یکشنبه ۲۷ بهمن تالار رودکی دانشگاه فردوسی مشهد میزبان نشستی با نام «نتهای فردا» بود؛ نشستی که کانون موسیقی و کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی برای بررسی مباحث مرتبط با تغییرات ذائقه موسیقایی در جامعه برگزار کردند.
شکیبا افخمیراد _ مجید فولادیان، عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی، و مهدی سالارینسب، مدرس و استاد آواز، سخنرانان آن بودند.
نشست «نتهای فردا» با اجرای موسیقی زنده نیز همراه بود و گروه موسیقی پالت با تمام اعضایش در این برنامه حاضر شد و ۱۴ قطعه برای حاضران نواخت.
ماندگاری موسیقی در طول زمان
بخش اول نشست به صحبتهای مجید فـولادیان، جامعهشناس، اختصاص داشت. او با اشاره به آنکه هر پدیدهای را امری اجتماعی میبیند، موسیقی را نیز یک موضوع اجتماعی معرفی کرد. به نظر فولادیان همانطور که موسیقی بر جامعه تاثیر میگذارد، جامعه نیز موسیقی خودش را تولید میکند.
این جامعهشناس درباره اهمیت جایگاه موسیقی توضیح داد: با گذر زمان و وقتی که گردوغبار روزگار میخوابد، آنچه میماند صداست، موسیقی است. اگر نگاهی به ۴۱ سال گذشته تاریخ معاصر خودمان بیندازیم، میبینیم که آنچه از سال ۵۷ باقی مانده است، قطعه «سپیده» محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی است یا از سال ۶۱ «ممد نبودی ببینی» غلامرضا کویتیپور است.
همانطور که جلوتر میآییم، میبینیم آنچه ما را به یاد سالهای گذشته میاندازد، همین موسیقی است و به کمک آن است که میتوانیم بفهمیم در آن دوران چه بر ما گذشته است.
فولادیان در ادامه، هنر موسیقی را به مثلثی تشبیه کرد که از سه ضلع مخاطب، تولیدکننده و واسطه تشکیل شده است.
او با تاکید بر اینکه آنچه باعث ایجاد موسیقی فاخر میشود مخاطب است، درباره وضعیت موسیقیهای تولیدی در جامعه امروز ایران گفت: ما با جامعهای طرف هستیم که ۲ میلیون نفرشان طرفدار امیر تتلو هستند؛ جامعهای که در آن بلیتهای کنسرت فردی که کمترین دانشی از موسیقی دارد در یک شب به فروش میرود. از آنطرف ویدئوهایی در فضای مجازی میبینیم که فردی کنار خیابان نشسته است و قطعه خزان پرویز مشکاتیان را با مهارت تمام مینوازد، درحالیکه مردم بدون توجه و نگاه از کنار او عبور میکنند. خود همین اتفاقات نشان میدهد که چه دارد بر سر این جامعه میآید.
به نظر فولادیان وقتی صداوسیما آدمهای درجه ۳ و ۴ موسیقی را در برنامههایش دعوت میکند یا وقتی در شهری مثل مشهد امکان برگزاری کنسرت فراهم نیست، نمیتوان انتظار داشت که مردم گوششان به موسیقی فاخر عادت کند و به آن علاقه داشته باشند.
با این حال این جامعهشناس، مشهد را یک متر و معیار در تعیین میزان علاقه مردم به موسیقی فاخر معرفی کرد: «در مشهد برای اجرای موسیقیای به مفهوم کنسرت، بلیتفروشی صورت نمیگیرد، از اینرو افراد و گروههایی برای اجرای برنامه به این شهر میآیند که میدانند مخاطبشان چه کسی است و موسیقی خوب چیست؛ افرادی، چون حسین علیزاده، کیهان کلهر و علیرضا قربانی که به مشهد آمدند و اینجا برنامه اجرا کردند، پس اگر گروه «پالت» نیز امشب اینجا حضور دارد، به این دلیل است که موسیقیاش فاخر است و شنوندگان خوبی دارد.»
تحول موسیقی جهان در دوران معاصر
مهدی سالارینسب، استاد موسیقی و آواز، دیگر سخنران مراسم «نتهای فردا» بود. او صحبتهایش را با یادی از گذشتگان آغاز کرد: «اگر روزگاری در این سرزمین، کسی میخواست کتاب شعری منتشر کند یا در مجلهای یک مقاله درباره ادبیات و شعر بنویسد، باید نظر هیئت داورانی، چون مهدی اخوانثالث و احمد شاملو را جلب میکرد، از اینروست که بخش مهمی از فاخرترین آثار ادبی معاصر ما در آن زمان خلق شده است یا در یک بازه زمانی، هوشنگ ابتهاج، رئیس بخش موسیقی رادیو و تلویزیون بود؛ فردی که درکنار بزرگان دیگر آن زمان تاثیر اجتناب ناپذیری بر موسیقی گذاشت.»
