به گزارش شهرآرانیوز چند روز است که هیاهویی بر سر تخریب ساختمان قدیمی بخش رادیولوژی بیمارستان امام رضا (ع) منتشر شده است؛ ساختمانی که از بناهای ابتدایی بیمارستان در سال ۱۳۱۳ است و حالا فقط نمای بیرونی آن باقی مانده است. مردم در فضای مجازی خشمگین هستند و چنین تخریبی را ناشی از ناکارآمدی سیستمهای نظارتی و مدیریتی میدانند. در آنسو آستان قدس رضوی که این بیمارستان را ساخته، اکنون خودش را کنار کشیده است و میگوید «ملک بیمارستان موقوفه است و فقط باید عرصهاش حفظ شود.
اینکه برای بناهایش چه اتفاقی رخ دهد، به ما ربطی ندارد و دعوای کنونی بین میراثفرهنگی و دانشگاه علومپزشکی است.» دو نهاد دیگر نیز هرکدام دیگری را متهم میکند. متولیان دانشگاه علومپزشکی تخریب را با هماهنگی میراثفرهنگی و دیگرنهادهای مسئول اعلام میکنند و مسئولان میراثفرهنگی هم وجود چنین هماهنگیهایی را رد میکنند و خود را بیخبر نشان میدهند.
در این گزارش بهجای پرداختن به صحبتهای تکراری مسئولان، به سراغ کسی رفتهایم که مجری تخریب و احیای این ساختمان قدیمی است.
بیاعتنا به داغی بازار صحبتهای مفت این روزها، راهی بیمارستان امامرضا (ع) میشوم تا ببینم موضوع از چه قرار است. ساختمان بخش رادیولوژی درست روبهروی میانه ساختمان ۲۲۰ متری و اصلی بیمارستان است. محوطه اطرافش با کیسه آبی پوشانده شده و بنری کنار ورودی کارگاه ساختمانی نصب شده است: طرح احداث بخش پیوند مغز استخوان.
متوجه میشوم که تخریب اتاقهای ساختمان از حدود سه ماه پیش و با برداشتن سقف بخش رادیولوژی شروع شده و حالا به مرحله گودبرداری زیرزمین ساختمان بعدی رسیده است. نمای بیرونی ساختمان، اما به همان شکل سابق حفظ شده و با داربست و تیرآهنهایی تقویت شده است تا فرونریزد. میانه سرکشی به محدوده کارگاه دو نفر را میبینم. یکیشان محمد چوپانکاره است که از فعالان ساخت نیروگاههای کشور است و حالا بهعنوان یکی از اعضای تیم اجرایی و خیران حامی طرح احداث بخش پیوند مغز استخوان در محل پروژه حضور دارد.
خودش نگرانیهای مردم و اظهارنظرهای مسئولان را شنیده است. برای همین میشود بدون مقدمه رفت سر اصل موضوع و اینکه چرا ساختمان قدیمی رادیولوژی تخریب شد. او میگوید: وقتی چنین اتفاقی میافتد، برای مردم دو مسئله مهم است که کدام جنایتکار و برای نفع چه مجموعه صنعتی دارد ساختمان جدیدی را میسازد و دوم اینکه چرا اینجا میسازد؟ اینجا نه هدف تجاری و نه قدرتی مافیایی پشت ماجراست. در اینباره گروهی خیر با هزینه شخصی و به قصد خدمت ساختمانی بسیار فرسوده را که در حال تخریب بود، احیا میکنند.
او ادامه میدهد: از یک زاویه این تخریب است و تصور میرود که چه جنایتی صورتگرفته است، اما به این وجه ماجرا نیز نگاه کنیم که ساختمان دیر یا زود همچون بسیاری از ساختمانهای قدیمی این شهر تخریب میشد. این ساختمان از پنج سال پیش بیاستفاده رها شده بود و بخشهایی از آن فروریخته بود. به عبارت دیگر، قابلیت حفظ به شکل قبلی را نداشت و امکان تخریب خودبهخودی آن زیاد بود. راهکار این بود که از نو ساخته شود.
او تأکید میکند که در تخریب و بازسازی این بنای قدیمی، هم مسائل درمانی و هم مسائل تاریخی را مدنظر داشتهاند و ادامه میدهد: برای این کار با میراثفرهنگی جلسه گذاشتهایم، چندوچون کار را با نظر آنها مشخص کرده و تعهد دادهایم و بعد کار را شروع کردهایم.
