به گزارش شهرآرانیوز، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم ونیز از سال ۱۹۳۲ آغازبهکار کرده و تا کنون ۷۹ مرتبه برگزار شده است. هشتادمین دورهٔ این جشنواره نیز از ۲۹ اوت آغاز شده است و تا ۹ سپتامبر ادامه خواهد داشت. در این دوره، ۲۳ فیلم از کشورهای مختلف در بخش رقابت اصلی بهنمایش درمیآیند و بر سر کسب شیر طلایی با یکدیگر مبارزه میکنند. در ۳۱ اوت، روز سوم این جشنوارهٔ بینالمللی معتبر، سه فیلم از این بخش بهنمایش درآمدهاند. نخست، بهسراغ فیلم فانتزی شیلیایی میرویم که داستان آن کمابیش در گونهٔ «تاریخ بَدیل» قرار میگیرد.
اِلکُنده کمدی سیاه ترسناکی است که جهانی موازی را با الهام از تاریخ اخیر شیلی تصویر میکند. این فیلمْ آگوستو پینوشه (۱۹۱۵-۲۰۰۶)، رئیسجمهور خودخواندهٔ فرانسویتبار کشور باریک از ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۰ و نماد اقتدارگرایی و ــ بهاعتقاد برخی ــ فاشیسم، را همچون خونآشامی نمایش میدهد که در عمارتی مخروبه، واقع در سرددَشتِ منتهیالیه جنوبی آمریکای لاتین، پنهانی زندگی میکند. خونخواریْ اشتهای او به شر لازم برای زندهماندنش را فرومینشاند. پینوشه، پس از ۲۵۰ سال زندگی (از حدود ۱۷۷۴ که ماری آنتوانت [ف. ۱۷۹۳] ملکهٔ فرانسه شد)، تصمیم گرفته است که از نوشیدن خون دست بردارد و از امتیاز زندگی جاوید چشم بپوشد و بمیرد. او دیگر نمیتواند ببیند که جهانیان بهعنوان خائنِ خونی یادش میکنند. پینوشه، علیرغم طبع یأسآور و فرصتطلب خانوادهٔ خود، بهواسطهٔ یک رابطهٔ نامنتظَر، برای ادامهٔ زندگی با شوری اساسی و ضدانقلابی، سر شوق میآید.
من سالها را صرف تصورکردن پینوشه همچون خونآشام کردهام، موجودی که طی تاریخ هرگز دست از سرکشی برنمیدارد، چه در تخیلات ما و چه در کابوسهایمان. خونآشامها نه میمیرند و نه نابود میشوند، همچنانکه جنایتها و خیانتهای دیکتاتوری که هرگز با عدل راستین روبهرو نشده است. من و همکارانم در این فیلم میخواستیم مصونیت بیرحمانهای را که پینوشه نمایندهٔ آن است نشان دهیم؛ اولینبار او را از روبهرو بنمایانیم تا جهان بتواند ماهیت واقعیاش را دریابد: با دیدن چهرهٔ او، با استشمام بوی او. برای این کار، از زبان طنز، و لودگی سیاسی بهره گرفتیم، موقعیتی که در آن ژنرال به بحران وجودی دچار میشود و ناچار باید به این پرسش پاسخ دهد که آیا ارزشش را دارد همچون خونآشام به زندگی خودش ادامه بدهد و خون قربانیانش را بنوشد و جهان را با شر بیپایانش مجازات کند یا نه. هشداری تمثیلی است در این باب که چرا لازم است تاریخ بازگویی شود تا به ما یادآوری کند که پدیدهها تا چه اندازه ممکن است هولناک شوند.
منبع: La Biennale di Venezia