به گزارش شهرآرانیوز «شاهرضا» پیش از آنکه نام بیمارستان تازهافتتاحشده مشهد به تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۱۳ در بیابان الندشت باشد، روی دارالشفای حضرتی امامرضا (ع) در باغ هشتآباد نشست. ماجرا از این قرار است که دستور تبدیل دارالشفا به بیمارستان و انجام اصلاحات اساسی در آن سال۱۳۰۵ صادر شد و دارالشفا به بیمارستان شاهرضا تغییرنام داد.
به گزارش شماره ۵۶ روزنامه آزادی، مورخ شانزدهم آذر ۱۳۰۹، بیمارستان شاهرضا از فروردین تا آبان این سال فعال بوده است و ۳۲۴ نفر به قسمت طبی آن وارد شدهاند که ۲۶۹ نفرشان صحت یافته و مرخص شدهاند. این روزنامه در ادامه «عملیاتی اولیا بیمارستان و مواظبت آقایان دکترها را در اجرای وظیفه خود بسیار مفید» میداند و ابراز امیدواری کرده است «زودتر عمارت مهم بیمارستان که در ایران بینظیر است، خاتمه یابد.»
این عمارت مهم که اینجا ذکرش رفته، دو سال پیش از آن کارش شروع شده است. ماجرا به وقتی برمیگردد که مهندس میرزاکریمخان طاهرزاده بهزاد تبریزی در سوم شهریور۱۳۰۷ برای ساخت آرامگاه فردوسی وارد مشهد شد تا مطابق نقشهای که چند ماه پیش توسط انجمن آثار ملی برگزیده شده بود، کار بنای آرامگاه را شروع کند. همانجا محمدولیخان اسدی، نایبالتولیه آستان قدس، از او خواست که نقشهای هم برای بیمارستان جدید ترسیم کند.
طاهرزاده بهزاد در کتاب «نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی» در اینباره مینویسد: «نقشهای که مطابق احتیاجات اداری در سه اشکوب تهیه شده بود، به تصویب رسید و پیماننامهای که اینجانب بدون توجه و دقت کافی آن را امضا کردم، به تاریخ ۲۰مهر۱۳۰۷ از طرف آقای اسدی، محمود جم (والی خراسان) و (سرتیپ امانا...) جهانبانی (فرمانده لشکر شرق) امضا شد.» طبق این پیماننامه بنا بود که بیمارستان از مهر۱۳۰۷ تا اسفند۱۳۰۸ ساخته شود. طاهرزاده بهزاد مینویسد: «در تاریخ ۱۵شهریور۱۳۰۷ با تشریفات آبرومندانهای از اینجانب تجلیل شده و در باغ مستوفی کلنگ به زمین زده شد و از فردا پیکنی آغاز گردید.»
عملیات پیکنی و خاکبرداری با حضور طاهرزاده بهزاد ادامه داشت تا اینکه او به تهران رفت: «در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۰۷ با کمال تعجب از طرف دربار شاهنشاهی به مسابقه طرح نقشه بیمارستان شاهرضا دعوت شدم. من به این اقدام اعتراض کرده و نوشتم (به درخواست) نایبالتولیه و والی و فرمانده خراسان در چند ماه قبل نقشه بنای بیمارستان را ترسیم کردهام و پیسازی آن خاتمه یافته و من چندینماه برای آن زحمت کشیدهام، ولی به من پاسخ دادند که اگر شما با آقای اسدی پیمان بستهاید، امری است علیحده، اما دربار شاهنشاهی تصمیم گرفته است یک بنای بسیار آبرومندی بسازد و اگر شما هم مایل باشید، میتوانید در مسابقه شرکت کنید.»
اینگونه است که طاهرزاده ناچار در ۱۱فروردین۱۳۰۸ اولین نقشهها را به کمیسیون تسلیم کرد. پس از چهار نوبت تغییر نقشه و تغییر جانمایی ساختمانهای مدنظر بیمارستان، نقشههای طاهرزاده برنده مسابقه شد و در تاریخ ۲/۳/۱۳۰۸ تصویب آنها ابلاغ شد.
طاهرزاده بهزاد بار دیگر راهی مشهد شد و بنای بیمارستان طبق نقشه جدید و اینبار در زمین الندشت (موقوفه آستان قدس رضوی) آغاز شد که در ۲۴ مهر۱۳۱۳ مقارن با جشن هزاره فردوسی توسط رضاشاه افتتاح شد و همه بیماران و اثاثیه و لوازم بیمارستان شاهرضا یا همان دارالشفا که در این زمان موقتا در باغ عشرتآباد بود، به شاهرضای جدید و بزرگ انتقال داده شد.
