صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به برخی از شاخص‌ترین آثار ادبیات داستانی جنگ در ایران | پژواک جنگ در ادبیات ایران

  • کد خبر: ۱۸۵۷۰۶
  • ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۲
  • ۱
جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق که طولانی‌ترین جنگ قرن نیز لقب گرفت، مانند دیگر جنگ‌های بزرگ و کوچک جهان، بستری شد برای خلق ادبیات.

خادم | شهرآرانیوز؛ همان طور که از خرمن کوب جنگ کشته و مجروح به جا می‌ماند، ادبیات هم خلق می‌شود. جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق که طولانی‌ترین جنگ قرن نیز لقب گرفت، مانند دیگر جنگ‌های بزرگ و کوچک جهان، بستری شد برای خلق ادبیات. شگفت اینکه نخستین اثر در حوزه ادبیات داستانی جنگ کمتر از سه ماه پس از آغاز درگیری منتشر شد. «وقتی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد» در پاییز سال ۱۳۵۹ به بازار آمد. یک داستان بلند نوشته قاضی ربیحاوی که خود آبادانی است. «زمین سوخته» احمد محمود نیز اولین رمان با موضوع جنگ بود که سال ۱۳۶۱ منتشر شد و به فروشی چشمگیر رسید. این روند ادامه داشت تا همین امروز.

عده ای، آثار ادبیات داستانی را که با محوریت جنگ نوشته شده دسته بندی کرده اند و عنوان ادبیات ضدجنگ را روی دسته‌ای و نام ادبیات دفاع مقدس یا ادبیات مقاومت را روی دسته دیگر گذاشته اند. تقسیم بندی که نقد‌های زیادی به آن وارد است، برخی نویسندگان جنگ رفته نیز آن را از بیخ و بن رد می‌کنند و جای بحث و گفت وگوی مفصل دارد که موضوع این نوشته نیست. اما واضح است که از نظر کمّی آثار شعاری و شعارزده و کلیشه‌ای دست بالا را داشته اند و در بسیاری موارد از حمایت‌های مالی و تبلیغاتی هم بهره برده اند.

«زمین سوخته» احمد محمود سال‌ها توقیف بود و آثار کم مایه میدان دار. احمد دهقان یکی از کسانی بود که با نوشتن رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» تصویر متفاوتی از جنگ ارائه کرد. او خود در گفت وگویی اشاره کرده که زمانی این رمان را نوشته که فضایی غیرواقعی بر رمان و آثار ادبیات داستانی جنگ حکم فرما بوده است.

فارغ از هر نوع نگاه و دسته بندی، همان طور که محمد حنیف در کتاب «جنگ از سه دیدگاه: نقد و بررسی بیست رمان و داستان بلند جنگ» گفته است: «بهترین آثار ادبیات جنگ در جهان معمولا آثاری هستند که صرفا از مضمون جنگ سـخن نگفته اند، بلکه در کنار این پدیده وجوه دیگرِ زندگی را با مضـامین و نگـاه هـای فلسـفی و روان شناختی یا حتی عاشقانه به تصویر کشیده اند. در برخی از این آثار حتی جنـگ نقـش پس زمینه را ایفا می‌کند.» این علاوه بر ویژگی‌های یک اثر ادبی خوب مانند زبان، زاویه دید، شخصیت پردازی، پی رنگ و... است.
از میان آثار مایه دار و موفقی که با موضوع جنگ نوشته شده است، نگاهی به برخی از آن‌ها داشته ایم که آثاری شاخص و موفق بوده‌اند و توانسته‌اند توجه مخالف و موافق را جلب کنند. این گزارش در دو شماره منتشر می‌شود.

وقتی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد اثر قاضی ربیحاوی

جنگ هر کسی را طوری غافل گیر می‌کند. قاضی ربیحاوی در ایوان خانه دانشجویی اش در خیابان وصال شیرازی در تهران نشسته بود که یک هواپیمای جنگنده رد شد و فرودگاه مهرآباد را بمباران کرد. جنگ برای او این طور آغاز شد. او آبادانی بود و خانواده اش هنوز در آن شهر بودند. به نیت آبادان از تهران حرکت کرد و با مشقت به آنجا رسید. شهر زیر بمباران بود. قاضی ربیحاوی که آن زمان ۲۴ ساله بود، به گفته خودش وقتی دید کاری از دستش برنمی آید شروع کرد به نوشتن آنچه داشت اتفاق می‌افتاد. نخستین اثر داستانی درباره جنگ خیلی زود، در پاییز ۱۳۵۹، دو سه ماه پس از آغاز جنگ نوشته شد و به شدت هم با استقبال روبه رو شد و یکی از پرفروش‌های زمان خودش شد و در همان سال از طرف شورای کتاب کودک و نوجوان به عنوان بهترین کتاب سال انتخاب شد.

