امین راستگو | شهرآرانیوز؛ این نشست با حضور هنرمندان، هنرجویان، مدرسان و علاقهمندان هنرهای نمایشی و با دبیری سید محمد مداح حسینی در تئاتر مستقل مشهد برگزار شد.
در این نشست، جواد نقوی با اشاره به اینکه ارتباطی میان میل به قدرت در نمایشنامه «مکبث»، اثر ویلیام شکسپیر و نمایش «گرسنگی» پیدا نمیشود، گفت: ما با بحرانی در جهان معاصر روبه رو هستیم که همه چیز را صرفا در لذت بردن از امر تماشایی خلاصه میکند و روبه رویی با بحرانهایی مانند فقر و گرسنگی و اصولا حقیقت برایش جدی نیست.
این روزنامه نگار و دانش آموخته فلسفه افزود: در نمایش «گرسنگی» شاهد روبه رویی شخصیت نمایش با پرداخت معنایی پول برای پیشرفت هستیم. درصورتی که این مسئله، پرداخت درستی پیدا نکرده و صرفا در نمایش تبدیل به یک امر تماشایی شده است. وی با اشاره به اینکه در «گرسنگی» با آشفتگی روایت روبه رو هستیم و نویسنده درک خود از فقر را قضاوت برتر و مصداق قرار داده است، بیان کرد: اگر بخواهیم مسائل و بحرانهای اجتماعی را روایت کنیم، باید درک بهتری از آنها داشته باشیم و در روبه رویی با بحرانها بهتر است که در سطح بالاتر و جدی تری طرح مسئله و بحث کنیم.
از دید این روزنامه نگار، نمایش «گرسنگی» نتوانسته است روبه رویی جدی و اثربخشی با مسائلی، چون فقر و اختلاف طبقاتی داشته باشد. وی ادامه داد: یک جامعه شناس باید سالها فعالیت کند تا بتواند یک مسئله اجتماعی را به مخاطب منتقل کند، اما هنر بهتر و عمیقتر از همه دانشها میتواند در زمانی کوتاه مسائل و بحرانهای اجتماعی را بازتاب دهد و این اثر هم میتوانست به مسائلی که طرح کرده است، نگاه عمیق تری
داشته باشد.
احسان روحی، نویسنده و منتقد تئاتر مشهد، با طرح این پرسش که نویسنده «گرسنگی» چقدر به قابلیتهای اجرایی اثر خویش فکر کرده است، گفت: در آثار امروز تئاتر مشهد با طرح و ایدههای خوبی در نمایشنامه نویسی روبه رو هستیم، اما با نمایشنامههای خوبی طرف نیستیم. یکی از دلایل آن میتواند رجوع نکردن نسل جدید به نویسندگان پیش از خود و بهره مندی از تجربیات درام نویسی آنان باشد. وی با اشاره به اینکه راوی نمایش «گرسنگی» یک راوی ناموثق است، تصریح کرد: اگر قصه این نمایش از یک ضبط صوت هم پخش شود، هیچ تفاوتی در درک مخاطب ایجاد نمیشود.
این هنرمند تئاتر مشهد افزود: اگر تم «مکبث»، اثر شکسپیر، قدرت طلبی باشد، این ویژگی به قدرت رسیدن و در جایگاه قدرت بودن مکبث در شخصیت «گرسنگی» نمود صحیحی ندارد و مسیر شخصیت نمایش از لحاظ تماتیک نه تنها تماشاگر را به جهان مکبث وارد نمیکند، بلکه برای او سوءفهمهای بی شماری ایجاد میکند. روحی با اشاره به مفهوم «گرسنگی» بیان کرد: این اثر در تلاش آشنایی زدایی با واژه گرسنگی در معنای عامیانه است و تلاش میکند گرسنگی را در عطش رسیدن شخصیت نمایش به مقصود نهایی اش تشبیه کند. در ادامه این نشست تماشاگران با طرح پرسشهای مستقیم از کارگردان به ارائه نقطه نظرات خویش پرداختند و شنونده نظرات وی بودند.