حمله پهپادی مقاومت اسلامی بحرین به رژیم صهیونیستی مهلت ثبت نام آزمون استخدامی دستگاه‌های اجرایی خراسان رضوی تمدید شد+جزئیات میرباقری: تلاش می‌کنیم «سلمان فارسی» را در ۱۴۰۵ به پخش برسانیم آغاز بهره‌برداری از ۲۹۵۰ طرح جهاد سازندگی در خراسان رضوی آمادگی برای ساماندهی ۵۸۰۰ گروه جهادی در خراسان رضوی | دستگاه‌های اجرایی با گروه‌های جهادی متصل می‌شوند ۳۴ هزار شهید و تخریب ۹۵ درصد تأسیسات در دویست‌ونهمین روز جنگ غزه دعوت استاندار خراسان رضوی از گروه‌های جهادی برای مشارکت بیشتر در طرح تحول روستایی جزئیاتی از توافق پیشنهادی آتش‌بس میان جنبش حماس و رژیم صهیونیستی درخواست روسیه برای تحقیق درباره گور‌های دسته‌جمعی غزه غرب به اوکراین برای حمله به روسیه چراغ سبز نشان داد ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی را تحریم کرد آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم ​​​​​​​لتونی: اوکراین مجوز غرب برای حمله به خاک روسیه را دریافت کرده است هاآرتص: جوانان اسرائیلی در حال ترک اسرائیل هستند ترور یک فرمانده مقاومت به دست تشکیلات خودگردان + عکس حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) حمله پهپادی مقاومت عراق به بندر ایلات در فلسطین اشغالی (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) رصد تحرکات نظامیان صهیونیست در مرز لبنان توسط حزب الله + فیلم ۳۰۰ تحریم جدید آمریکا علیه نهادهای روسی، چینی و دیگر کشورها به بهانه جنگ اوکراین زلنسکی یکی از مقام‌های سرویس امنیتی اوکراین را برکنار کرد
سرخط خبرها

هشدار درباره نارضایتی مردم دو استان/ از کشته شدن جورج فلوید درس بگیریم

  • کد خبر: ۳۰۲۱۴
  • ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۰
هشدار درباره نارضایتی مردم دو استان/ از کشته شدن جورج فلوید درس بگیریم
عباس عبدی

اگر گمان کنیم که کشته شدن جورج فلوید در ایالات متحده علت تامه اتفاقات و اعتراضات بعدی است، حتما اشتباه می‌کنیم. می‌توان گفت که این قتل ضربه نهایی را برای زبانه کشیدن شعله اعتراضات وارد کرد هر چند علت اصلی نیست.

اگر او کشته نمی‌شد اعتراضات پس از او نیز رخ نمی‌داد ولی ظرفیت اعتراضات چنان بود که دیر یا زود حادثه‌ای دیگر می‌توانست آتش اعتراض را شعله‌ور کند. بنابراین باید به خطرات وجود چنین ظرفیتی توجه داشت. حکومت و سیاستمدار آگاه و زیرک...

 بیش از آنکه نگران این حوادث موردی باشد که دیر یا زود رخ خواهد داد، نگران ظرفیت اعتراض و نارضایتی است. 
این روزها اتفاقاتی در کرمانشاه و به ویژه خوزستان رخ داده است که نشان می‌دهد درک درستی از کیفیت این ظرفیت خطرناک وجود ندارد و مدیران استانی به جای آنکه نگران اصل و ریشه این خطر باشند، نگران رخدادهای تشدیدکننده آن هستند. نکته بسیار جالب این است که چون چنین ظرفیتی برای ابراز نارضایتی وجود دارد، به صورت غریزی هر حادثه معمولی را نیز عاملی جهت نقض امنیت تلقی می‌کنند.

البته از یک جهت درست فکر می‌کنند. مثل آن است که در انبار پنبه‌های آغشته به بنزین نگران زدن کوچک‌ترین جرقه شویم که آن را به آتش خواهد کشید. ولی کیست که نداند جرقه‌ها و بالاتر از آن دیر یا زود رخ می‌دهد، باید محیط را از ظرفیت آتش‌سوزی پالایش کرد. محیط عمومی جامعه نباید به گونه‌ای باشد که هر کس نگران کوچک‌ترین جرقه‌ها باشد. 


مساله این است که آب و تامین آن برای ساکنان منطقه‌ای گرم چون خوزستان یک مساله جزیی و عادی نیست؛ نه فقط برای آنان بلکه برای همه مردم آب و تامین آب شرب مساله حیاتی است. هیچ کس نمی‌پذیرد که در یک منطقه ثروتمند از نظر منابع طبیعی، وضعیت آبرسانی اسف‌بار باشد. اگر مدیران استان می‌توانستند طی این دو هفته کار را به سرانجام برسانند و تا کنون انجام نداده بودند، به این معناست که آنان با عملکرد خودشان اعتراضات را مشروع و حتی ضروری کرده‌اند، چون معلوم شده است که فقط از طریق اعتراض و راه‌بندان و امثال آن است که مردم می‌توانند به اهداف مشروع خود برسند. همچنین درست است که با ساختن بناهای غیرمجاز باید مقابله کرد، زیرا نظام شهرسازی را مختل می‌کند، ولی مردمی که هیچ سرپناهی ندارند یا می‌بینند از آنان بهتران صدها و هزاران میلیارد از طریق ساخت و سازهای غیرمجاز به جیب می‌زنند، این مردم نمی‌پذیرند که خانه یک پیرزن معلول یا بی‌پناه را خراب کنند. (چه اسم با مسمایی؟ آسیه پناهی پیرزنی که در جریان تخریب سرپناهش در کرمانشاه فوت کرد) مسوولیت‌پذیری حکومت‌ها یک‌سویه نیست که در برابر ساخت و ساز غیرمجاز اقدام کنند ولی نسبت به نداشتن سرپناه بی‌خیال شوند.