به نظر او این روزها یک تحول جهانی در حوزه موسیقی درحال رخ دادن است؛ تغییراتی که مختص ایران نیست. درواقع موسیقی نیز همچون سایر پدیدهها این روزها دچار تغییر و تحول در سطح جهانی شده است.
سالارینسب یکی از دلایل مهم این تغییرات را پررنگ شدن مفاهیم مبتنی بر سرمایهداری دانست و گفت: موضوعات سرمایهداری بر تمام جنبههای زندگی ما اثر گذاشته است. در چنین وضعیتی هر موضوعی باید توجیه اقتصادی داشته باشد؛ یعنی اقتصاد تعیینکننده اتفاقاتی است که در جامعه رخ میدهد؛ موضوعی که گریبان هنر و موسیقی را نیز گرفته است.
به گفته او، موسیقی برای این نوع از سرمایهداری باید به لحاظ اقتصادی توجیهپذیر باشد، از اینرو بسیاری از آثار تولیدشده بهجای آنکه دارای شرایط فنی و هنری باشند، شرایطی دارند که فقط به ذائقه تودههای مردم خوش میآید.
سالارینسب با نقل صحبتی از پرویز مشکاتیان ادامه داد: به قول استاد مشکاتیان آنچه مورد پسند توده میلیونی مردم است، نهتنها پذیرفتنی نیست، بلکه مشکوک است. هنر میکوشد خلق کند آنچه یگانه و تک است، اما آنچه ما اخیرا در موسیقی میشنویم، بهنوعی انبوهسازی است.
درواقع موسیقیای که باید جریانساز باشد، این روزها بیشتر جریانپذیر است و عملا اغلب هنرمندان ما از جامعه سفارش میگیرند، درحالیکه هنرمند خودش باید در جامعه، مسیر و جریان و تحول ایجاد کند.
به گفته او، بیشتر آثار موسیقی در حوزه پاپ در این روزگار با هدف رقابت برای جلب مخاطب بیشتر تولید میشود؛ یعنی پشتش آن تفکر و بینش هنری که با ذات هنر مرتبط باشد، وجود ندارد.
این موسیقیدان ابراز امیدواری کرد محافل موسیقایی بیشتر شود تا بتوان درباره این مسائل گفتگو و تبادلنظر کرد. به نظر سالارینسب، دانشجویان قشری هستند که میتوانند بسیار بر اطرافشان تاثیرگذار باشند، از اینرو گفتگو میان اهالی موسیقی و این قشر میتواند باعث پیدایش راهکارهایی شود که هنر و موسیقی را نجات دهد.
طنین نوای موسیقی «پالت» در دانشگاه فردوسی.
اما قسمت اصلی نشست یکشنبهشب «نتهای فردا» به اجرای گروه «پالت» با خوانندگی امید نعمتی اختصاص داشت؛ برنامهای که جزو معدود اجراهای موسیقی غیرسنتی در دانشگاه فردوسی مشهد بود، از اینرو میتوان این اتفاق را رویدادی کمسابقه در مشهد دانست.
گروه پالت برخلاف عرف برنامههای اینچنینی که معمولا تمام اعضای گروه در اجرا حاضر نمیشوند یا به نواختن چند قطعه اکتفا میکنند، در اجرایشان در مشهد با تمام نوازندههایشان در تالار رودکی حاضر شدند و حدود ۱۴ آهنگ از ترانههای قدیمی و جدیدشان را اجرا کردند و برای این برنامه که بیشتر، دانشجویان مخاطبانش بودند، سنگتمام گذاشتند.
ترانههای اجراشده در این شب عموما همراهی حاضران در سالن را بهدنبال داشت که در این میان، قطعات «خانهبردوش»، «تمام ناتمام»، «نرو بمان» و «هزارتا قصه» با استقبال تماشاگران همراه شد.
همچنین این گروه که بعد از جدا شدن دو عضو اصلیشان حال با اعضای جدید به اجرای برنامه میپردازند و درگیرودار انتشار آلبوم تازهشان هستند، یکی از قطعات آلبوم جدیدشان به نام «نصف النهار مبدأ» را نیز در تالار رودکی مشهد نواختند؛ قطعهای که هنوز نسخهای از آن منتشر نشده است، اما با اقبال تماشاگران همراه شد؛ البته این ترانه بهدلیل آنکه نعمتی شعر آن را از یاد برد، دوبار اجرا شد. امید نعمتی در صحبتهای کوتاهی ضمن ابراز خوشحالی از حضور در مشهد، خراسان را مهد موسیقی نامید و از بزرگان موسیقی این خطه
یاد کرد.