بنا دارم در سالروز میلاد امامرضا(ع) از زاویه دیگری به این مناسبت بپردازم. ما همیشه از شخصیت امامرضا(ع) میگوییم؛ از بزرگی، سیره، منش و کنش و دانش امام. بد نیست اینبار از زاویه دیگری به این مناسبت نگاه کنیم؛ ویژگیهای شهروند شهر امامرضا(ع). البته که زائر هم باید از امامرضا(ع) شناخت خوب و کافی داشته باشد، اما قصه یک مجاور و همشهری و همسایه بودن چیز دیگری است و باید بیش از یک زائر از ایشان بداند.
حالا شهروند شهر امامرضا(ع) بودن، یعنی چی؟ بهطور قطع باید کسی باشد که سیره رضوی را بشناسد و سبک زندگی و منش و کنش و رفتار امام را بداند. مگر در احادیث معصومین(ع) نداریم که مؤمنان و شیعیان باید موجب افتخار و سربلندی ائمه باشند؟ سربلندی ائمه به چیست؟ آیا به این نیست که سیره و آموزههای این بزرگواران را در زندگی خودمان دنبال کنیم؟
تنها در این صورت است که میتوان گفت که شهروند شهر امام رضا(ع) هستیم. برای تحقق آن هم باید کتاب بخوانیم، باید خطیبان و روحانیان و سخنرانان شهرمان هم شهروند شهر امامرضا(ع) را با این ویژگیها آشنا کنند؛ چراکه شهروند شهر امامرضا(ع) باید که با شهروندان دیگر شهرها متفاوت باشد.
شهروند شهر امامرضا(ع) باید متواضع باشد، چنانکه امامش هم فروتن بود. باید مدارا داشته باشد و مهربانترین باشد، چنانکه امامش هم اینگونه بود. باید محبت در این شهر جاری باشد، باید همدیگر را دوست داشته باشیم، باید خردمند باشیم و عقلانیت جوهره رفتارمان باشد، همانطور که امام هم فرمودهاند: بهترین دوست انسان خرد و بدترین دشمن او جهل است.
وقتی امامرضا(ع) عالم آل محمد است، شهروند شهر امامرضا(ع) هم باید ضریب دانشش از دیگر مردم بیشتر باشد. مگر امام اهل گفتوگو و مدارا نبود؟ آیا ما هم در این شهر اهل گفتوگو هستیم؟ آیا ما با تساوی و عدالت و دوستانه روبهروی هم مینشینیم و صحبت میکنیم؟ رفتار امام چگونه بود؟ میدانیم که امامرضا(ع) در مناظرهها با منطق و استدلالهای خودِ مناظره کنندگان گفتوگومیکرد، آنها را بزرگ میدانست، دینشان و جایگاهشان را محترم میشمرد، در مناظرهها پیشفرضی نداشت که حتما تو بر باطل هستی، با استدلال سخن میگفت و او را قانع میکرد؛ آن هم در فضایی آرام، صمیمی و دوستداشتنی. آیا شهروند شهر امامرضا(ع) هم اینگونه است و به چنین خصلتی آراسته است؟
شهروند شهر امامرضا(ع) باید مثل امام خوشرو و خوشبرخورد باشد، راه دوستی را باز بگذارد و با دیگران انس بگیرد و رفتوآمد کند. منش امام چنان بود که همه با ایشان رفتوآمد میکردند؛ کوچک و بزرگ و وزیر هم نداشت. برای امام کرامت انسانی مهم بود و بس. شهروند شهر امامرضا(ع) هم باید اینگونه باشد و از خداوند و امامش ستارالعیوبی را یاد بگیرد، در رفتار و زندگی دیگران تجسس نکند و سیره و منش امام را دنبال کند.
باید سعی کنیم از این ویژگیها بهدرستی برای زندگی در این شهر استفاده کنیم، باید ببینیم امام چطور نگاه میکرد؟ چطور رفتار میکرد؟ چطور فکر میکرد؟ چطور برخورد میکرد؟ و ما هم اینگونه باشیم. اگر امام با کسی اختلاف داشت، این اختلاف را در چه بستری نشان میداد؟ بهطور حتم نشانی از تخاصم، دشمنی، افشاگری و بدگویی و تهمت و توهین در سیره ایشان نبوده و این بزرگوار ما را هم به دوستی و مدارا و برادری و فراموشی کینه و بدخواهی دعوت کرده است. شهروند شهر امامرضا(ع) هم بهطور قطع و یقین باید اینگونه باشد و خودش را اینگونه نشاندار کند.