سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ «از وقتی موبایل دستش گرفته، فقط سرش توی گوشیه و بس!»، «مگه به حرف کسی گوش میده؛ از صبح تا ظهر که مدرسه است، بعدازظهرا هم نه مهمانی میآد نه جایی. دائم بیحوصله است و هر حرفی بهش میزنیم، جواب سربالا میده»، «نشد من حرفی بهش بزنم و نگه که داری من رو قضاوت میکنی. اصلا معلوم نیست بچههای این دورهزمونه حرفای قلمبهسلمبه رو از کجا یاد گرفتن؟!» اینها شاید از معمولیترین گلایههای هر پدرومادری باشد که فرزند نوجوان دارد.
موضوع ارتباط بین والدین و نوجوانان از گستردهترین مباحث روانشناسی است که در یک فرصت کوتاه نمیتوان به همه ابعاد آن اشاره کرد. مهمترین و شاید ریشهایترین نکته درباره این موضوع، بحث ارتباط خوب است؛ ارتباط خوب والدین با نوجوان در بستر سبکهای تربیتی. ما در اینجا فرض را بر این میگیریم که سبک فرزندپروری خانوادهها متعادل بوده است؛ یعنی بهترین روشی که تا الان توصیه شده است. با این فرض، همراه باحسین جانعلیپور، روانشناس کودک و نوجوان، راهکارهای مؤثری در زمینه ارتباط برقرارکردن خانوادهها با نوجوانان ارائه میکنیم.
دوره میانی نوجوانی از چهارده تا شانزدهسالگی است و از نظر تحصیلی پایههای هفتم تا نهم (متوسطه فعلی) را به خود اختصاص میدهد.
شاید بتوان گفت دشواری ارتباطبرقرارکردن والدین با نوجوانان تحتتأثیر دو موضوع مهم است؛ یک بلوغ و دو فناوری و شبکههای اجتماعی. ابتدا باید نقش بلوغ را برای خانوادهها باز کنیم و نسبت به آن آگاهی بدهیم. وقتی بلوغ میخواهد اتفاق بیفتد، معمولا نوجوانان غیرعادی میشوند؛ احتمال دارد حساستر، پرخاشگر و نافرمان هم بشوند. حتی بچهای که بهباور خانوادهاش، خوب و آرام بوده و حرفشنوی داشته است، سرکش میشود یا در نقطه مقابل آن، بچهای پرسروصدا، گوشهگیر و منزوی میشود؛ بنابراین تأثیر بلوغ در نوجوانان یک تأثیر طبیعی است و هر نوع جبههگیری و رفتار جبری با نوجوانان در این سن سبب میشود تأثیر منفی روی رفتار آنها بگذارد. موضوع دوم شبکههای اجتماعی است.
بچهها در گروه سنی نوجوان معمولا میخواهند ایدئال خودشان را به تصویر بکشند و تلاش میکنند چه از لحاظ چهره و چه پایگاه اجتماعی خوب باشند. تأثیر منفیای که شبکههای اجتماعی روی آنها میگذارد، این است که تصور میکنند دیگران از آنها بهترند یا خوشبختترند یا وضع زندگی مناسبتری دارند. چنین تصوراتی در نهایت سبب میشود خلق بچهها تنگ شود و روی رفتار آنها با والدینشان تأثیر مستقیم و منفی بگذارد.
برخلاف تصور خیلی از خانوادهها که اجتماع، آموزشهای خوبی به نوجوانان نمیدهد و فضای اجتماعی آنقدر ناکارآمد است که در مسائل تربیتی آنها تأثیر منفی میگذارد، توصیه میشود با نامنویسی نوجوانان در کلاسهای گروهی و آموزشی، آنها را به گروههای دوستی دعوت کنید.