«وقتی که دود جنگ...» نوولایی ۴۰ صفحه‌ای است که انتشارات یاشار آن را منتشر کرد. شخصیت اصلی این اثر پسرکی چهارده ساله به نام ناجی است که در بلبشوی اوضاع جنگ دنبال برادرش می‌گردد. ما در حین این جست وجو، جنگ را از دید کودکانه او می‌بینیم. مردم هنوز در شوک هستند و گیج و نتوانسته اند چرایی وقوع جنگ را بفهمند و تصمیم بگیرند که حالا چه باید بکنند.

زمین سوخته اثر احمد محمود

احمد محمود نویسنده جاافتاده و سرشناسی بود که جنگ شروع شد. جنوبی بود، اما ساکن تهران. کوتاه زمانی پس از آغاز جنگ برادرش را از دست داد که جنگ در درو کردن زندگی شتاب دارد. او رفت به اهواز «در همان ۳ ماه اول بود که برادرم کشته شد. این بود که از تهران راه افتادم و رفتم جنوب، رفتم اهواز، رفتم سوسنگرد، رفتم هویزه [..]وقتی برگشتم، واقعا دلم تلنبار شده بود. برادرم هم کشته شده بود. دیدم چه مصیبتی را دارم تحمل می‌کنم و مردم چه تحملی دارند و چه آرام اند، مردم دیگر شهرها، چون تهران تا موشک نخورد، جنگ را حس نکردند. درد من این بی حسی و بی تفاوتی مناطق دور از جنگ بود. دلم می‌خواست لااقل مناطق دیگر مملکت ما بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. همین فکر وادارم کرد که بنشینم زمین سوخته را بنویسم. خب نوشتم، از آن هم استقبال شد. ۳۳ هزار نسخه در ۲ چاپ پی درپی.» 

«زمین سوخته» نخستین رمان درباره جنگ بود و نخستین کتابی که نشر نو منتشر کرد. محمدرضا جعفری، مدیر این نشر، درباره انتشار این اثر گفته است: «اولین کتابی که [در نشر نو]چاپ کردیم، زمین سوخته از احمد محمود بود. باورتان نمی‌شود که در روز اول تمام ۱۰هزار نسخه کتاب [درواقع ۱۱ هزار نسخه]فروش رفت و اصلا دور از انتظار بود.» 

«زمین سوخته» در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ منتشر شد و پس از حدود ۲ ماه چاپ دوم آن با شمارگان باور نکردنی ۲۲ هزار نسخه به بازار آمد و البته سرنوشتش همان سرنوشت دیگر آثار منتشر شده احمد محمود بود: توقیف. این رمان ۱۷ سال بعد، در سال ۱۳۷۸ اجازه انتشار گرفت و این بار نشر معین آن را -در چاپ سوم- با شمارگان ۴۴۰۰ نسخه منتشر کرد که باز هم با استقبال همراه شد. چاپ بیست ویکم زمین سوخته امسال -۱۴۰۲-به بازار آمد که نشان می‌دهد این اثر هنوز جاندار است.

زمین سوخته روایت ۳ ماه اول جنگ است. روز‌هایی که با سردرگمی و غافلگیری شروع می‌شود و با نبرد و خون ادامه پیدا می‌کند. احمد محمودِ رئالیست، زمینِ سوخته را چنان زنده نوشت که عده‌ای آن را تا اندازه گزارشی مطبوعاتی پایین آوردند. محمود در پاسخ به این مواضع گفته است: «این اثری است کاملا رئالیستی مبتنی بر حوادث روز. اما نه چنان حوادثی که اثر را به گزارشی روزانه تبدیل کند -زمین سوخته گزارش نیست- هرچه از آن بیشتر فاصله زمانی بگیریم از وجه گزارشیِ آن کاسته می‌شود.» 

