صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

امام‌ رضا(ع) از هویت فردی و جمعی ایرانی‌ها جدانشدنی است

  • کد خبر: ۱۸۷۵۳۹
  • ۱۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۲
شاید بتوان گفت مهم‌ترین نماد هویتی فرهنگ ایران، وجود حرم‌مطهر امام‌رضا (ع) در مشهد مقدس است. هرسال زائران زیادی به این شهر سفر می‌کنند تا از برکت معنوی این امام همام بهره ببرند. کاترینا مولر، دانش‌آموخته انسان‌شناسی و استاد دانشگاه توبینگن آلمان، از پژوهشگرانی است که در مسیر شناخت هویت دینی ایرانیان و تأثیر حرم‌مطهر امام‌رضا (ع) در هویت‌بخشی به مردم ایران تلاش می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز، پژوهش‌های اسلام‌شناسانه غربی‌ها در قرن بیستم به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشته است. در این سال‌ها پژوهشکده‌های گوناگونی در اروپا و آمریکا به‌طور خاص در زمینه اعتقادات شیعی پژوهش می‌کنند. نتیجه این پژوهش‌ها در قالب کتاب و مقاله در فضای آکادمیک منتشر می‌شود.

دراین‌میان، پژوهش‌های فرهنگی با رویکرد مردم‌شناسانه بیشتر مورد توجه برخی اسلام‌شناسان و جامعه‌شناسان غربی قرار دارد. آن‌ها دنبال آن هستند که به عمق اعتقادات مذهبی ایرانیان درباره نماد‌های دینی خود پی ببرند. این حجم از اعتقاد راسخ ایرانی به امامان معصوم (ع) و توسل به آن‌ها و ظهور انقلاب بزرگ اسلامی ایران برای این طیف از اسلام‌شناسان جذاب است.

شاید بتوان گفت مهم‌ترین نماد هویتی فرهنگ ایران، وجود حرم‌مطهر امام‌رضا (ع) در مشهد مقدس است. هرسال زائران زیادی به این شهر سفر می‌کنند تا از برکت معنوی این امام همام بهره ببرند. کاترینا مولر، دانش‌آموخته انسان‌شناسی و استاد دانشگاه توبینگن آلمان، از پژوهشگرانی است که در مسیر شناخت هویت دینی ایرانیان و تأثیر حرم‌مطهر امام‌رضا (ع) در هویت‌بخشی به مردم ایران تلاش می‌کند.

رساله دکتری کاترینا مولر با عنوان «تأثیرات هویتی و ارزشی زیارت حرم‌مطهر امام‌رضا (ع)» منتشر شده است. نویسنده در آن با بررسی مردم‌شناسانه ایرانیان معتقد و زائران حرم آستان‌قدس‌رضوی در یک‌سال اقامت در شهر مشهد، تلاش می‌کند به رابطه و تأثیر امام‌رضا (ع) بر فرهنگ ذاتی جامعه ایران توجهی جدید نشان دهد.

در نگاه این نویسنده و پژوهشگر، ایرانیان بدون امام‌رضا (ع) معنا ندارند و تأثیر فرهنگی آن حضرت و مشهد مقدس که در آستانه معرفی به‌عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام است، از ویژگی‌های مهم مردم‌شناسانه برای درک هویت ایرانی معاصر است. در این گفتگو با کاترینا مولر به‌دنبال آن هستیم که با زوایای بیشتری از این پژوهش آشنا شویم.

خانم مولر! شما سال‌هاست در حوزه شناخت هویت دینی مردم ایران پژوهش می‌کنید. علاقه شما برای ورود به این عرصه پژوهشی چگونه شکل گرفت؟

در دانشگاه سال ۲۰۱۳ یک طرح پژوهشی بود به‌نام سرچشمه‌های فرهنگ که از طرف مؤسسه جامعه تحقیقاتی آلمان پشتیبانی می‌شد. ما درباره سرچشمه‌ها و منابع فرهنگی از دید فرهنگ پژوهش می‌کردیم. برای ما این منابع و سرچشمه‌ها نه‌تن‌ها مادی هستند، بلکه معنوی نیز هستند. بنابراین، دین نیز جزو منابع معنوی فرهنگ در جامعه محسوب می‌شود. یک منبع زمانی به‌عنوان منبعی در نظر گرفته می‌شود که پیوسته بر انسان تأثیر داشته باشد. از این نظر، حرم امام‌رضا (ع) یک منبع مهم دینی است.