چوپانکاره در ادامه صحبتهایش به احیای ساختمانهای قدیمی در اروپا اشاره میکند و میگوید: در اروپا هم بعضی ساختمانها به همین شکل احیا و حفظ میشوند.
اگر پوسته بنا ارزش داشته باشد، به هر قیمتی آن را حفظ میکنند. اینجا سه ضلع بنا هیچ ارزشی نداشت و دیوارهایی در سالهای بعدی ایجاد شده بودند. خود اتاقها هم ویژگی خاصی نداشتند که تصور کنیم با تخریبشان چیز خاصی از بین رفته است. اصلیترین بخش ساختمان و افتخار آن همین نماست که دستنخورده باقی خواهد ماند. داربست برای حفظ و بازسازی همین نما بسته شده است.
حرف این مهندس سازه این است که «حفظ یک بنای تاریخی یا قدیمی این نیست که اصلا به آن دست نزنید.» او میگوید: یک بنا اگر قابلیت تقویت نداشته باشد، آن را تخریب و دوبارهسازی میکنند. قدیمیترین مهندسان مشهد معمارهای ما هستند که البته همه بهرایگان اینجا خدمت میکنند. اینطور نیست که بدون فکر کار جلو رفته باشد. ضمن اینکه نظر میراثفرهنگی هم گرفته شده است.
او اضافه میکند: همانطور که حفظ میراث تاریخی مردم مهم است، حفظ جان آنها نیز مهم است. ما امیدواریم اینجا جلو مرگومیر بیشتر مردم را بگیریم. ضمن اینکه خدشهای هم به هویت این محدوده وارد نمیشود. پسر من پارسال همینجا فوت کرد. چون شیراز و تهران که مرکز پیوند مغز استخوان داشتند، برای پیوند وقت نمیدادند.
از او میپرسم از وضعیت خود ساختمان که بگذریم، آیا نمیشد این بخش جدید در جایی دیگر ساخته میشد؟ پاسخ میدهد: در جوار این ساختمان، بخش آنکولوژی بیمارستان قرار دارد و از لحاظ مکانی و درمانی باید بخش پیوند مغز استخوان در جوار بخش آنکولوژی و بهصورت مستقل ساخته شود. نمیشود این بخش را در جای دیگری ساخت، چون کارایی درمانی لازم را ندارد، وگرنه زمین جای دیگر هم هست، اما آنها که به علم درمان آشنا هستند، میدانند چقدر مهم است که بخش پیوند به بخش آنکولوژی نزدیک باشد. ساختمان جدید با همان شمایل آشنا و قدیمیاش علاوه بر بیماران مشهدی به بیماران شهرها و حتی کشورهای اطراف خدمت خواهد کرد.
مجری طرح بخش پیوند مغز استخوان ادامه میدهد: در بیمارستان امامرضا (ع) آنچه از دیرباز شاخص بوده، نمای ساختمانهایش است. درواقع این نماست که آن را منحصربهفرد کرده است، وگرنه اتاقها هیچ ویژگی تاریخی ندارند و شبیه به اتاقهای بیمارستانهای جدید هستند و در بازسازی امکان دوبارهسازی دارند.
او بهصراحت میگوید: برخی از ثبتملینبودن این ساختمان میگویند و با این مسئله تخریب آن را توجیه میکنند، اما برای ما مهم نیست که این بنا ثبتملی هست یا نیست. چون ساختمان رادیولوژی با بقیه بناهای بیمارستان امامرضا (ع) هماهنگ است، ما نیز به همان شکل بازسازی خواهیم کرد، حتی اگر ثبتملی نباشد. سازه جدید نه ارتفاعش بیشتر خواهد شد و نه مساحتش.
او میگوید: ساختمان یک در مرکزی دارد و سه پنجره در هر طرف آن قرار گرفته است. هر چیزی که جز این در و شش پنجره در نمای ساختمان هست، مربوط به الحاقات بعدی است. داخل بنا نیز همین وضعیت را داشته است. مثلا در سالهای بعدی یک آمفیتئاتر در دل این بنا درآوردهاند که مشخص است تیرآهنهایی برای استحکام آن اضافه شده است.
