صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حجت‌الاسلام دکتر رفیعی: تاریخ درباره بیان جلوه‌های نورانی حیات حضرت زینب کبری (س) غفلت کرده است

  • کد خبر: ۱۹۵۳۴۸
  • ۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۵
یک کارشناس و سخنران مذهبی گفت: اگرچه تاریخ درباره بیان جلوه‌های نورانی حیات حضرت زینب کبری (س) غفلت و کم‌کاری کرده است، ما امروز می‌دانیم که آن بانوی بزرگوار، تاریخ صدر اسلام و محضر پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرای مرضیه (س)، امام‌حسن (ع) و امام‌حسین (ع) را درک کرده‌اند.

آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز اثرگذاری حضرت زینب (س) بر عالم‌گیر شدن واقعه عاشورا و همراهی خاصی که ایشان با نهضت حسینی داشتند، برای همه آشکار است، اما شاید بسیاری از ما، ریشه‌ها و دلیل این نقش‌آفرینی را ندانیم و متوجه نباشیم که این جایگاه مربوط‌به رابطه خواهر و برادری بین ایشان و امام حسین (ع) نیست، بلکه دلایل دیگری دارد که به آن بانوی بزرگوار، چنین شأنی بخشیده است و در این‌باره به‌مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب کبری (س) با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر ناصر رفیعی گفتگو کرده‌ایم.

۳ ویژگی ممتاز حضرت زینب (س)

در روایت است که خدای متعال در شب معراج به پیامبر اسلام (ص) فرمود: اگر این سه ویژگی در فردی باشد، نام او جزو صدیقین نوشته می‌شود؛ یعنی جایگاهی که به تصریح قرآن کریم پس از مقام انبیا تعریف شده است و کسانی همچون امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرای مرضیه (س) در آن مرتبه قرار دارند. این سه ویژگی عبارتند از: نخست رضا بودن به قضای خدا، دوم صبر بر مصیبت و حوادث و سوم شکر بر نعمت‌های الهی؛ یعنی تحقق مثلث رضا، صبر و شکر. نقطه مقابل این اوصاف، سبب سقوط انسان است؛ یعنی شکوه‌گری در مقابل رضا، جزع در برابر صبر و کفر مقابل شکر.

مهم آنکه این سه ویژگی به‌وفور و کمال در سبک زندگی حضرت زینب کبری (س) تجلی یافته است، از این‌رو کاربرد تعابیری همچون بیچاره برای آن بانو اشتباه و نارواست؛ زیرا ایشان چاره‌ساز عالم بودند. آن بانوی بزرگوار شب عاشورا وقتی سخنان و اشعار امام‌حسین (ع) را شنیدند، بی‌تاب شدند، اما وقتی حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند صبور باش، گفتند: «من را صبور می‌یابی...» همین‌طور هم بود و اگرچه حضرت زینب (س) در جای‌جای واقعه عاشورا مثل هنگام به میدان رفتن امام‌حسین (ع) یا درکنار بدن مطهر حضرت علی‌اکبر (ع) یا هنگام بازگشت امام (ع) از علقمه و حتی در قتلگاه حضور داشتند، با صبر و رضا و سعه صدر با آن‌همه مصیبت مواجه شدند.

متأسفانه، تاریخ روایت بخش بزرگ زندگی مبارک حضرت زینب (س) را فراموش کرده و آن‌طور که باید، از برکات و ابعاد آن سخن نگفته است و بیشتر اطلاعات ما از آن بانوی بزرگوار مربوط‌به واقعه عاشورا و حوادث پس از آن همچون اسارت، مجلس ابن‌زیاد و مجلس یزید و خطبه‌خوانی‌ها در کوفه و شام است، اما از همین فراز‌های کوتاه نیز می‌توان پنج تابلو یا نقشه راه به‌دست آورد که الهام گرفتن از آن‌ها و به‌کاربردنشان، می‌تواند ما را به سیره زینبی نزدیک کند.

اگرچه تاریخ درباره بیان جلوه‌های نورانی حیات حضرت زینب کبری (س) غفلت و کم‌کاری کرده است، ما امروز می‌دانیم که آن بانوی بزرگوار، تاریخ صدر اسلام و محضر پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرای مرضیه (س)، امام‌حسن (ع) و امام‌حسین (ع) را درک کرده‌اند. بین این تاریخ تا وقوع عاشورا، نزدیک به شصت سال می‌گذرد. اگرچه عقیله بنی‌هاشم (س) در زمان شهادت مادرشان پنج‌ساله بودند، محدثان از قول ایشان، خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) را نقل کرده‌اند. برپایه برخی منابع، ایشان در کوفه نیز درس تفسیر برگزار می‌کردند و برای زنان، تفسیر قرآن می‌گفتند. اگر این‌ها هم نبود، همان نقش‌آفرینی در کربلا و دوران پس از آن، برای حضور اثرگذار زینب کبری (س) در تاریخ، کافی است.

