صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دکتر عبدالحسین طالعی از  تأثیر میراث امام سجاد (ع) بر حفظ مکتب تشیع می‌گوید | میراث جاودانه زین العابدین (ع)

  • کد خبر: ۱۷۸۷۳۰
  • ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۴
روش هدایتی امام سجاد (ع) در مقایسه با دیگر امامان، تفاوت چشمگیری داشت. با نگاهی به دعا‌های امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، می‌توان به این تغییر رویکرد زیرکانه پی برد.

شهرآرانیوز؛ در دوران زندگانی امام سجاد (ع) به دلیل خفقان زیادی که بر جامعه شیعی حاکم بود، ایشان نمی‌توانستند فعالیت‌های زیادی برای هدایت جامعه شیعه انجام دهند. روش هدایتی امام سجاد (ع) در مقایسه با دیگر امامان، تفاوت چشمگیری داشت. با نگاهی به دعا‌های امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، می‌توان به این تغییر رویکرد زیرکانه پی برد.

از قرن نخست، صحیفه را راویان شیعی و حتی اهل سنت به دست ما رسانده اند و در طول بیش از ۱۳۰۰ سال، معارف ناب این کتاب ارزشمند هنوز هم تازگی دارد. دکتر عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، به مناسبت سالروز شهادت امام سجاد (ع) در گفتگو با شهرآرا، نکات ارزشمندی را درباره صحیفه سجادیه و مهجوریت آن در بین شیعیان گفته و راهکاری برای بهره وری هرچه بیشتر از این میراث ارزشمند، دراختیار ما قرار داده است.

صحیفه سجادیه یکی از آثار برجای مانده از امام سجاد (ع) است که نه تنها درمیان شیعیان بلکه درمیان اهل سنت نیز شناخته شده است. اما درحال حاضر این کتاب ارزشمند، کمتر محل توجه جامعه مسلمان قرار گرفته است. به نظر شما علت این مسئله چیست؟

برای اینکه یک حقیقت حفظ شود، نماد‌های مختلف آن باید محفوظ بماند و مورد توجه باشد؛ یک آموزه و حقیقت، نماد‌های مختلفی مانند نماد فیزیکی و نماد معرفتی دارد. نماد فیزیکی، محسوس است و با حواس قابل درک، ولی نماد‌های معرفتی باید با چشم سر دیده شوند. ما وقتی درمورد امام سجاد (ع) سخن می‌گوییم، یک زاویه نگاه از این منظر است که ایشان، امام مفترض الطاعه و معصوم هستند که کلامشان حجت است، ولی از منظر یک فرد غیرشیعه، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، آن حضرت یک شخصیت علمی اثرگذار و دارای جایگاه والای اجتماعی و متشخص هستند.

چون امام (ع) ۱۳۰۰ سال قبل از دنیا رفته اند، طبیعتا نماد فیزیکی و ظاهری ایشان، قبر و مزار آن بزرگوار است که هرقدر مورد توجه باشد و بروز و ظهور پیدا کند، بیشتر برای عموم مردم دیده خواهد شد؛ همچنان که زیارت اربعین و زیارت مرقد مطهر امام حسین (ع) و بوسیدن مقبره ایشان، نماد ظاهری توجه به یک امام معصوم است.

اهل معرفت و باطن، امام سجاد (ع) را با آموزه‌ها و شاگردان و آثار علمی و معرفتی و مذهبی ایشان می‌بینند، از این رو ظلمی که به امام سجاد (ع) شده است، ظلمی عجیب است؛ زیرا هم نماد‌های فیزیکی و ظاهری و هم نماد‌های معرفتی مرتبط با این شخصیت گران قدر با بی توجهی و کم توجهی روبه رو شده است. وهابیان، مزار شریف آن امام و سایر ائمه بقیع (ع) را تخریب کردند، درصورتی که به هرحال مورد توجه شیعیان بود و به آن توسل می‌یافتند و به آنجا رفت وآمد می‌کردند و فاتحه می‌خواندند و با ریختن اشک، عقده دلشان را وامی کردند، ولی امروز بقیع واقعا مظلوم است.

پس شما معتقدید که این غفلت، از جانب ما و جامعه شیعی بوده است که به مهم‌ترین نماد معرفتی امام سجاد (ع) کمتر توجه کرده ایم؟

درست است؛ نماد‌های معرفتی که همان مکتوبات آن امام بزرگوار است، به دست خود ما گرفتار مظلومیت شده است؛ اگر دشمن با کلنگ جهل، نماد ظاهری مرتبط با امام سجاد (ع) را ویرانه کرد، چرا دوست با کلنگ غفلت، نماد معرفتی ایشان را از بین می‌برد و ویرانه‌ای از نماد معرفتی حضرت تحویل می‌دهد؟ نماد معرفتی حضرت، صحیفه سجادیه با ۵۴دعاست که هرکدام دری از معرفت به روی انسان گشوده است و نردبانی برای ارتقای معنوی ماست، چرا از این گنجینه ارزشمند، غفلت شده است؟ دربین دوستداران امام سجاد (ع)، عده‌ای زیاد اهل دعا خواندن هستند، ولی صحیفه سجادیه دربین آن‌ها هم مهجور است. عده‌ای حتی به ادعیه با نگاه علمی می‌نگرند، ولی باز خودشان را از صحیفه محروم کرده اند.