مهندس میرزاکریمخان طاهرزاده بهزاد برادر کوچکتر نقاش معروف، حسین طاهرزاده بهزاد است که در سال ۱۲۶۷ در تبریز به دنیا آمد. او در نوزدهسالگی به مشروطهخواهان پیوست و سپس وارد فرقه اجتماعیون عامیون (سوسیالدموکرات) و عضو فداییان تبریز شد. او عهدهدار سرپرستی مدافعان سنگر محله چرنداب تبریز بود و پس از تسلیم محلات شهر، به گروه محله امیرخیز به رهبری ستارخان پیوست.
چندی بعد و پس از کشتهشدن شمار زیادی از مشروطهخواهان، بهناچار ایران را ترک کرد و به استانبول رفت و در رشته معماری تحصیل کرد. او در فاصله سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۲۹۴ خورشیدی در شعبه معماری مدرسه صنایع ظریفه استانبول تحصیل میکرد. چندی نیز با نام کریم افندی در خدمت هیئت فنی وزارت اوقاف دولت عثمانی در استانبول بود و درنهایت با توصیهنامه سرمهندس وزارت معارف دولت عثمانی که ۸خرداد۱۲۹۷ نگاشته شد، راهی آلمان شد.
نامهای از آرنولد هارتمان، مستشار معمار امپراتوری آلمان، در تاریخ ۲ دی ۱۲۹۷ به انجمن ایران و آلمان نگاشته شده است که در آن ذکر شده طاهرزاده بهزاد نزد او رفته است تا تحصیلاتش را در معماری تکمیل کند. او تحصیلاتش را در همین رشته در آکادمی معماری برلین ادامه داد و تا ترم تحصیلی زمستان ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۶ میلادی (زمستان ۱۳۰۴) در مدرسه عالی تکنیک برلن تحصیل کرد. ابتدای سال ۱۳۰۵ باوجود قبولی در آزمون دکترای معماری، آماده برگشتن به ایران شد و در اینباره تأییدنامههای متعددی از استادانش در رشته معماری گرفت.
او آذر این سال به ایران برگشت. اولین اقدامش پس از بازگشت کارکردن روی کاشیهای «سردرب سنگی» بود. کار بعدی او نظارت بر ساختمانهای تپه علیخان سعدآباد و طراحی تزیینات یکی از ساختمانها بود. او پانزدهم اردیبهشت ۱۳۰۶ به خدمت بلدیه درآمد و اولین ضوابط و آییننامههای ساختمانسازی تهران را تدوین کرد. حضور او در مشهد تا اوایل سال ۱۳۱۴ ادامه یافت و بناهای دیگری مانند ساختمان خیابان فلکه حضرت، استخر کوهسنگی، تئاتر
شیروخورشید، دبیرستان شاهرضا، سرای سلطانی در جوار فلکه حضرت را در کنار مقبره خیام نیشابوری طراحی و اجرا کرد. کریم طاهرزاده بهزاد مرداد۱۳۴۲ در تهران وفات یافت و در جوادامامزاده قاسم به خاک سپرده شد. کریم طاهرزاده بهزاد سال ۱۳۳۳ نامهای به سیدفخرالدین شادمان، نایبالتولیه وقت آستان قدس رضوی، نوشت و از مخاطرات و مشکلاتش در بنای بیمارستان شاهرضا گفت: «.. آری، ششسالونیم برای خاطر ایدئال صنعتی خود در مشهد توقف کرده و در بیابان الندشت با مار و مور و بدون اجر و مزد و تشویق و قدردانی کوشیده و بیمارستان ساخته ام! من تصور میکردم آثار هنری هیچ وقت فراموش نمیشوند!
میگویند آثار هنری زبان دارد و آنچه دیده و شنیده به نسل آینده میگوید و حقایق را آشکار میسازد؛ و باز میگویند انسان هرچه بیشتر به کار و کردار خود عقیده محکم داشته باشد، کارهای او افزونتر و آشکارتر موردتوجه گروه فهمیده و دل آگاه قرار میگیرد... بسا شبها در بیابان الندشت مورد حمله گرگ و جوجهتیغی و... قرار گرفته و با نیروی جوانی خم به ابرو نیاورده و جان به سلامت میبردم، ولی از حمله حیوانات ناطق سالم نماندم! و بارها تا دم مرگ رفته و فقط توجه امام هشتم (ع) مرا نجات داد...»
