میل انکار ناپذیر آزادی در همه حوزههای زیستی وجود دارد که گاه عامل شکوفایی و گاه باعث اغتشاش بوده است. از جمله قراردادهایی که سهولت زندگی بشر را تأمین میکند، زبان است. زبان با سابقه چندین هزار ساله که عموما از شکل گیری واژگان و اصطلاحات آن نیز بی اطلاعیم، عامل ارتباط و پیوند و هویت جمعی یک تمدن بوده و هست. کلمات حاصل زندگی و نیازند، نه عوامل تفننی. این ما نیستیم که به راحتی اصطلاح بسازیم و آن را رواج دهیم؛ بلکه هر کلمه در شرایط خاص خودش متولد میشود و ضرورت و ساخت خودش را دارد.
اما روزگار، روزگار تنوعات و آزادی بیان و ارائه است و هیچ قدرتی، توان مهار آن را ندارد. وقتی به تعداد انسانها میتوان خلاقیت داشت که زبان را دست کاری کنند، این تغییرات روزافزون زبانی مسلما در مراکز تربیتی و آموزشی که بر مبنای قواعد محکم قدیم طراحی شده، اتفاق نمیافتند؛ بلکه در فضاهایی شخصیتر که سایه مدیریت نهادی بر آن نیست، اتفاق میافتند.
رسانههای متعدد مجازی مجالی برای ظهور انسانهایی جدید است که کمتر با قراردادهای کهن مأنوس اند؛ بنابراین نمایش ذوقیات شخصی در فضای آزاد مجازی که یک خلوت همگانی است، با قدرت گرفتن رسانه فردی رسمیت پیدا میکند و جایگزین زبان معیار میشود.
طبیعتا جایی که این دگرگونی و ناهنجاری به چشم میآید، حوزه شعر است؛ البته سهل انگاری در شعر که نماینده رسمی زبان است، اتفاق جدیدی نیست و همیشه وجود داشته است؛ اما با رویکرد تعریف شده خود یعنی شعر غیر رسمی. حتی پیشتر از انقلاب ادبی مشروطه شاید از دوره شکل گیری پاتوقهای ادبی قهوه خانهها که شعر از انحصار مراکز قدرت خارج شد و به میان مردم آمد، نوعی از سادگی و سهولت و تساهل با آن همراه شد که رفته رفته گونههای جدیدی مثل شعر محاوره را نیز شکل داد و آثار ماندگاری را در نوع خود خلق کرد؛ اما نوع ممتاز شعر همان زبان معیار و رسمی با مخاطب فرهیخته بود.
امروزه نیز ناهنجاریها و سستیها در حوزه زبان به چشم میآید که علت اصلی آن نه افول زبان، بلکه اولا تنوع و طبقات مختلف مخاطب که مصرف کننده زبان اند، تنوع آثار زبان را میطلبد و در ثانی، قدرت تکثیر و انتشار رسانه که بر سطحیات بنا شده و طبعا آثار ساده سطحی را فراچشم میآورد؛ وگرنه شعر سالم از گردونه خارج نشده و همچنان جایگاه ممتاز خود را دارد. مهم از سرگذراندن موج اولیه دگرگونی است که به شکل بحران جلوه میکند.