من از دعای۳۸ امام برای تبیین این موضوع کمک می‌گیرم؛ ایشان در این دعا از سلسله مسائلی به خدا پناه می‌برند که طبعا از باب «به در گفتن و دیوار شنیدن» است. اولین جمله دعا این است: «اللهم انی اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتی فلم انصره؛ خدایا از اینکه به مظلومی در حضور من ظلم بشود و من بتوانم او را یاری کنم، اما یاری نکنم، به تو پناه می‌برم».

یکی از مظلوم‌ترین مظلومانی که در حضور ما به او ظلم می‌شود و خود ما در این ظلم شریک هستیم، همین کم توجهی و بی توجهی به صحیفه سجادیه است. غفلت از صحیفه، ظلمی است که با توجه به آن جبران خواهد شد، کمااینکه وقتی بخواهیم از ظلمی که به دیگران کرده ایم توبه کنیم، از آن‌ها معذرت خواهی می‌کنیم.

در سال‌های اخیر توجه به صحیفه سجادیه به ویژه در فضای آکادمیک، بیشتر شده است. به نظر شما بهره گیری از کلمات صحیفه در متون درسی، تا چه اندازه می‌تواند این میراث را از مهجوریت درآورد؟

صحیفه سجادیه الان در حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما کتاب درسی نیست، درحالی که می‌تواند برای رشته ادبیات عرب در محیط‌های علمی منشأ ده‌ها پایان نامه باشد، ولی این اتفاق رخ نمی‌دهد. در رشته کلام اسلامی، منبعی برای معرفت به توحید و امامت و شفاعت و توسل و ده‌ها بحث کلامی و اعتقادی، در عرصه اخلاق اجتماعی است و به چگونگی تعامل با فرزند و همسر و اقوام و مردم اشاره کرده است. در حوزه اخلاق فردی هم دعای مکارم الاخلاق، یک منشور کامل است و‌ می‌تواند خاستگاه بسیاری از پژوهش‌ها باشد و الان نیست؛ خلاصه اینکه صحیفه، غایب در صحنه است و این غیاب را ما به صحیفه تحمیل کرده ایم.

آنچه وظیفه امام سجاد (ع) در تحویل این معارف بوده، انجام شده است و آنچه دو فرزند ایشان در نوشتن و انتقال به نسل بعد باید انجام می‌دادند، انجام داده اند و به صورت مکتوب منتقل کرده اند؛ دو نسخه به دست امام صادق (ع) رسیده است و ایشان نسخه اصلی را برای ما حفظ کرده اند و از قرن اول تاکنون دراختیار ماست. مرحوم سیدمحمدباقر موحدابطحی، شجره راویان صحیفه را از طریق زیدیه، اسماعیلیه و شیعه و حنفی‌ها یعنی از چند طریق استخراج کرده و بر صحت آن مهر تأیید زده است، لذا از اینجا به بعد برعهده ما شیعیان است.

برعهده ماست که این کتاب را محور قرار دهیم و حول آن پژوهش کنیم. حوزه باید آن را به کتاب درسی رسمی تبدیل کند و عالمان اخلاق در فضای عمومی و مجازی و منبر، آن را به عنوان سبک زندگی معرفی کنند. صحیفه سجادیه به حدود سی زبان دنیا ترجمه شده است و به نظر می‌رسد در برخی از آن‌ها حق مطلب ادا نشده است و نیاز به کار بیشتر است. ده‌ها ترجمه فارسی کهن براساس نسخه خطی صحیفه انجام شده است و این عرصه هم می‌تواند موضوع برخی پژوهش‌ها باشد. با یک حساب سرانگشتی، صد‌ها پژوهش به صحیفه سجادیه بدهکاریم و باید برنامه‌ای برای آن داشته باشیم.

البته این کار، حکومتی نیست و تجربه هم نشان داده است که هرجا سیستم‌های رسمی دولتی وارد کار شده اند، نتیجه خوب نداده، بلکه نتیجه عکس هم داشته است و انجمن‌های علمی غیردولتی و صاحب نظران باید با عزم جدی به این موضوع ورود کنند.

به نظر شما چگونه می‌توان عموم مردم را با میراث امام سجاد (ع) آشنا کرد؟

پیشنهادی برای عموم مردم دارم و آن، اینکه باتوجه به ترجمه‌های متعدد از صحیفه سجادیه و وجود فضای مجازی، همه افراد روزی یک صفحه از صحیفه را بخوانند و درس زندگی بیاموزند. ممکن است پرسیده شود آیا روایتی برای این سخن وجود دارد، می‌گویم خیر، ولی عقل این گونه حکم می‌کند؛ همچنان که خیلی از امور زندگی ما به حکم عقل انجام می‌شود.

