بوی تند زباله به مشام میرسد. هنوز از در خانه بیرون نیامده، معلوم است در کوچه اوضاع از چه قرار است. کنار در ورودی آپارتمان که محل قراردادن زباله همسایههاست بوی تعفن میدهد. زبالهها تا چندمتر پخش شده و محتویات پلاستیکهای زباله کوچه را برداشته است.
گربه گوشهای از یک پلاستیک را به دندان گرفته بود و پوستهای مرغ داخلش را با لذت به دندان میکشید. رفتگر در حالی که ماسک را بیشتر به صورتش نزدیک میکرد و با گوشه جارو زبالههای ریخته را در سطل آبیرنگی که به دنبال خودش میکشید میریخت.
رفتگر که لاغر اندام و قدبلند بود با خودش زیرلب حرف میزد. چند نفر از همسایهها هنگام بیرون آمدن از آپارتمان سری به نشانه تأسف تکان دادند. حتی یکی از آنها که معلم بازنشستهای است ایستاد و با رفتگر احوالپرسی کرد و برای این بینظمی عذرخواهی کرد.
رفتگر سرش را به نشانه تشکر تکان داد و گفت: این روزها هر کدام از شبکههای تلویزیون را نگاه کنید درباره اهمیت رعایت بهداشت برای پیشگیری از بیماری کرونا حرف میزند آن وقت من نمیدانم چرا مردم این موضوع را که با جانمان سروکار دارد بیاهمیت میدانند.
او در حالی که بوی زبالهها اذیتش میکرد و جلوی بینیاش را میگرفت، ادامه داد: ساعت یک نیمه شب زبالههای بسیاری از محلات جمع میشود. یعنی مردم تا این ساعت فرصت دارند زبالهها را از منازلشان خارج کنند نه اینکه اول صبح وقتی به محل کارشان میروند یک پلاستیک بزرگ زباله جلوی در منازل میگذارند. گربه به این زبالهها حمله میکند و کوچه را به گند میکشد. این موضوع علاوه بر اینکه محیط را آلوده میکند باعث میشود زمانی را که باید صرف نظافت کوچههای اطراف کنم به جمعآوری دوباره زبالهها اختصاص دهم.
او در حالی که از اهالی بینظم محله گلایه میکند، میگوید: مگر چقدر زمان میبرد که زبالهها را سرساعت بیرون بگذارند؟ نه زود نه دیر. سرساعت. چون اگر زبالهها را زود مقابل در بگذارند زبالهگردها آنها را زیرورو میکنند و همین بساط تکرار میشود. واقعا این مشکل را تنها وقت شناسی حل میکند و بس.
این رفتگر به همه گیر بودن این بینظمی اشاره میکند و میگوید: نمیشود گفت جمعآوری دوباره زباله تنها به یک محله اختصاص دارد و در پایین یا بالای شهر دیده میشود متأسفانه در خیلی از محلهها این موضوع دیده میشود. درست است که نظافت شهر وظیفه ماست، اما مردم هم باید مشارکت داشته باشند تا هر روز صبح کوچههایشان را تمیز تحویلشان بدهیم.
از حق هم نگذریم اگر بناست در محیطی شهری زندگی کنیم که بر مدار نظم میگردد باید این اصول را رعایت کنیم. چرا که این بینظمی موجب میشود در زندگی همدیگر خلل ایجاد کنیم. انتشار آلودگی، صرف زمان بیشتر برای نظافت شهر و ... از عوارض این بینظمیهاست. خیلیهایمان به اصولی همچون حقالناس پایبندیم و بر این باوریم که خداوند از حق خودش میگذرد، اما از حق بندهاش خیر. به نظر میرسد درباره این موضوع باید بیشتر تأمل کنیم. انتشار آلودگی سلامت همسایهها را نشانه میرود. به حجم کار یک کارگر با کمترین حقوق و مزایا اضافه میکند شاید وقت آن رسیده که نگاهی دوباره به این اصول داشته باشیم و حقالناس را طور دیگری معنا کنیم.