زمینه تفریح نوجوانان با والدین را فراهم کنید. مهمترین مشکلی که اکنون بین خانوادهها به چشم میخورد؛ خواسته یا ناخواسته مشکل ساعت کاری زیاد سرپرست خانواده برای تأمین معیشت و کسب درآمد است. به همین دلیل در خیلی از خانوادهها، پدر کمترین نقش را در فضای خانوادگی و تربیتی دارد، یعنی در عمل از صبح تا دیروقت مجبور است سر کار باشد. از طرفی، اگر فضای تفریحی هم برای نوجوانان فراهم است، پدرومادر همسو و همگون باهم در فضای تفریجی بچهها نقش ندارند.
نکته: فضاهای تفریحی باید مطابق با میل فرزند باشند؛ گاهی خودمان فضای تفریحی را طراحی میکنیم و در تضاد با میل فرزندمان است.
معمولا وقتی از آزادی عمل نوجوانان صحبت میکنیم، خانوادهها کمی میهراسند و نگران میشوند. در صورتی که توصیه میکنیم با نظرسنجی از نوجوانان درباره فعالیتهایشان، آزادی مناسب و عاقلانه به آنها بدهید. انتخاب پوشش و رنگ آن یکی از این آزادیهاست. برای نمونه برخی پدرومادرها فرزندشان را به خرید میبرند، ولی رنگ و نوع تیپ بچه را باید خودشان انتخاب کنند که اشتباه است.
نکته: یکی از ویژگیهای خلقی و رفتارهای اجتماعی نوجوانان سوءاستفاده است، ولی اگر مهربانی و صبر را در روش فرزندپروری لحاظ کنیم، با کمترین مشکل روبهرو میشویم. حتی در بهترین راهکارهایی که در حوزه کودک و نوجوان ارائه میشود، مشکلاتی هست. به همین دلیل والدین در زمینه مسائل تربیتی باید مهربان باشند؛ برای نمونه مطابق با میل فرزندشان برای او فضای تفریحی فراهم کنند.
ویژگی دوم در کنار مهربانی، اقتدار است. آزادیدادن به نوجوانان یک راهکار برای ارتباطخوبداشتن با اوست، ولی اگر در این فرمول والدین احساس میکنند پوشش یا تفریحی که نوجوانشان انتخاب میکند، متناسب با عرف اجتماع نیست و آسیبزاست، در قالب اقتدار میتوانند خط قرمزی برای او تعیین کنند.
در گروه سنی نوجوان، مغز بهشدت هیجانی است. در دوره بلوغ، بچهها پرخاشگر و ستیزهجو میشوند. چون بهشدت هیجانی هستند، بهدنبال هیجانخواهی بیشترند. توصیه میشود تفریحها و ورزشهای هیجانی برایشان در نظر بگیرند. متأسفانه گاهی پدرومادرها حتی در انتخاب این آزادیهای مناسب هم دخلوتصرف میکنند و برای نمونه پسر نوجوانی را که دوست دارد کاراته یاد بگیرد، وادار میکنند کلاس فوتبال برود. پیشنهاد میشود بازیهای هیجانی را در بستر خانوادهها برای نوجوانان فراهم کنید. گفتن دائم «این کار را نکن» یا «این حرف را نزن» هم توصیه نمیشود.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که امروزه در زمینه فاصله والدین با نوجوانان به چشم میخورد و ارتباط خوب با والد را دچار مشکل میکند، درک و همدلی است. در دوره نوجوانی بچهها احساسی هستند و اگر در آنها رویکرد و تفکر منطقی به شکل بزرگسالان نیست، امری طبیعی است؛ بنابراین در صورتی که ما در قبال رفتار خطا یا اشتباه آنها، درک و همدلی نداشته باشیم، دچار بحران میشوند و بیشتر از خانواده فاصله میگیرند.
