران جریان سومی را پیش روی جامعه ملل قرار داد که تا آن زمان سابقه نداشت.
۲ -پیشزمینه انقلاب، جریان ریشهدار تاریخی و مردمی بود که تا سال۵۷ هیچگاه در محک تجربه در میدان سیاست وارد نشده بود. ورود روحانیت در رأس حکومتی با زیربنای مذهبی یک حرکت بدیعی بود که جهانیان شاهد آن بودند. به نقل از یک نویسنده فرانسوی، میشل فوکو، ۲ جریان قوی روحانیت و عقیده به ظهور امام زمان (عج) بزرگترین قوه محرکه انقلاب و عامل پیروزی آن به حساب
میآمده است. ۳ -جامعه ایران در یک فضای سیاسی و اجتماعی سیر میکرد که ارتباط و اطلاع چندانی از تحولات انقلابی از دنیای خارج نداشته است و رژیم سلطنتی در نظامی حاکمیت خود را گسترانده بود که مردم هیچ گونه ذهنیتی از ظرفیت داخلی و آینده سیاسی خود نداشتند و لذا با پیروزی انقلاب برای مردم ایران دنیای تازهای از ادبیات سیاسی و اجتماعی باز گردیده است. ۴ -ساختار حکومتی ایران در حالی متوجه انقلاب شد که به شکل تاریخی در سلسله مراتب آن نوعی حاکمیت مبهم از دنیای قبل از اسلام و پس از اسلام و تلفیقی از قومیت گرایی و سلسله گرایی پادشاهی بود و انقلاب اسلامی به طور کل آن را دگرگون ساخت و شکل تازهای به آن داد. ۵- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب تبدیل به یک قانون مترقی در سطح بین الملل شد که تا این زمان سابقه نداشته است. اصل ولایت فقیه به عنوان رکن اصلی آن برای اولین بار در جهان به عنوان یک الگوی سیاسی تازه وارد ادبیات سیاسی و حکومتی شد؛ هرچند که این امر هنوز برای جهانیان ناشناخته است و اهل علم، دین، دانش و مذهب آن را به خوبی تبیین نکرده اند. ۶- با توجه به شکل و ساختار سیاسی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی حاکمیت جمهوری اسلامی و حمایت از مستضعفان جهان و محرومان موجب نارضایتی دستگاه استکبار و قدرتهای غربی گردید و موقعیت آنها به طرز بی سابقهای در معرض خطر قرار گرفت. فشارهای مضاعف جهانی و انجمنهای صهیونیستی و استکباری از همه جهت بر جمهوری اسلامی ناشی از همین مقوله بود. ۷- مردم ایران در ۴۱سال انقلاب، گاهی با چالشهایی روبهرو بودند و همراه با نوسازی جامعه و مدرن شدن زندگی با حوادثی طبیعی و غیرطبیعی روبه رو شدند، اما استقبال و حمایت مخالفان نظام سیاسی ایران از این حوادث، نشان از حقانیت و درستی مسیر انتخابی ملت ایران دارد. گویا این گونه به نظر میرسد که همه تصمیمات و اقدامات قدرتهای بزرگ در حوادث جهانی و حتی قانون گذاری و هدایت نظام اقتصادی بین المللی و ایجاد تحریمها و رشد تروریسم و مقابله با انقلابیگری همه و همه در برابر انقلاب ایران صف آرایی کرده اند و برای ضربه زدن به انقلاب بسیج شده اند.
۸- تحولات ۲ سال اخیر همراه با سیاستهای دولت ترامپ در برابر ایران و حتی قوانین بین الملل نظیر مقابله با تغییرات آب وهوایی، لغو خلع سلاح هسته ای، رشد و افزایش نژادپرستی و اقدامات تحریک آمیز در نظام بین الملل و به ویژه در برابر کشورهای اسلامی، ایجاد رعب و وحشت میان مسلمانان، طرح مسئله معامله قرن و همچنین سکوت مرگ بار اروپا در برابر اقدامات یک جانبه آمریکا و نیز همراهی کشورهای عربی که ثروتهای بادآورده خود را در این مسیر هزینه میکنند تا اهداف آمریکا و صهیونیسم در منطقه اجرا شود، همه و همه گویای این مطلب است که انقلاب اسلامی ایران تاکنون گامهای بحقی برداشته و توانسته است بدون اتکا به قدرت خارجی روی پای خود بایستد و از موضع خود دفاع میکند تا به اهداف بلندمدت انقلاب که همان پیروزی مستضعفان بر مستکبران داخلی و خارجی است، دست یابد.