من در سال ۲۰۱۳ پس از تمام‌کردن پایان‌نامه‌ام در کارشناسی‌ارشد به این طرح پژوهشی دعوت شدم. از همین سال، حرم امام‌رضا (ع) را از دید مردم‌شناسی بررسی می‌کنم. از آن زمان، موفق شدم دراین‌زمینه با دانشگاه فردوسی مشهد همکاری کنم. در دانشگاه فردوسی امکان استفاده از کتابخانه و منابع آن دانشگاه را پیدا کردم. همچنین با آستان‌قدس‌رضوی و بخش‌های مختلف آن همکاری می‌کنم. در آنجا به‌صورت مشترک در زمینه کشف مسائل مهم در موضوعات مردم‌شناسی کار می‌کنیم.

اسلام‌شناسان غربی معمولا با نگاهی متن‌شناسانه به پژوهش درباره عناصر دینی اسلامی می‌پردازند؛ اما نگاه شما در پژوهشتان باتوجه‌به رویکرد مردم‌شناسی است. این روش تا چه اندازه به نتایج پژوهشی شما کمک کرد؟

مردم‌شناسی بیش از همه به مسائل مربوط به انسان‌ها می‌پردازد؛ اینکه انسان امروزه چطور خودش را معرفی می‌کند. ما در مردم‌شناسی دنبال صحبت‌کردن و مصاحبه با مردم هستیم. در مشهد من از این شانس بسیار برخوردار بودم که با انسان‌های زیادی صحبت کنم. آن‌ها با علاقه زیاد از خاطرات، تجارب و ارتباط خود با امام‌رضا (ع) و زیارت آن صحبت می‌کردند.

این روش برای ما مردم‌شناس‌ها خیلی مفید است، زیرا برای ما مردم‌شناس‌ها این خیلی مهم است که بدانیم برای مردم در مشهد و ایران ارتباط با امام‌رضا (ع) چه معنی‌ای دارد. من می‌خواهم نتایج را جمع‌بندی کنم، البته خیلی سخت است که نتایج پژوهش‌های بزرگ را به‌صورت جمع‌بندی در چند کلمه گفت، به‌ویژه در شاخه مردم‌شناسی که باید به‌صورت مشخص بیان کرد که الان چه چیزی در جامعه رخ می‌دهد یا منابع آن چیست.

یک جمع‌بندی مهم که از پژوهشگران این پروژه استخراج کردیم، این بود که ما با منابع مختلف فرهنگی در موضوع حرم روبه‌رو هستیم. از این منبع دینی، هویت شکل می‌گیرد، ارزش‌ها شکل می‌گیرند، ارتباطات شکل می‌گیرند. این‌ها سه نتیجه عمده از این پژوهش هستند که حتی در دیگر مطالعات مذهبی نیز تأثیری تعیین‌کننده دارند و برای فهم به ما کمک می‌کنند. پژوهشی که من در مشهد انجام می‌دهم، هم‌زمان در هند و قرقیزستان نیز انجام می‌شود که منابع ادیان را بررسی می‌کند. آنجا موضوعات دیگر در بطن پژوهش قرار دارند، مانند خدا و رابطه انسان‌ها با خدا.

به‌نظر شما این اعتقاد تا چه اندازه در مؤلفه‌های شهری و معماری تأثیرگذار بوده است؟

یک چیز خیلی مهم که من در مشهد می‌توانم معرفی کنم، این است که در اعتقاد، در اعتقاد شیعی که در شهر زیارتی مشهد نیز ریشه دارد، تغییرات و تکامل وسیعی وجود دارد که از دین شروع می‌شود تا ساختار‌های مدرن اجتماعی. مثلا در هند شکلی دیگر دارد. دین گستره‌ای است برای سنت، برای پایداری و ماندگاری و هم‌زمان یک موتور محرک برای مدرنیزه‌کردن است. شما این را در مشهد در همه‌جا می‌توانید ببینید. من حتی این را در حرم دیدم. معماری و سازه‌ها رشد پیدا می‌کنند و توسعه می‌یابند، دقیقا مانند شهر. در دهه گذشته به‌شکلی خیره‌کننده این توسعه رشد پیدا کرد. از این مجموعه یک سرچشمه و یک منبع به وجود می‌آید و آن حرم امام‌رضا (ع) است.

شما برای انجام پژوهشتان یک‌سال در مشهد حضور داشتید. تحلیل شما از حضور گسترده زائران در حرم و احساسات ناب زائران چیست؟

به‌عنوان یک مردم‌شناس از همان ابتدا من خیلی تحت‌تأثیر احساسات مردم در حرم بودم؛ اینکه چه حسی به آنجا دارند، با چه چیزی روبه‌رو می‌شوند، با امام و حرم چطور روبه‌رو می‌شوند. از آن لحظه برخورد اول من در حرم، می‌دانم که اعتقاد داشتن یعنی چه. انسان‌ها یک اطمینان‌خاطر خاصی دارند، از آرامش برخوردارند. این در حرم بین مردم دیده می‌شود و به آن چیزی که می‌خواهند، نزدیک می‌شوند. این خیلی زیباست.