همراه چوپانکاره چرخی میان بقایای دیوارهای فروریخته ساختمان میزنم. از پشت نما میشود بخشهایی را که در سالهای بعدی به آن اضافه شدهاند، تشخیص داد. کنار خشت و گل دیوارهای قدیمی، باقیمانده دیواری آجری و سیمانی دیده میشود. چوپانکاره میگوید: دیوارهای قدیمی هفتاد سانتیمتر و از خشت و ملات گل ساخته شدهاند.
چند خشت را بهراحتی با دست از دل ملات قدیمی بیرون میکشم. چوپانکاره میگوید: همه ساختمانهای بیمارستان با همین مصالح در ابتدای قرن گذشته ساخته شده است و باید برنامهای برای تقویت آن قسمتها هم داشته باشیم. چون ما در صد سال گذشته زلزله بزرگتر از پنج ریشتر در مشهد و حوالی آن نداشتهایم، ضرورت بازسازی و دوبارهسازی این دیوارهای قدیمی تاکنون احساس نشده، اما واقعیت این است که باید برای آن بخش هم برنامه داشته باشیم تا خدایناکرده بر اثر زلزله یکباره همه بنای خاطرهانگیز و قدیمی بیمارستان تخریب شود.
برای چوپانکاره مثالی از ساختمانهای چندصدساله اروپا میآورم که به همان شکل باقیماندهاند و میپرسم آیا آنها نسبت به ما از مصالح بهتری استفاده میکنند یا شیوه نگهداریشان فرق میکند؟ جواب میدهد: مصالح آنها دقیقا همین است، اما داخل آن را با مصالح مدرن بازسازی و نوسازی کردهاند. ضمن اینکه آنجا همچون منطقه ما زلزلهخیز نیست.
برای مثال ساختمانهای شانزلیزه پاریس از داخل کاملا بازسازی شده، اما خارج بناها همان است که بوده. موزه لوور خود ساختمان تابلو هنر معماری فرانسه است، اما در دل آن یک ساختمان مدرن ساخته شده است. توجه داشته باشیم که سیمان در آن سال هنوز در ایران نبوده است. از طرفی امکان تهیه ساروج هم که ترکیبی از موی بز، خاکستر، ماسه، سفیده تخممرغ و چند چیز دیگر بوده، به مقدار زیاد نبوده است. چند بیمارستان در اروپا و داخل کشور بازدید شد که درنهایت فضایی ساخته شود که هم کالبد تاریخی آن آسیب نبیند و هم از لحاظ درمانی بیشترین کارایی را داشته باشد.
او ادامه میدهد: دوستان ساختمان البفیلهارمونی بندر هامبورگ را در اینترنت جستوجو کنند و ببینند که به چه شکل احیا شده است. دیوار انبار کاکائو قدیمی بندر نگه داشته شده و از دل آن یک بنای مدرن بالا آمده است. طاهرزاده همین معماری را که در آلمان دیده، با شاخصههای معماری ایرانی تلفیق کرده و یک اثر ماندگار خلق کرده است. حالا در احیای ساختمان دیوارهای حاشیهای که چیز خاصی نداشتند و در سالهای بعدی اضافه شده بودند، با سبک سنتیتری ساخته میشوند که با نمای ساختمان هماهنگی داشته باشد. در کل یک سال به ما وقت بدهید و بعد خروجی کار را ببینید. یقین دارم آینده حقانیت این کار را نشان خواهد داد.
نقشههای این طرح را که نگاه میکنم، مشخص میشود داستان ساخت بنای جدید به هفت سال پیش برمیگردد، نقشه اولیه آن در اسفند ۱۳۹۵ تهیه شده و در دی سال ۱۳۹۶ نیز تأیید شده است. چند ماه پیش هم طرح اجرایی شده است. چند سال زمان بوده است، اما هیچکدام از مسئولان و متولیانی که حالا مصاحبه میکنند و نظر میدهند، یک کلمه درباره آن صحبت نکردهاند.
هیچ کاری نداشت که پیش از شروع تخریب نشستی با رسانهها برگزار میکردید و دلایلتان را تشریح میکردید و با مردم در میان میگذاشتید، اما این کار را نکردید تا نگرانی مشهددوستان اوج بگیرد و کار از دست برود. چه میشود کرد؟ وقتی کاردانی نباشد، کار که از کار گذشت، تازه پیدایمان میشود و یکدیگر را متهم میکنیم.