صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بازار سرمایه بالاخره چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟

  • کد خبر: ۱۷۹۴۳۳
  • ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۹
  • ۱
بررسی سرنوشت بازار سرمایه، ۳ سال بعد از آغاز بزرگ‌ترین ریزش.

به گزارش شهرآرانیوز به تازگی سالروز آغاز ریزش بزرگ بورس را پشت سر گذاشته ایم و بد نیست با نگاهی به آمار و ارقام، وضعیت بورس را در سه سالی که از این ریزش بزرگ گذشته است، مرور کنیم. تالار شیشه‌ای اقتصاد ایران بعد از رشد بی سابقه در بهار سال ۱۳۹۹ به ناگهان در مردادماه آن سال سکته کرد.

شاخص کل بورس که تا آن زمان تنها ظرف پنج ماه، چهاربرابر رشد کرده بود و از حدود ۵۰۰ هزار واحد به ۲ میلیون واحد رسیده بود، ریزش کرد. ریزشی که ابعاد سیاسی به خود گرفت و نارضایتی عمومی را در پی داشت. تا قبل از آن صداوسیما و کارشناسان اقتصادی و مسئولان بر تنور رشد بازار سرمایه می‌دمیدند و مردم را به سرمایه گذاری در این بازار تشویق می‌کردند، اما به ناگهان ورق برگشت و دوره‌ای آغاز شد که اکنون سه سال به طول انجامیده است.

۲۰ مردادماه ۱۳۹۹ ریزش بازار سرمایه آغاز شد و نماگر اصلی بازار از سطح ۲ میلیون و ۶۵ هزار واحد به یک میلیون و ۲۱۷ هزار واحد رسید. خیلی از افرادی که در آغاز مسیر سرمایه گذاری در بورس بودند، بیش از ۸۰ درصد سرمایه شان را از دست دادند. حجم نارضایتی از این اتفاق آن قدر زیاد بود که وعده بهبود بازار سرمایه به یکی از اصلی‌ترین شعار‌های انتخاباتی نامزد‌های ریاست جمهوری تبدیل شد.

امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نماینده وقت مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی که اکنون معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید است، در یک موضع گیری تاریخی گفت: «مشکل بورس را سه روزه می‌شود حل کرد و این موضوع دستور رئیس جمهور را‌ می‌خواهد.»

اکنون قاضی زاده در کابینه دولت حضور دارد و بیش از دوسال هم از حضور او در مسند دولتی گذشته است، اما وضعیت بازار سرمایه بهبود پیدا نکرده است. برای درک بهتر شرایط بورس کافی است نگاهی به آمار‌ها بیندازیم.

مقایسه عملکرد بورس با سایر بازار‌ها

به طور معمول در اقتصاد ایران رشد بازار‌های مختلف را با تورم یا نسبت به یکدیگر می‌سنجند. اگر بخواهیم با همین روش نگاهی به عملکرد بازار سرمایه از مردادماه ۱۳۹۹ تاکنون بیندازیم به نکات جالبی خواهیم رسید. در این مدت دلار ۱۱۷ درصد رشد کرده است. سکه طلا نیز ۱۴۴ درصد رشد و مسکن در تهران نیز بیش از ۲۰۰ درصد رشد را تجربه کرده است. در همین مدت بازدهی سپرده‌های بانکی نیز ۷۳ درصد بوده است، اما شاخص کل بورس در همین بازه زمانی منفی ۵ درصد افت داشته است.

اگرچه این اعداد و ارقام شفاف است و وضعیت تالار شیشه‌ای اقتصاد ایران را نشان می‌دهد، اما برای درک بهتر شرایط این بازار در سه سال گذشته، بد نیست با روش دیگری به عملکرد بورس نگاهی بیندازیم. به طور کلی یکی از شاخص‌های کاربردی برای سنجش وضعیت بورس ایران، بررسی ارزش دلاری بازار است.

محاسبه ارزش دلاری بورس نیز ساده است. کافی است ارزش کل بازار در هر زمان را بر نرخ دلار در همان مقطع زمانی تقسیم کنیم. این شاخص در مردادماه سال ۱۳۹۹ یعنی در زمان آغاز ریزش بورس ۳۴۷ میلیارد دلار بوده است و اکنون به ۱۳۸ میلیارد دلار رسیده است و این یعنی در این مدت، ارزش دلاری بورس ۶۰ درصد کاهش یافته است.

همچنین دیگر شاخصی که‌ می‌توان به آن استناد کرد، شاخص (P/E) یا نسبت قیمت سهام بر سود پیش بینی شده است. این شاخص برای کل بازار سرمایه در زمان آغاز ریزش بورس حدود ۴۰ بوده است و اکنون به عدد ۸ رسیده است. یعنی P/E کل بازار سرمایه در این مدت ۸۱ درصد کاهش یافته است.

کاهش ارزش دلاری بازار سرمایه و همین طور کاهش شاخص P/E برای کل بازار، به نوعی نشان دهنده ارزنده بودن بازار سهام است. اما بی اعتمادی ناشی از ریزش بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ و همین طور ریزش بازار در اردیبهشت ماه امسال باعث شده است که سرمایه گذاران خرد نسبت به بورس بی اعتماد شوند،  درنتیجه دیگر شاهد ورود جریان نقدینگی از سوی مردم به بازار نیستیم. دود این اتفاق نیز به چشم شرکت‌هایی می‌رود که امیدوارند روزی با ورود به بورس، بخشی از سرمایه مدنظرشان را تأمین کنند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۱:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۲۵
شاخص کل اشتباه است و همگی اتفاق نظر دارند که شاخص کل توسط دولت با چند شرکت بزرگ دولتی ساخته شده و فریب جهت فرار از مسئولیت است .
در دنیا بازار سرمایه گذاری مشخص است ولی اینجا یکباردیگر سرمایه اجتماعی به بازی گرفته شد و خشم زیادی از رفتارهای دولت بوجود آمد .
ارزش دارد بجای تامین مالی حقوق کارمندان خود دست خود را در جیب سهامداران بکنید و شرکت ها را دچار زیان کنید . آدم با دشمن خودش این کار را نمی کرد که شما با 50 میلیون سهامدار کردید و خاطره تلخ اعتماد به سیستم را برجا گذاشتید