ممکن است کسی بگوید برخی دعا‌ها برای روز‌های خاص مانند عرفه است و برخی ادعیه برای افراد بیمار و بدهکار و... و من هیچ کدام از این گرفتاری‌ها را ندارم، ولی عقیده بنده این است که دعاخوانی از یک سو عبادت است و ازسوی دیگر راهی برای معرفت اندوزی و معرفت افزایی، بنابراین نباید راه را بر خود ببندیم و کفران نعمت کنیم.

صحیفه، میراث ارزشمندی است که برای حفظ آن، خون‌ها ریخته شده است و خون دل‌ها خورده اند تا این میراث به دست ما برسد. شاید، چون رایگان به دست ما رسیده است و برای یافتن آن زحمت نکشیده ایم، قدر آن را‌ نمی‌دانیم. شاعر می‌گوید: «گوهری طفلی به قرصی نان دهد/ هرکه او ارزان خرد، ارزان دهد».

خورشید می‌تابد و ما برای آن هزینه نمی‌دهیم، ولی افراد عاقل از آن استفاده و آن را جایگزین برق پرزحمت می‌کنند. راه شکر این نعمت که رایگان دراختیار ما قرار گرفته است، عبودیت صحیح و به کار گرفتن سبک زندگی عالمانه و عاقلانه است. کلام ائمه (ع) با اینکه عمیق و ژرف و دقیق است، آسان فهم است و همه این‌ها برای آن است که به لحاظ معرفتی، امام سجاد (ع) را در بین خودمان اقامه کنیم و از بعد معرفتی ایشان، همچنان که به نماد‌های ظاهری و فیزیکی شان بی توجهی شده است، غفلت نکنیم و با کلنگ غفلت، نماد‌های معرفتی شان را از بین نبریم.

همان طور که‌ می‌دانید، در مدت اخیر، جریان‌هایی به دنبال اسلام ستیزی هستند و شاهد آن نیز اتفاق قرآن سوزی اخیر است. به نظر شما باتوجه به معارف صحیفه سجادیه، آیا این‌ها به زعم خودشان می‌توانند معارف وحیانی را محو کنند؟

امام سجاد (ع) روشی را در دعا به ما یاد می‌دهند که خیلی ارزشمند و جالب است. ایشان می‌فرمایند خدایا این [نعمت]را بگیر؛ این [نعمت]خیلی دل نشین است؛ «وَ انْزِعْ مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْیا دَنِیةٍ تَنْهَی عَمَّا عِنْدَک؛ خدایا! محبت این دنیا، دل بستگی این دنیا را بگیر». این بگیر‌ها هم هست. اجازه بدهید بحث را جمع بکنم، فقط یک کلمه اواخر این دعا و این بند‌های آخر دارد که فوق العاده است. با این مطلب، بحث را پایان می‌دهم و عذرخواهی می‌کنم از طولانی شدنش؛ «وَ لَا تَجْعَلْنِی لِلظَّالِمِینَ ظَهِیراً؛ خدایا! مرا پشتوانه‌ای برای ظالمان قرار مده».

خب هم یک بعد اجتماعی دارد، هم یک بعد فرهنگی. بعد اجتماعی اش روشن است؛ ظالمان در این دنیا دارند بیداد می‌کنند. خب، یک بار کاری بکن که من را پشتوانه خود نبینند؛ «وَ لَا لَهُمْ عَلَی مَحْوِ کتَابِک یداً وَ نَصِیراً؛ خدایا! کاری کن که من کمک حال آن‌ها نباشم در محو کتابت»، سؤال این است که مگر این دعا در جامعه اسلامی گفته نشده است؟ آیا محو کتاب منحصر است به سناتور که قرآن می‌سوزاند؟ یا تفسیر‌های غلطی که تابلوی غلطی از قرآن ارائه کنند، هم محو کتاب است؟ قرآن می‌گوید نابینا محشورش می‌کنیم.

خب طبری بحث می‌کند و می‌گوید هرکه در این دنیا نابینا بود، در آن دنیا هم نابیناست. بعد کلی بحث می‌کند که نابینای مادرزاد، چطور نابینای فلان، چطور. آقا، اصلا ماجرا نابینایی ظاهری نیست؛ کوردلی است نه کورچشمی. خب من چه کار کنم وقتی این نمونه‌ها به عنوان تفسیر قرآن ارائه می‌شود؟ قضیه این می‌شود که خدایا! کاری بکن که دست و بازوی کسانی که قرآن را محو می‌کنند، نشوم. پیغمبر (ص) فرمودند «کتاب ا... و عترتی»، باید به هر دو متوسل بشوید. این هردو حبل الهی است. موارد که تمام نمی‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.