سفر به گرای ۲۷۰ درجه اثر احمد دهقان

«مطمئنا داستان نمی‌تواند از جنگی جلوگیری کند، اما اقل کم می‌تواند دنیای پس از جنگ را تحمل پذیرتر کند. گرچه معتقدم داستان و اصولا هنر برای تحمل پذیرتر کردن زندگی ساخته شده اند، اما هر داستان جنگ می‌تواند نهیبی بر سر هر سیاستمدار و هر جنگ طلبی باشد تا قبل از وقوع هر جنگی، کمی به آن فکر کند. [..]جنگ، مهم‌ترین سوژه بشری است که نوشتن درباره آن کوهی از غم و امید به جا می‌گذارد. نوشتن از جنگ، آینه تمام نمایی برای نوشتن از درون ماست.» 

این حرف‌های احمد دهقان که خودش جنگ را رخ تو رخ و بی فاصله درک کرده - او از پانزده سالگی به جبهه رفت و چند سالی میدان دید. میدان جنگ را، با همه دهشت‌ها و ترس‌ها و ایثارهایش- تلنگری است به خالقان و هواداران ادبیات شعاری و شعارزده. اصلا نخستین و مهم‌ترین رمانش را زمانی نوشت که احساس می‌کرد آن چهره‌ای که از جنگ نشان می‌دهند غیرواقعی و زیادی رمانتیک است: «"سفر به گرای ۲۷۰ درجه" را زمانی نوشتم که احساس کردم، رمان جنگ ما پر از صحنه‌هایی شده است که قهرمان قصه تیر می‌خورد، آرام به زمین می‌افتد، لبخندی می‌زند و روحش به آسمان می‌رود. این گونه قصه نویسی از کنه جنگ اطلاع نداشت.

جنگ سخت‌ترین حادثه روی زمین است. داشتیم فراموش می‌کردیم که عده‌ای از آدم‌های این کشور این گونه جنگیدند، می‌خواستم داستانی بنویسم که اگر کهنه سربازی آن را خواند بگوید «جنگ همین بود» و اگر جوانی که جنگ را ندیده بود، آن را خواند بگوید «پس جنگ این بود». شخصیت علی را خواستم در آن صحنه نشان دهم تا اگر یک نفر درباره شهید شدن تصور خاصی نداشت، بداند که این گونه شهید می‌شدند. اگر شهید شدن سختی نداشته باشد، چه فایده دارد؟ بنابراین خواستم داستانی بنویسم که واقعی باشد به معنای کامل کلمه واقعی.» 

برخی به تصویر واقعی و البته تلخی که دهقان در آثارش خلق کرده خرده گرفته و می‌گیرند. اما کسی که حدود ۶۰ ماه در جبهه بوده و در ۱۲، ۱۳ عملیات شرکت کرده راوی قابل اعتمادی است، البته برای کسانی که پی واقعیت باشند.

شخصیت اصلی این رمان نوجوانی است -هم سن و سال نویسنده وقتی به جنگ رفت- به نام ناصر. فکر و ذکرش رفتن به جنگ است که عاقبت موفق می‌شود و با دوستش علی به خط مقدم می‌رود. در عملیات مهم کربلای ۵ بسیاری از دوستانش شهید می‌شوند و خودش هم مجروح می‌شود و به پشت جبهه بازمی گردد. پس از بهبود نامه‌ای از دوستانش به دستش می‌رسد و او دوباره راهی منطقه جنگی می‌شود.
«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» سال ۱۳۷۵ منتشر شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد و جوایزی مانند جایزه جشنواره بیست سال ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را گرفت.

این رمان به چند زبان ترجمه شده است و دهقان گفته است هنوز و هر سال ایمیل‌هایی دریافت می‌کند از دانشجویان کشور‌های مختلف مانند امریکا که از بیخ در فرهنگی دیگر ریشه دارند، و آن‌ها در این فرسته‌های سوار بر امواج از هم ذات پنداری و درک شخصیت‌های این اثر می‌گویند. نویسنده راز این درک مشترک را توجه به نگاه انسانی می‌داند: «نگاه من این است که هر داستانی نگاه انسانی داشته باشد، موفق است. یعنی با زبان مشترک انسانی صحبت می‌کند. سعی کرده ام در داستان جنگ بزرگ میهنی مان این نگاه انسانی همواره وجود داشته باشد.»

فال خون اثر داوود غفارزادگان

در نیمه دهه هفتاد، درست در همان سالی که «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» منتشر شد، رمانی کوتاه و کم برگ نیز به بازار آمد که صدای نو و دیگری بود در ادبیات جنگ. «فال خون» نوشته داوود غفارزادگان در جبهه مخالف، یعنی از عراق می‌گذشت. نگاه به آدم‌های طرف مقابل که در دوران جنگ آن‌ها را «دشمن» می‌خوانیم، نگاهی سنت شکنانه در فضای ادبی کشور بود.

