صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفتگو با میلاد کاشانی، نمایش‌نامه‌نویس پرکار این‌روز‌های تئاتر مشهد| تئاتر مشهد به اندیشه‌های نو احتیاج دارد

  • کد خبر: ۱۹۰۷۴۰
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۲
تجربه  کار تئاتر برای میلاد کاشانی از سال ۹۰ در تئاتر‌های دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد شکل گرفت، اما او در ادامه در دوره‌های نمایشنامه نویسی امیر نجفی شرکت کرد و پس از آن رسما نوشتن نمایشنامه را شروع کرد. نمایش نامه‌های زیادی از جمله «رومئو و ژولیت»، «داستان یک الیوت کوچک»، «جویندگان طلا» و  «بولوار الیزابت» تاکنون روی صحنه اجرا شده اند.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ تجربه  کار تئاتر برای میلاد کاشانی از سال ۹۰ در تئاتر‌های دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد شکل گرفت، اما او در ادامه در دوره‌های نمایشنامه نویسی امیر نجفی شرکت کرد و پس از آن رسما نوشتن نمایشنامه را شروع کرد. نمایش نامه‌های زیادی از جمله «رومئو و ژولیت»، «داستان یک الیوت کوچک»، «جویندگان طلا» و  «بولوار الیزابت» تاکنون روی صحنه اجرا شده اند.

نمایشنامه «رومئو و ژولیت» او در سال ۹۷ و در سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با کارگردانی مسعود صفری اجرا شد. نمایش  «نوری در نیمروز» او که سرگذشت سردار شهید نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، را روایت می‌کرد، به تازگی با کارگردانی محمد جهان پا اجرا و با استقبال مردم مشهد روبه رو شد. هم اکنون نمایشنامه کودکانه‌ای از او با عنوان «دنیای زیر تختخواب» به کارگردانی سید محمد سادات روی صحنه تماشاخانه استاد داوود کیانیان است. گفتگو با این نمایشنامه نویس مشهدی را  در ادامه می‌خوانید.

*در دانشگاه حقوق خواندید، بعد وارد عرصه بازیگری شدید و در ادامه در عرصه نویسندگی فعال شدید.

من از قدیم نوشتن را دوست داشتم. در نشریات دانشکده متن ادبی یا داستان کوتاه می‌نوشتم. قبل‌تر از آن در کارگاه‌های داستان کوتاه شرکت می‌کردم و به شعر و نثر علاقه داشتم. بازیگری را دوست داشتم، ولی نوشتن دنیایی بود که‌ می‌توانستم در آن خلق کنم. البته هنوز بازیگری صحنه و تئاتر را هم دوست دارم؛ به این دلیل که د رعین داشتن زحمت و سختی، خیلی لذت بخش است. هریک جذابیت‌های خودش را دارد.

*اوضاع نمایشنامه نویسی در مشهد چطور است، به عنوان یک شغل می‌توان روی آن حساب کرد؟

مشهد از نظر وجود استعداد‌ها بی نظیر است. استعداد‌ها و اساتید خیلی خوبی در این زمینه داریم. ولی از نظر مالی نه فقط در مشهد که در هیچ جا فکر نمی‌کنم کسی راضی باشد. نمایشنامه نویسی و به طور کلی تئاتر در تنگنای مالی است.

*معمولا ابتدا متنی را‌ می‌نویسید و بعد گروهی کار شما را برای اجرا انتخاب می‌کنند یا اینکه به شما سفارش داده می‌شود؟

هر دو شکل آن وجود دارد. نمایشنامه‌هایی دارم که هنوز اجرا نشده اند. خیلی دوست داشتم خودم آن‌ها را کارگردانی کنم، ولی نه تجربه کارگردانی را دارم و نه سوادش را و هیچ ادعایی هم دراین باره ندارم. معمولا این طور است که با چند نفر از دوستانی که سال‌ها با هم کار می‌کنیم، می‌نشینیم درباره یک ایده صحبت می‌کنیم و طرحی را با هم گسترش می‌دهیم؛ بعد من آن را پرداخت می‌کنم و تبدیل به نمایشنامه می‌شود. ولی این طور هم بوده است که خودم ایده‌ای داشته باشم و آن را به نمایشنامه تبدیل کنم. هرکدام مزایا و معایب خودشان را دارند. در هر دو شیوه کار کرده ام و هر دو جذابیت خاص خودشان را دارند.

* امسال هم از نویسندگان پرکار تئاتر مشهد بودید.

بله. من ابتدای امسال «بولوار الیزابت» را روی صحنه تئاتر داشتم که در سال گذشته در جشنواره استانی شرکت کرده بود. بعد از آن «نوری در نیمروز» را نوشتم و بعد هم یک کار کودک به نام «دنیای زیر تختخواب». قرار بود در بین دو اثرم یکی دیگر از نمایشنامه‌های قدیمی من هم برای یکی از جشنواره‌ها اجرا شود که این اتفاق نیفتاد.