شاید بتوان پذیرفت که در برخی مقاطع حقوق و دستمزدهای کارگران دیرتر پرداخت شود، ولی نه آنکه برای چند ماه پیاپی این حقوق‌ها پرداخت نشود و کارفرمای دولتی نیز هیچ مسوولیتی در برابر رفتار پیمانکار خود نپذیرد، یا دستگاه‌های نظارتی و قضایی به مساله رسیدگی نکنند. نتیجه همین می‌شود که کارگر ناامید از همه جا خودش را روی چاه نفت به ‌دار بکشد و تصویر آن نمادی از بی‌عدالتی و مشکلات این طبقه محروم شود یا یک جانباز در کرمانشاه خودش را به بدترین شکلی جلوی نهاد مربوط به آتش بکشد. این رفتارها نشانه‌های خطرناک‌تری از اعتراض هستند. باید همیشه دعا کرد که اگر مردم ناراحت بودند، بهتر است اعتراض کنند، نه آنکه خودسوزی کنند یا خود را به‌ دار بکشند. این انفعال بدتر از آن اعتراض است. اعتراض نشانه زنده بودن یک جامعه است، حتی اگر اعتراض آنان درست نباشد. ولی خودسوزی و خودکشی؛ نشانه بن‌بست کامل و ناامیدی نزد مردم است و نتایج این رفتار خطرناک‌تر است. 


این وضعیت محصول یک نگاه غیرهمدلانه مدیران نسبت به دیگران و مردم است. مدیران موجود گمان می‌کنند که به هر قیمتی باید مردم از آنان تبعیت کنند و به آنچه به آنان داده می‌شود، رضایت دهند. هر اقدامی فراتر از این می‌تواند مخل امنیت تلقی شود. این نگاه به امنیت، یکی از ضدامنیتی‌ترین دیدگاه‌هاست. اینکه خود را محور حق بدانیم و دیگران را تحریک شده بیگانه معرفی کنیم، یک ترفند نخ‌نماست. امنیت واقعی از به رسمیت شناختن حق اعتراض و حق مطالبه‌گری و حق انتقاد می‌گذرد.


متاسفانه سیاستمداران مرکزنشین نیز متوجه ابعاد ماجرا نیستند، چون همیشه هنگامی که با این اعتراضات مواجه می‌شوند می‌گویند، ان‌شاءالله گربه است. در حالی که حوادث این دو استان نشانه‌های کافی برای ضرورت تحول در سیاستگذاری، یا در انتخاب مدیران یا نحوه برخورد با مردم است. ساختاری که چنین فسادهایی در بالاترین سطوح نظارتی آن وجود داشته است، نمی‌تواند جلوی حتی تخلفات مردم، زبان رسا و گویایی داشته باشد. جالب اینکه متهمان مذکور حتی از عملکرد خود دفاع هم می‌کنند. انقلابی که به نام مستضعفین بود، اکنون در شرایطی قرار دارد که کارگران و جانبازانش باید خود را به ‌دار بکشند یا به شعله‌های آتش بسپارند و برای داشتن آب شرب و گرفتن دستمزد اندک‌شان معترض شوند، در مقابل کسانی در سطوح بالای مدیریتی قرار دارند که با افتخار می‌گویند پول گرفته‌اند و رشوه‌دهنده مثل برادر او بوده و به او ده‌ها میلیارد داده و مدیر پول‌گیرنده چنان وضعی دارد که تاکنون نیاز نداشته که حتی درب ساختمانی‌های ده‌ها میلیاردی اهدایی به خود را باز کند.

این ساختار چگونه می‌تواند به یک پیرزن بگوید که 10 یا 20 متر ساختمان غیرمجاز را با بلوک سیمانی نساز و درون آن زندگی نکن، چون قانون می‌گوید که مجاز نیست؟ چگونه می‌توان از کارگران بخواهد که برای مقابله با تحریم تاخیر در دریافت دستمزد خود را تحمل کنند؟ در حالی که حکومت در همین شرایط صدها میلیون دلار پول زبان‌بسته را به نام وام به همان مدیران می‌پردازد. با چنین وضعی نمی‌توان مفهوم امنیت انفعالی و گورستانی را برای بلندمدت میان مردم تبلیغ کرد و آن را جا انداخت.

روزنامه اعتماد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->