فال خون داستان چهار روز آخر از زندگی سربازی عراقی است که چگونه مردن و حتی وضعیت جسمش پس از مرگ دغدغه ذهنی اوست. او اجساد ورم کرده و موش‌های حریصِ گوشت تن آدمیزاد زیاد دیده است. فکر می‌کند آیا پس از مرگ شباهتی به خودِ پیش از مرگش خواهد داشت؟ اما مسئله اصلی او این است که چه مرگی را انتخاب کند؛ مرگ کشدار و زجرآوری که سیستم قضایی عراق برایش کنار گذاشته یا مرگی خودخواسته؟

او به همراه ستوانی در مَقَری کوهستانی در حال دیده بانی و گرا دادن هستند. یک شب فال می‌گیرند و فال به آن‌ها می‌گوید به زودی خواهند مرد. روز بعد یک ستوان اطلاعاتی به مقر آن‌ها روی کوه می‌آید و بین دو ستوان جدالی پیش می‌آید، سرباز دخالت می‌کند و ستوان اطلاعاتی کشته می‌شود. در بحث بین ستوان و سرباز که هر کدام سعی دارند طوق تقصیر را به گردن دیگری بیندازند، سرباز می‌فهمد که در نبرد حقوقی پیش رو هیچ بختی برای پیروز شدن ندارد. ستوان را نیز می‌کشد. پس از کلنجار رفتن بسیار با خود، مرگش را انتخاب و گرای مقر خودش را به توپخانه خودی می‌دهد.

همان طور که خود غفارزادگان نیز گفته است، این رمان به طور مستقیم به جنگ نپرداخته، بلکه موقعیت‌های تراژیک انسان در جنگ را بیشتر مدنظر قرار داده است. او که در زمان جنگ معلم بوده و شاهد جای خالی روی نیمکت‌ها و غیبت‌های ابدی دانش آموزانش بوده، در گفت وگویی که با خبرگزاری مهر داشته درباره جنگ و تأثیرش بر زندگی و آدم‌ها گفته است: «وقتی جنگی در می‌گیرد تأثیرش را در همه ابعاد زندگی می‌گذارد. فرق نمی‌کند توی خط باشی یا پشت خط. چون در وضعیت جنگی قرار داری، جنگ مرگ و تباهی را میان تو و بقیه سرشکن می‌کند. البته کسی که در خط مقدم نشسته در اولویت قرار می‌گیرد، اما باقی هم سهم می‌برند. در طول دوره جنگ خواهرزاده و پسرخاله هایم شهید شدند.

یک برادر نظامی هم داشتم که زندگی اش از هم پاشید؛ کوچک‌ترین برادرم که دانشجوی پیراپزشکی بود. خود من هم شاهد بودم که هر روز شاگردهایم می‌روند و دیگر برنمی گردند یا اینکه بدن تکه پاره شان برمی گشت. همه این‌ها جلو چشم من اتفاق می‌افتاد و توی جسم و جانم حک می‌شد و بعد هم به داستان هایم نشست تا جایی که اولین داستانی که برای کودک نوشتم داستانی جنگی بود که هنور هم دارد تجدید چاپ می‌شود.»
«فال خون» را سال ۱۳۷۵ انتشارات قدیانی منتشر کرد، اما امتیاز انتشار آن اکنون در اختیار سوره مهر است. چاپ سیزدهم این کتاب سال ۱۳۹۶ به بازار آمد.

منابع:
۱، ۳. حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، لیلی گلستان، نشر معین
۲ . تاریخ شفاهی نشر ایران، عبدالحسین آذرنگ، نشر ققنوس
۴ . بگذارید قلم من، تریبون آدم‌های بی تریبون باشد، گفت وگوی احمد دهقان با خبرآنلاین
۵، ۶ . من صاحبخانه ادبیات جنگ هستم، تندرو‌ها مستأجرند، گفت وگوی احمد دهقان با تسنیم

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
۲۱:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
چگونه میتوان باور کرد حضور رزمندگان در جبهه با انگیزه های الهی بوده وقتی با طلبکاری و تمارض بدنبال افزایش درصد جانبازی و کسب مال حرام اند و بدون داشتن مشکل حرکتی و روانی، بدنبال حق پرستاری همسر خود هستند.