*کمتر از نمایشنامه نویسان بومی در تئاتر مشهد استفاده می‌شود. به نظر شما دلیلش چیست؟

استعداد‌های خیلی خوبی در این شهر دارند کار می‌کنند. عزیزانی داریم که به جشنواره‌های بین المللی راه یافته اند و متن‌های آن‌ها در سایر استان‌ها اجرا می‌شود؛ ولی به طورکلی معضلی که هم در نمایشنامه و هم در فیلم نامه داریم، کمبود قصه است. شاید بخشی از این کاستی به مسائل حمایتی و مالی برگردد.

خیلی از کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند از نمایشنامه‌های بین المللی استفاده کنند، به این دلیل که می‌خواهند کارهایشان زبان بین المللی داشته باشد. شاید بحث سلیقه باشد. بعضی نمایشنامه نویس‌های بومی متنی را به تأسی از نمایشنامه‌های بین المللی می‌نویسند و در این شرایط کارگردان ترجیح می‌دهد به منبع اصلی رجوع کند. شاید هم نبود آموزش کافی و محیط آموزشی که استعداد‌های بالقوه را بالفعل کند، دلیل دیگر بی توجهی به نمایشنامه نویسان بومی باشد

. نمی‌دانم به چه دلیل در تئاتر مشهد با همه ظرفیت‌هایی که دارد، مواجهه اندیشه‌های تئاتری و به روز کم است. فقدان یک مرکز آموزشی، یک دانشگاه هنر و یک دانشگاه تئاتر که بتواند تئاتر را در زمینه‌های مختلف آموزش بدهد، از سال‌ها قبل حس می‌شود. شاید نبود این مرکز باعث شده است استعداد‌های بالقوه خیلی زود بالفعل نشوند.

*در این شرایط چطور می‌توان انتظار رشد نمایشنامه نویسی را در مشهد داشت و شاهد شکوفایی آن بود؟

آموزش خیلی اهمیت دارد و منظور از آموزش، فقط آموزش‌های پایه‌ای نیست. منظور آموزشی است که هنرجو را به روز نگه دارد و سبک‌های نوین را به او بشناساند. باید شرایط و بستری باشد که در آنجا علاقه‌مندان این رشته بتوانند سبک‌های جدید نوشتن را بیاموزند، با اجرا‌های مدرن آشنا شوند و با نگاه‌های نو برخورد کنند.

فقط استفاده از نمایشنامه نویس بومی نمی‌تواند شکوفایی نمایشنامه نویسی این شهر را به دنبال داشته باشد. اندیشه‌های نو باید وارد تئاتر مشهد شوند و این از طریق آموزش و اجرا کردن متن‌های جدید ایجاد می‌شود. شاید یکی از شیوه‌های حمایتی این باشد که اساتیدی از تهران و جا‌های دیگر بیایند و تجربیات خود را انتقال دهند تا برخورد اندیشه‌ها و تبادل نظر اتفاق بیفتد.

* آیا درباره نمایشنامه‌های بومی با موضوعات مرتبط باهویت مشهدی هم چنین شرایطی وجود دارد؟

لحن، دیالوگ و زبان در برخی نمایش‌ها برآمده از هویت جغرافیایی مکانی است که نمایشنامه در آنجا زاده شده است. زمانی در تئاتر مشهد این موضوع خیلی باب بود و بیشتر درباره مضامین هویتی کار می‌شد. ولی از جایی به بعد این اقبال کمتر شد و به سمت زبان‌های بین المللی و ایده‌های جهان شمول‌تر رفت. باید روی این موضوع بیشتر کار کرد و برنامه ریزی‌های مسئولان خیلی اهمیت دارد. گوشه گوشه مشهد می‌تواند ایده‌های نابی برای نوشتن باشد.

*درباره نوری در نیمروز بگویید. ایده کار چطور شکل گرفت و هدف شما از نوشتن این نمایشنامه چه بود؟

خیلی دوست ندارم درباره چرایی نوشتن بعضی از کارهایم صحبت کنم، چون آن‌ها را دلی انجام داده ام؛ مثلا پروژه‌هایی که درباره شهدا یا ائمه اطهار (ع) نوشته ام. دوست ندارم از حالت معنوی خودشان خارج شوند. در مورد این کار‌ها هدفم چیزی مثل ادای دین به شهدا بوده است و همیشه خودم را ملزم کرده ام تا جایی که می‌توانم چنین کار‌هایی را داشته باشم. ایده «نوری در نیمروز» را آقای جهان پا مطرح کرد؛ من هم تا حدودی آن را پرداخت کردم.

* چه شد که بعد از نگارش یک اثر میدانی و پرتره شهید، با «دنیای زیر تختخواب» به سراغ تئاتر کودک رفتید؟

در دوره‌ای که بازیگر بودم کار کودک بازی می‌کردم. همیشه کار کودک را دوست داشتم. همچنین در «داستان یک الیوت کوچک» علاوه بر نویسندگی، بازی هم کرده ام. پیش‌تر از آن هم یک کار کودک دیگر نوشته بودم به نام «هیولای هزار ساله». تئاتر کودک دنیای جالب، جذاب و درعین حال خیلی سختی دارد. من هیچ ادعایی در این زمینه ندارم، ولی برایم خیلی شیرین است. وقتی نمایش را در کنار بچه‌ها تماشا می‌کنی، واکنش‌های آن‌ها به تو انرژی می‌دهد و قشنگی‌هایی در این کار می‌بینی که سر ذوقت می‌آورند.

