حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ یکی از موضوعاتی که دینداران در سراسر نقاط جهان به آن ایمان دارند و با عمل به آن موجب خشنودی خالق خود میشوند، پرداخت خمس است. خمس در اصطلاح شرع، حقی است که خروج آن از مال، واجب است و به دو قسمت تقسیم میشود که یک قسمت آن، سهم امام (ع) است و قسمت دیگر آن سهم سادات. در ادامه به آنچه درباره این توصیه مؤکد بابرکت در آیات و روایات ذکر شده است، میپردازیم.
موضوع خمس در بیان قرآن مجید، جزو انفاقات واجب است که در آیه ۴۱ سوره مبارکه انفال به آن اشاره شده است: «بدانید هرگونه غنیمتی بهدست آورید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذیالقربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است. اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه (با ایمان و بیایمان) روز جنگ بدر نازل کردیم، ایمان آوردهاید...»
در این آیه، خمس مانند سایر تشریعات قرآنی، ابدی و دائمی است.» وَاعْلَمُوا» خطاب به جمیع مکلفان تا روز قیامت است؛ چنانکه تمام احکام اسلامی از این باب است. «منشیء» دلالت بر وجوب خمس دارد. بر هر غنیمتی که بهدست بیاید، حتی کوچکترین اشیا» إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ» قید برای امر وجوبی پرداخت خمس است.» فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ...» اختصاص خمس به خدا و رسول خدا (ص) و دیگر امور ذکرشده در آیه را بیان میکند؛ یعنی پرداخت خمس حقی ثابت، لازم و واجب است.
در هفت چیز خمس واجب میشود:
منفعت کسب، معدن، گنج، مال حلال مخلوط به حرام، جواهری که بهواسطه غواصی یعنی فرورفتن در دریا به دست میآید، غنیمت جنگ، زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.
ابتدای سال خمسی با تعیین از جانب مکلف مشخص نمیشود، بلکه یک امر واقعی است که برای فردی که شغل او کاسبی است، با شروع کاسبی و برای کشاورز با رسیدن وقت برداشت محصول و برای کارگر و کارمند با دستیابی به اولین درآمد، آغاز میشود.
حساب سر سال خورشیدی و محاسبه درآمد سالانه، واجب مستقلی نیست، بلکه راهی برای شناخت مقدار خمس است و وقتی محاسبه واجب میشود که بداند خمسی به او تعلق گرفته است، ولی مقدار آن را نمیداند و اگر از منفعت کسب مالی نزد او نماند و همه آن در زندگی مصرف شود، خمس هیچکدام از آنها بر او واجب نیست.
شروع سال خمسی حقوقبگیران اعم از کارگران و کارمندان و...، همان روز اولی است که حقوق خود را دریافت میکنند.
تأخیر در پرداخت خمس از سال خمسی به سال دیگر جایز نیست؛ هرچند هر وقت آن را بپردازد، ادای بدهی حاصل میشود.
دادن خمس هبه و هدیه واجب نیست؛ هرچند احتیاط این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود.
مالی که قرض گرفته میشود، خمس ندارد.
درباره گنجی که افراد در زمینی که مالک آن هستند، پیدا میکنند، میزان در اینگونه امور، مقررات نظام جمهوریاسلامی است.
اگر از غیر کسب مالی بهدست آورد، مثلا چیزی به او ببخشند، واجب نیست خمس آن را بدهد؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، خمس آن را هم بدهد.
مهریهای را که زن میگیرد، خمس ندارد. همچنین ارثی که به انسان میرسد.
اگر مالی به ارث به او برسد و بداند فردی که این مال از او به ارث رسیده، خمس آن را نداده است، باید خمس آن را بدهد و نیز اگر در خود آن مال، خمس نباشد، ولی انسان بداند فردی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار است، باید خمس را از مال او بدهد.
اگر بهواسطه قناعت کردن، چیزی از مخارج سال انسان زیاد بیاید، باید خمس آن را بدهد.