ساختمان بیمارستان شاهرضا که از ابتدا برای کاربری بیمارستان در نظر گرفته شده و شاید بتوان گفت نخستین بیمارستان دوران جدید پس از قاجار است، از لحاظ معماری اثری شاخص محسوب میشود. طاهرزاده توانسته است در این بنا از سبکهای مختلف و ترکیب آزادی از همه جزئیات معماری با گرایشهای مختلف عثمانی یا اوایل جمهوری ترکیه و معماری تاریخی ایران بهره گیرد.
در ستونها از المانهای تختجمشید استفاده شده و در جزئیات دستاندازهای بالای ساختمان معماری اواخر دوره عثمانی بهکاررفته است. حتی در برخی دستاندازهای گلدانی از ویژگیهای معماری اروپا نیز استفاده شده است. ضمن اینکه مصالح کار نیز همهاش از خود مشهد تأمین شده است. سنگهای بنا از معدن کوه خلج، سنگهای مرمر از معدن شامدیز و گچ و آجر آن نیز از همین شهر تأمین شده است.
محمدولیخان اسدی در گزارشی در زمان افتتاح بیمارستان میگوید: «این بیمارستان در بهترین اراضی و نقاط خارج شهر مشهد در زمینی به مساحت ۱۸هزار مترمربع با گنجایش سیصد تختخواب ساخته شده است و به تصدیق همه سیاحانی که تاکنون این بنا را دیدهاند، در کل شرق بیمارستانی به این عظمت و ظرافت بنا وجود ندارد.
بنای مزبور هجده دستگاه عمارت به این شرح دارد: عمارت مخصوص مبتلایان به امراض داخلی و امراض جراحی، اتاق عمل و قسمت کحالی، قسمت انفرادی و خصوصی، قسمت مبتلایان به امراض مسریه و قسمت مخصوص و زایشگاه، رختشویخانه و آشپزخانه و دواخانه، لابراتوار و قسمت مخصوص دفتر و قسمت مخصوص طبیب مقیم، مدرسه و مسجد و مغسل. همه عمارتها دارای حرارت مرکزی و آب گرم و چراغبرق خواهد بود. اتاقها نیز دارای کاشی سفید و فرش آن از آجر اعلاست. اسلوب این عمارات نیز شرقی، ولی دارای مزایای تکنیک اروپایی است.»
همانطور که او نیز گفته، نقشه بیمارستان با بهره از معماری اروپای قرن نوزدهم دارای دو پلان اچشکل (H) است که از حرف اول کلمه Hospital الهام گرفته است و با یک قسمت مرکزی بخشهای مختلف را توسط راهرو یکطرفه بسیار بلند، بهصورت کاملا خطی به هم متصل میکند. با همین نشانه از نمای بالا، در زمان جنگ مانع از حمله به بیمارستان میشود.
آنطور که روزنامه اطلاعات در ۲۵مهر۱۳۱۳ گزارش داده است، بیمارستان علاوه بر قسمتهای جراحی، امراض داخلی، امراض جلدی، امراض مسریه، امراض چشم، حلق و بینی و گوش، زایشگاه، رختشویهخانه و پرورشگاه اطفال یک قسمت هم مخصوص رادیوتراپی و دارالتجزیه دارد که از قسمتهای ممتاز و عالی بیمارستان است.
بخشی که تخریب شده، همین بخش رادیوتراپی و دارالتجزیه است که البته در چند نوبت تغییراتی به خود دیده است. نخستین تغییر مربوط به الحاق بخش سیتیاسکن است که در سال ۱۳۵۲ و دو سال قبل از مقاولهنامه واگذاری نودساله بیمارستان به دانشگاه فردوسی مشهد توسط آستان قدس صورت گرفته و سازهای به ضلع جنوبی بنا الحاق شده است. برای این بخش با قالبهایی که خود طاهرزاده بهزاد برجای گذاشته، تاجی مشابه با بقیه بنا ساخته شده است که البته به ظرافت دیگربخشها نبوده و با کمی دقت قابلتشخیص است.
تغییر بعدی، اما باتوجهبه مصالح و شکل سازه مربوط به ضلع شمالی و سالهای بعد از انقلاب است که البته زمان دقیقش مشخص نیست و احتمالا به دهه ۷۰ برگردد. در حاشیه همین ضلع ساختمان، بنای ساختمان امآرآی بیمارستان احداث شده است. از این تغییرات که بگذریم، بنای قدیمی ساختمان رادیولوژی همان مصالح و الحاقاتی را داراست که دیگرسازههای قدیمی بیمارستان دارد. دیوارها به عرض هفتاد سانتیمتر و از خشت و گل ساخته شدهاند، سقف با تیرهای چوبی و روکش گچ پوشانده شده است و بام نیز شیروانی فلزی دارد.