*سود مالی بهتر در کار‌های کودک شما را به این وادی رساند یا به دنبال کسب تجربه در عرصه‌های دیگر بودید؟

اصلا در کار کودک بحث سود مطرح نیست. عموما هیچ وقت در پذیرفتن پیشنهاد‌هایی که به من شده است، انگیزه مالی نداشته ام. البته این شاید یک اشکال باشد، ولی مسائل مالی اولویت من نبوده است. این کار هم جزو کار‌های دلی بوده است که دوست نداشته ام راجع به آن‌ها صحبت شود. ولی اصلا بحث سود مالی نیست؛ چون به طورکلی در تئاتر چیزی به نام سود مالی وجود ندارد. در کل دوست دارم در هر زمینه‌ای تجربه کسب کنم؛ در زمینه کودک، دفاع مقدس، مضامین مذهبی، اجتماعی و.

* نوشتن برای کودکان همیشه متفاوت و البته سخت بوده، این سختی را در کدام جنبه کار برای کودکان پررنگ‌تر دیده اید؟

واقعا کار کودک دنیای دیگری است. دغدغه‌های کودکان خیلی فرق می‌کند و خیلی مهم است که چه دیالوگی را انتخاب می‌کنید تا بتوانید مخاطب کودک را جذب کنید؛ آن هم در رقابت بااین همه رسانه که در دسترس کودکان وجود دارد، طوری که کودک بتواند به این فضا دل بدهد و حتی برای چنددقیقه نمایش از دستش در نرود. من اعتقاد دارم نسل جدید خیلی بیشتر درک می‌کند و نسبت به نسل‌های قبل باهوش‌تر است و همین نوشتن را برای بچه‌ها سخت‌تر می‌کند.

شاید تئاتر کودک در مشهد از لحاظ سرمایه گذاری و توجهی که مسئولان باید به آن بکنند -و نه از نظر پتانسیل وجودی اش- خیلی مغفول و مهجور مانده باشد. ما پتانسیل خوبی داریم و‌ می‌توانیم تئاتر را در مدارس و مساجد راه بیندازیم. کودک اگر از همان اول با تئاتر روبه رو شود، در زندگی آینده بهتر می‌تواند باورهایش را شکل بدهد. تبلیغات مهم است. بچه‌ها خیلی خوب می‌توانند تئاتر را درک کنند. اگر حمایت بیشتر باشد، تعداد مخاطبان این تئاتر می‌تواند خیلی بیشتر شود.

*از کار‌های آینده تان بگویید. می‌خواهید کار کودک را ادامه دهید؟

من نیاز دارم که دانش خود را در این زمینه به روز و تجربه ام را بهتر کنم. کار کودک واقعا خیلی سخت است. کسانی که یک بار این زمینه را تجربه کرده باشند، می‌دانند چه‌ می‌گویم. به شدت زحمت دارد و راه رفتن روی یک بند باریک است. کوچک‌ترین لغزش منجر به اشتباه بزرگی می‌شود. کودکان از نظر هوش، از ما جلوترند و من به عنوان یک نویسنده نباید از آن‌ها عقب‌تر باشم. نمی‌دانم چه پیش خواهد آمد، ولی امیدوارم این سعادت را داشته باشم که بتوانم باز هم برای کودکان بنویسم.

*خیلی از نویسنده‌ها در ادامه به سراغ کارگردانی می‌روند. برنامه شما چیست؟ نمی‌خواهید خودتان را در کارگردانی تئاتر دست کم درباره نمایشنامه‌های خودتان بیازمایید؟

خیلی از هم نسلان و دوستان نمایشنامه نویس من به کارگردانی روی آورده اند و خیلی هم کارگردان‌های خوبی هستند. ولی خود من اعتقاد دارم که نویسنده اگر بخواهد متن خودش را کارگردانی کند، ممکن است کشف و شهود نداشته باشد. وقتی کارگردان متنی را جراحی و حلاجی می‌کند، ممکن است به نکاتی در متن نویسنده پی ببرد که خود نویسنده متوجه آن نبوده است؛ می‌تواند چیز‌هایی را از متن بیرون بکشد که حتی خود نویسنده دوست نداشته است روی آن‌ها مانور بدهد.

کارگردانی که دانش داشته باشد، باعث قوام متن و رشد و تعالی آن می‌شود. ولی از سویی اگر یک نویسنده، متن خودش را کارگردانی کند، ممکن است مزیت‌هایی هم برایش داشته باشد؛ چون نویسنده‌ها عموما روی تغییر و حذف متن هایشان به شدت حساس هستند. در کل یک کارگردان خوب می‌تواند به قوام یک متن کمک کند و یک کارگردان بد می‌تواند یک متن خوب را به یک اجرای بی کیفیت تبدیل کند. برای همین فعلا فکر نمی‌کنم وارد این وادی شوم، ولی بدم نمی‌آید که تجربه اش کنم؛ البته نه به این زودی.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.