شخصی که دیگری مخارج او را میدهد، باید خمس تمام مالی را که بهدست میآورد، بدهد. ولی اگر مقداری از آن را خرج زیارت و مانند آن کرده باشد، فقط باید خمس باقیمانده را بدهد.
اگر ملکی را بر افراد معینی مثلا بر اولاد خود وقف کند، چنانچه در آن ملک زراعت و درختکاری کنند و از آن چیزی بهدست آورند و از مخارج سال آنان زیاد بیاید، باید خمس آن را بدهند.
- اگر مالی را که فقیر بابت خمس و زکات و صدقه مستحبی گرفته است، از مخارج سالش زیاد بیاید، واجب نیست خمس آن را بدهد. ولی اگر از مالی که به او دادهاند منفعتی ببرد، مثلا از درختی که بابت خمس به او دادهاند، میوهای بهدست آورد، چنانچه درخت را برای منفعت بردن و کسب نگه داشته باشد، باید خمس مقداری که از مخارج سالش زیاد میآید، بدهد.
- اگر جنسی را بخرد و بعد از معامله، وجه آن را از پول خمسنداده، بدهد و در وقت خریدن هم قصدش این نباشد که از پول خمسنداده عوض را بدهد، معاملهای که کرده، صحیح است.
- اگر چیزی را که خمس آن داده نشده است، به فردی ببخشند، پنجیک آن چیز مال او نمیشود.
- اگر از کافر یا فردی که به دادن خمس عقیده ندارد، مالی به دست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- تاجر و کاسب و صنعتگر و مانند اینها از وقتی که شروع به کاسبی میکنند، یک سال که بگذرد، باید خمس آنچه از خرج سالشان زیاد میآید، بدهند و شخصی که شغلش کاسبی نیست، اگر اتفاقا معاملهای کند و منفعتی ببرد، بعد از آنکه یک سال از موقعی که فایده برده است بگذرد، باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده است، بدهد.
- انسان میتواند در بین سال هر وقت منفعتی به دستش آید، خمس آن را بدهد و جایز است دادن خمس را تا آخر سال به تأخیر بیندازد و اگر برای دادن خمس، سال شمسی قرار دهد، مانعی ندارد.
- شخصی که مانند تاجر و کاسب باید برای دادن خمس، سال قرار دهد، اگر منفعتی بهدست آورد و دربین سال بمیرد، باید مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت کسر کنند و خمس باقیمانده را بدهند.
- اگر قیمت جنسی که برای تجارت خریده است، افزایش یابد و آن را نفروشد و دربین سال قیمتش کاهش یابد، خمس مقداری که افزایش یافته است، بر او واجب نیست.
- اگر قیمت جنسی که برای تجارت خریده است، افزایش یابد و به امید اینکه قیمت آن بیشتر شود، تا بعد از تمام شدن سال، آن را نفروشد و قیمتش کم شود، خمس مقداری را که افزایش یافته است، بنا بر احتیاط واجب باید بدهد، بلکه اگر به اندازهای هم نگه داشته است که تجار معمولا برای گران شدن جنس آن را نگه میدارند، خمس مقداری که افزایش یافته است را باید بدهد.
- اگر باغی احداث کند برای آنکه بعد از افزایش قیمتش بفروشد، باید خمس میوه و نمو درختها و زیادی قیمت باغ را بدهد، ولی اگر قصدش این باشد که از میوه آن استفاده کند، فقط باید خمس میوه را بدهد.
- فردی که چند رشته کسب دارد، مثلا اجاره ملک میگیرد و خریدوفروش و زراعت هم میکند، چنانچه در هر رشته کسبی که دارد، سرمایه و دخلوخرج و حساب صندوق جداگانه دارد، باید منافع همان رشته را حساب کند و خمس آن را بدهد و اگر در آن رشته ضرر کند، از رشته دیگر جبران نمیشود و اگر رشتههای مختلف، در دخلوخرج و حساب صندوق، یکی باشند، باید همه را آخر سال یکجا حساب کند و اگر نفع داشت، خمس آن را بدهد.
