قرآن کریم دارای مفاهیم متعدد برای ساختن و پرداختن زندگی ما انسانهاست. یکی از آیاتی که در آن به مفهوم سازنده نیکی اشاره شده است، آیه شریفه ۱۷۷ سوره بقره است. در این آیه، معنای برّ و نیکی بهطور جامع و کامل بیان شده است و نکاتی که در این شریفه الهی تبیین شده است، بهطور نمونه نیست، بلکه حقیقت برّ و نیکی و نیکویی را بیان فرموده است؛ یعنی نیکی غیر از این مصادیق نیست، بنابراین برّ و نیکی، میان عقیده به حق و اخلاق عملی و اعمال صالح، جمع کرده است.
آیه شریفه یادشده، شرایطی را برای نیکی حقیقی برشمرده است و در پایان، فردی را که به این شرایط معتقد باشد و عمل کند، صادق مینامد که این صدق، منشأ تقوای الهی است؛ زیرا خداوند میفرماید: «اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتّقون؛ آنان کسانی هستند که در اعتقاد و اخلاق و اعمال صالحشان، صادق و راستگو هستند و آنان همان کسانی هستند که تقواپیشهاند، پس بر و نیکی نه اعتباری محض است که نیاز به شخصی که آن را اعتبار کند، داشته باشد و نه ذاتی اشیاست، بلکه نیکی حقیقی، از اموری است که در بسیاری از مواقع، تابع مصالح پنهان و شرایط خاص خارجی است و به همین دلیل است که تبیین نهایی آن را خدایتعالی عهدهدار شده است.
خداوند متعال در حاشیه تعریف بر و نیکی، درواقع ابرار یعنی درستکاران را معرفی کرده است و ضمن معرفی اشخاص شاخص در صحنه نیکی که میتوانند موجب تشویق مردم به نیک شدن باشند، نیکی را هم معنا کرده است؛ زیرا با تدبر در آیات شریفه الهی، هدف قرآن مجید حیثیت تربیتی دارد و اوامر در راستای تربیت اشخاص است، نه صرفا تعریف مفاهیم؛ بنابراین همانگونه که بیان شد، بِرّ در عقیده، یعنی عقیده و تسلیم، برای ایمان به مبدأ (خداوند) و ایمان به معاد (آخرت)، ایمان به همه فرشتگان و تمام کتابهای آسمانی و همه انبیاست.
و، اما بِرّ در مقام عمل صالح، یعنی انفاق مالی که مورد علاقهاش هست در راه رسیدگی به ارحام و یتیمانی که بدون مال و بیسرپرست هستند و همچنین انفاق به مساکین و درراهماندگان و سائلان (فقرا) و آزاد کردن بردگان؛ البته عالیترین مرتبه بر در این مقام، اعطای مال برپایه حب به خداست، نه براساس حب مال و نه دوست داشتن بخشش مال؛ به این معنا که فعل انفاق، نه مبتنیبر محبتِ وصف جود و سخا و نه عشق اعطاکننده مال نسبتبه ارحام خود است. به عبارت دیگر فردی که مالی را میبخشد، باید براساس حب و عشق به خدا باشد؛ چون او به این انفاق راضی است، نه اینکه، چون انفاقشونده از دوستان یا نزدیکان است یا اینکه انفاقکننده، دوست دارد به او صفت خیّر یا انفاقکننده بدهند، از اینرو به انفاق کردن بپردازد.
ازسوی دیگر بِرّ در عمل صالح نیز برای برپا داشتن نماز و پرداخت زکات (به معنای عام آن، شامل زکات مال و هم زکات فطر و حتی خمس میشود) است و اینها همه از مصادیق بر و نیکی در عمل صالح است. برای رسیدن به این مواردی که ذکر شد، صبر بر رخدادهای تلخ و تحمل دشواریها، از دیگر مصادیق بر و نیکی خواهد بود، از اینرو خداوند متعال در ضمن فضایلی که جزو بِر محسوب میشده است و ذکر آنها گذشت، بر و نیکی در خُلق و اخلاق، را از مصادیق نیکی حقیقی ذکر فرموده است؛ یعنی وفای به عهد و همچنین صبر در سختیها را که از مسائل مهم اخلاقی است، بیان کرده است؛ زیرا ابرار و نیکان به همه عهدها و پیمانهایی که با خالق و خلق خدا بستهاند، اعم از اینکه عهد اعتقادی باشد و عهد اخلاقی و تجاری و مانند آن، وفا میکنند و دربرابر همه شدائد و هرگونه ضرر و زیانی که تحمیلی نباشد، صابر و شکیبا هستند.
پس برای اینکه نام ابرار بر آنان صدق کند، باید در همه شئون یعنی عقیده و اخلاق و اعمال، صادق باشند. خداوند متعال این صفت صادق بودن در کمالات اعتقادی و اخلاقی و رفتارهای صالح را دلیل تقوای آنان معرفی کرده است و لذا با تعبیر «اُولئِکَ الَّذینَ صَدَقوا واُولئِکَ هُمُ المُتَّقون» از آنان یاد میکند که این عبارت به معنای جامعیت همه کمالهای اعتقادی، اخلاقی و عمل صالح است؛ یعنی فرد باید در تمام این ویژگیها، صادق باشد نه اینکه در برخی صادق باشد و در برخی دیگر صادق نباشد؛ بدینسان، صدقشان موجب تقوایشان است و تقوایشان، صداقت در تمام این کمالات خواهد بود، بهطوریکه خدای تعالی در این آیه شریفه، صدق و تقوای آنها را امضا فرموده و، چون چنین شده است، آنان از همه کرامتهایی که برای صابران و متقیان است، بهرهمند خواهند بود.