چیزی که همیشه با من همراه بود و روی من تأثیر می‌گذاشت، این بود که از همان لحظه اول که من برای این موضوع تصمیم به پژوهش گرفتم، اینجا در آلمان می‌گفتند که تو نمی‌توانی در این موضوع تحقیق کنی، چراکه مردم خیلی مذهبی هستند، به‌دلیل اعتقاداتشان انسان‌های خیلی بسته‌ای هستند. جهان‌بینی آن‌ها با دنیای متنوع در تضاد است و به همین دلیل، تو نمی‌توانی در این موضوع تحقیق کنی.

اما من همیشه سعی می‌کنم نشان بدهم که این‌طور نیست، بلکه برخلاف نظر آن‌ها، از طریق اعتقاد می‌توان چشمان را شکلی دیگر باز کرد و دید که بودن در این دنیا به چه معنی است و از این طریق چه تنوعی را می‌توان دید. این موضوع را من همیشه در پیش می‌گیرم و سعی می‌کنم به پژوهشگران آلمانی نیز آن را منتقل کنم.

من اشک‌ها، خنده‌ها و تک‌تک احساساتی را که این افراد داشتند، تجربه کرده‌ام؛ احساساتی که میان دانشجویان مختلف از ملل و زبان‌های مختلف وجود داشت. همین سبب شد من برای فهم این موضوع هدف‌گذاری کنم. برای همین، شروع کردم به یادگیری زبان فارسی.

نتایج حضور شما در مشهد و همچنین پژوهشتان چه بود؟

نتایج پژوهشی من نشان داد که امام‌رضا (ع) از هویت فردی و جمعی ایرانی‌ها جداشدنی نیست. این در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی وجود دارد. بعد از دو سال پژوهش در این زمینه، حالا این شناخت باعث شد من سفر‌های بیشتری را به آنجا انجام دهم. دقیقا مانند افرادی که هر سال به مشهد برای زیارت می‌روند، من نیز این کار را انجام می‌دهم.

ما انسان‌ها برای شناخت همدیگر باید یکدیگر را بهتر بشناسیم. من در آن نگاه و شناخت کوتاه از آن افراد متوجه شدم که عشقی به امام‌رضا (ع) و جایی که برای زیارت آن عازم هستند، دارند. او چشم‌انداز‌های متفاوت و جذابی در زندگی خود داشت و امکان این وجود نداشت که امام را از او جدا کرد.

برای یک مردم‌شناس بهتر است که یک پدیده را بتواند خوب مشاهده کند. من آنجا یافتم که مشهد چقدر تحت‌تأثیر مکان حرم است. چقدر معماری آن برای من جذاب بود. من خودم تجربه کردم که چطور این زیارت روی دانشجو‌هایی که در آن سفر زیارتی بودند، تأثیرگذار بود.

پاسخ به این سؤالات در طرح پژوهشی من وجود دارد؛ اما خیلی متنوع هستند. شاید این برای شما خیلی عادی و روشن است وقتی که یک نفر درباره آن صحبت می‌کند؛ اما نتایج پژوهشی من نشان داد که امام‌رضا (ع) از هویت فردی و جمعی ایرانی‌ها جدانشدنی است. این در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی وجود دارد. بعد از دو سال پژوهش در این زمینه، حالا من آن هلندی را که اصالتی افغانی داشت و کنار من در هواپیما نشسته بود، بهتر می‌شناسم.

این شناخت باعث شد من بیشتر به آنجا سفر کنم. دقیقا مانند آن فردی که هر سال به مشهد برای زیارت می‌رفت، من نیز این کار را انجام می‌دهم؛ برای شناخت بهتر از رفتار‌های آن دانشجو‌هایی که خنده و گریه و دیگر احساساتشان را دیدم. یکی از دوستان به من گفت که فاصله بین سفر تحقیقاتی و زیارتی یک خط باریک است. حق با او بود. سفری که جسم آدم در آن به حرکت درمی‌آید، باعث تحرک روح نیز می‌شود و این باعث شده است حرم امام‌رضا (ع) به جایی خاصی تبدیل شود.

یک حس ارتباط نامرئی، اما پرجذبه میان حرم و انسان‌هایی که در حریمش گرد می‌آیند، برقرار می‌شود که بدون شک یک مردم‌شناس برای درک آن باید بسیار بکوشد تا بتواند بر جذبه‌های عرفانی و پیوند‌های معنوی آن وقوف یابد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.