چرا بیشتر نوجوانان فاصلهشان با والدین زیاد میشود؟ چرا تفکرها، ایدهها و اشتباهاتشان را برای والدین تعریف نمیکنند؟ به این دلیل که والدین قضاوت و ترور شخصیتشان میکنند یا در عمل پیامهای مهمِ «من هستم»، «حمایتت میکنم»، «تکیهگاهتم» را به آنها نمیدهند. والدین در این دوره سنی پیام بدهند که او درک و حمایت میکنند. دوره نوجوانی پر از چالش و بحران است، ازاینرو نوجوانان باید به یقین برسند با وجود همه اشتباهها، نواقص و ویژگیهای شخصیتیشان که هم عامل ژنتیک و هم محیط است، پدرومادر در کنارشان هستند.
در خیلی از کشورهای دنیا، تا پایان دوره نوجوانی یعنی نوزده سالگی (بر اساس تعریف یونیسف نوجوانی از ۱۰ تا ۱۹ سالگی است.) فرزندان مجوز استفاده از اینترنت و حق مالکیت بر گوشی موبایل را ندارند، ولی متأسفانه در کشور ما، خرید وسایلی مانند گوشی موبایل، تبلت و لپتاپ برای فرزندان، آنهم از کودکی بهعنوان یک ابزار تشویقی استفاده میشود.
در چنین اوضاعی وقتی برخی والدین از وابستگی افراطی فرزندشان به گوشی موبایل گله میکنند، دو راه بیشتر ندارند؛ راه نخست اینکه گوشی را قهرآمیز و جبری از نوجوان بگیرند که با این کار فاصله او با والدینش بیشتر و از آنها فراری میشود. همچنین در موقعیتهای مختلف احتمال دارد دروغ بگوید یا حتی از منزل فرار کند و در معرض چنین آسیبهای اجتماعیای قرار بگیرد. راه دوم هم این است که تسامح کنند.
برای پیشگیری از چنین مشکلی، توصیه میشود پدرومادر از دوره کودکی فرزندشان ابراز کنند گوشی موبایل متعلق به خودشان است و فقط برای استفاده موقت آن را در اختیار فرزند میگذارند و هر زمان که احساس کنند فرزند به وظایف و تعهدات خودش و خواستههای پدرومادر تن نمیدهد، مجاز هستند گوشی را بگیرند. البته توصیه میکنیم اگر والدین با چنین مشکلی روبهرو شدند، به مشاور مراجعه کنند تا او باتوجهبه اهمیت موضوع آنها را راهنمایی کند.
تا این بخش گفته شد پدرومادرها مهربان و مقتدر باشند. درباره مهربانی توصیه میشود توجه و محبت بیقیدوشرط داشته باشند و اینطور نباشد که در ازای مهربانیهایشان، شرط تعیین یا سرزنش کنند. همچنین محبت برای نوجوانان باید ملموس و عینی باشد؛ یعنی حس محبت والدین به نوجوان منتقل شود.
توجه و محبت والدین به فرزندانشان بهویژه نوجوانان باید به دو صورت کلامی و فیزیکی باشد. برای نمونه وقتی پدر خانواده وقتی وارد خانه میشود، دستی روی سر پسر نوجوانش بکشد و بهصورت فیزیکی او را نوازش کند. توجه کنید که یکی از فرمولهای مؤثر برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی در دختران، حفظ رابطه خوب و قوی پدردختری است.
بنابراین، وقتگذاشتن برای فرزندان و حفظ ارتباط عاطفی بین پدر و دختر، پدر و پسر، مادر و دختر و مادر و پسر یکی از گونههای محبت است. فرزندان هرچه بزرگتر میشوند، بهصورت طبیعی فاصلهشان با پدرومادر بیشتر میشود. به همین دلیل، نباید والدین اجازه بدهند محبتشان به فرزندان کمرنگ شود. گفتن چنین جملههایی که «بچه هایمان بزرگ شدند و ما نمیتوانیم بغلشان کنیم و ببوسیمشان» کاملا اشتباه و خطاست.