- آنچه از منافع کسب در بین سال به مصرف خوراک و پوشاک و اثاثیه و خرید منزل و عروسی و جهیزیه دختر و زیارت و مانند اینها میرساند، درصورتیکه از شأن او زیاد نباشد و زیادهروی هم نکرده باشد، خمس ندارد.
- مالی را که انسان به مصرف نذر و کفاره میرساند، جزو مخارج سالیانه است و نیز مالی را که به فردی میبخشد یا جایزه میدهد، درصورتیکه از شأن او زیاد نباشد، از مخارج سالیانه حساب میشود.
- اگر نتواند یکجا جهیزیه دختر را تهیه کند و مجبور باشد هرسال مقداری از آن را تهیه کند یا در شهری باشد که معمولا هرسال مقداری از جهیزیه دختر را تهیه میکنند، بهطوریکه تهیه نکردن آن عیب است، چنانچه در بین سال از منافع آن سال جهیزیه بخرد، خمس ندارد.
- اگر از منفعت کسب پیش از دادن خمس، اثاثیهای برای منزل بخرد، چنانچه دربین سال احتیاجش از آن برطرف شود، واجب است که خمس آن را بدهد و همچنین است زیورآلات زنانه، اگر دربین سال، وقت زینت کردن زنها به آنها بگذرد.
- تا خمس مال را ندهد، نمیتواند در آن مال تصرف کند؛ اگرچه قصد دادن خمس را داشته باشد.
- اگر مال حلال با حرام مخلوط شود و انسان مقدار حرام را بداند، ولی صاحب آن را نشناسد، باید آن مقدار را به نیت صاحبش صدقه بدهد و احتیاط واجب آن است که از حاکم شرع هم اذن بگیرد.
یک قسمت آن سهم سادات است که امر آن با حاکم شرع است و باید آن را به مجتهد جامعالشرایط تسلیم کنند یا با اذن او به سید فقیر یا سید یتیم یا به سیدی که در سفر درمانده شده است، بدهند.
نصف دیگر آن سهم امام (ع) است که در این زمان باید به مجتهد جامعالشرایط بدهند یا به مصرفی که او اجازه میدهد، برسانند. ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمیکند بدهد، درصورتی به او اذن داده میشود که بداند آن مجتهد و مجتهدی که از او تقلید میکند، سهم امام را به یک گونه مصرف میکنند.
سید یتیمی که به او خمس میدهند، باید فقیر باشد، ولی به سیدی که در سفر درمانده شده است، اگر در وطنش فقیر هم نباشد، میشود خمس داد.
به سیدی که عادل نیست، میشود خمس داد، ولی به سیدی که دوازدهامامی نیست، نباید خمس بدهند.
اگر شخصی بگوید سید هستم، نمیشود به او خمس داد، مگر آنکه دو نفر عادل، سید بودن او را تأیید کنند یا دربین مردم به گونهای معروف باشد که انسان، یقین یا اطمینان پیدا کند که سید است.
به شخصی که در شهر خودش مشهور باشد که سید است اگرچه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد، میشود خمس داد.
شخصی که زنش سیده است، بنا بر احتیاط واجب شوهر نباید به او خمس بدهد که به مصرف مخارج خودش برساند، ولی اگر مخارج دیگری دارد که به آن محتاج است و بر شوهرش واجب نیست، جایز است شوهر از بابت خمس، به زن بدهد که به مصرف آن مخارج برساند.
احتیاط واجب آن است که بیشتر از مخارج یک سال به یک سید فقیر، خمس ندهند.
شخصی که از مستحق طلبکار است و میخواهد طلب خود را بابت خمس حساب کند، بنا بر احتیاط واجب، باید خمس را به او بدهد و بعد مستحق، بابت بدهی خود به او برگرداند. ولی اگر با اذن حاکم شرع باشد، این احتیاط لازم نیست.
مستحق نمیتواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی فردی که مقدار زیادی خمس بدهکار است و فقیر شده است و امید به کسب مال هم نمیرود و میخواهد مدیون اهل خمس نباشد، اگر مستحق راضی شود که خمس را از او بگیرد و به او ببخشد، اشکال ندارد.