۵ تابلوی زینبی در مسیر تاریخ

۱
تابلوی نخست مربوط‌به قتلگاه است که ایشان در مواجهه با بدن بی‌سر برادر و شهادت امام‌حسین (ع) به خداوند گفتند: «اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبَانَ»؛ این تجلی خدامحوری و تلاش برای قبولی اعمال است. این جمله، بسیار کلیدی است که بانویی همچون عقیله بنی‌هاشم (ع) با وجود دیدن داغ شش برادر، دو فرزند و پنج برادرزاده در قتلگاه، بازهم قبولی اعمال و رضایت خداوند برایشان مهم است. ایشان به ما آموختند که در عین مصیبت و غم، هم باید محور زندگی‌مان خدا باشد و اگر چنین کردیم، همه کار‌هایمان درست می‌شود. پیام دیگر این جمله حضرت، آن است که اصل در عمل به قبولی آن است نه صحت آن، وگرنه عبادت شش‌هزارساله شیطان باید مانع از طرد او از درگاه آفریدگار می‌شد.

۲
تابلوی دوم در مجلس ابن‌زیاد خلق شد، آنجا که فرمودند: «ما رأیت الا جمیلاً». این زیبایی در بدن‌های بر خاک‌وخون‌افتاده شهدا یا شهادت طفل شیرخوار یا آتش زدن خیمه‌ها نبود، بلکه زیبایی عاشورا در راز‌ونیاز‌ها، جان‌فشانی‌ها، غیرت‌ها، ایثارها، اخلاص‌ها، مناجات‌ها و وفاداری‌هاست. زیبایی نگاه حضرت زینب (س) را باید در این جمله جست‌وجو کرد که به تاریخ می‌گوید در زندگی، سختی‌ها را زیبا ببینید وقتی مصلحت الهی چنین اقتضا می‌کند؛ به همین دلیل است که امیرالمؤمنین (ع) هم بر شهادت همسر جوانشان صبوری کردند. این تعبیر به ما یاد می‌دهد که زندگی مملو از چرایی‌هاست که فقط خدا مصلحت آن‌ها را می‌داند. باید مراقب باشیم که به صفت رضا در مواجهه با مشکلات آراسته شویم، همان‌طور که حضرت زینب (س)، مرضیه بودند.

۳
تابلوی سوم از آموزه‌های ماندگار بانو زینب کبری (س)، به مجلس یزید مربوط است. ایشان بعد از تحمل بیست روز سختی‌های اسارت، آفتاب داغ، خستگی و گرسنگی، آزار و شکنجه وقتی به شام رسیدند و وارد مجلس یزید شدند، به وی فرمودند: «هرکاری می‌خواهی بکن، اما بدان که محبت ما را نمی‌توانی از دل‌های مردم بیرون ببری (محبت ما در دل‌های مردم است)» و تاریخ ثابت کرد که این محبت نه‌تن‌ها کم نشده، بلکه روزبه‌روز افزایش یافته است.

۴
تابلوی چهارمی که زینب کبری (س) به‌زیبایی تمام در مقابل چشم تاریخ ترسیم کرده‌اند، نیز در مجلس یزید خلق شد. ایشان وقتی وارد مجلس یزید شدند، با عظمت و بی‌اعتنا به خلیفه، از مقابل وی عبور کردند و در مقابل سؤال یزید که پرسید او کیست، فرمودند: «من تو را کوچک می‌بینم!» رهروان آن بانو نیز در طول تاریخ چنین بوده‌اند؛ چنان‌که امام‌خمینی (ره) با تأسی به همین سیره و با خدا بودن، نه استعمار را بزرگ دید، نه شاه و نه مزدورانش را. امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «هرکه خدا برایش بزرگ شد، غیرخدا برایش کوچک می‌شود».

۵
و سرانجام تابلوی پنجم از سیره زینبی که پیش چشم تاریخ قرار گرفته است، مربوط‌به حجاب است. نقل شده است یزید در مسجد بزرگ اموی، پرده‌ای نصب کرده بود و زنان بنی‌امیه، اشراف و بزرگان، پشت پرده بودند و در سوی دیگر پرده، مردان و بزرگان نشسته بودند. وی اهل‌بیت امام (ع) را که حدود هشتاد زن و بچه می‌شدند، در مقابل دیدگان مردان وارد مجلس کرد و نشاند! حضرت زینب (س) بعد از تحمل همه سختی‌های اسارت، خطاب به یزید فرمودند: «این عدالت است که زنان خود را پشت پرده بنشانی و ناموس پیامبر (ص) را در مقابل نامحرمان قرار دهی؟» آن بانو، این‌چنین موضوع حجاب و اهمیت آن برای خاندان رسالت را به رخ کشیدند.

دلیل شهرت به «عقیله بنی هاشم»

اگرچه حضرت زینب (س) اوصاف و القابی همچون عاقله، عالمه، فهیمه، فاضله و کامله دارند، از میان آن‌ها بیشتر به صفت «عقیله» شهره شده‌اند و شناخته می‌شوند؛ عقیله یعنی خردمند و هوشمند و شهرت حضرت زینب (س) به این صفت، کاملا جنبه و ریشه دینی دارد. حدیثی از پیامبر (ص) به‌خوبی این مسئله را روشن می‌کند. حضرت رسول (ص) فرموده‌اند: «عاقل‌ترین مردم، فردی است که چهار صفت داشته باشد: خدا را بشناسد و بندگی او را کند. دشمن‌شناس باشد و مقابل دشمن بایستد. جایگاه ابدى خود را بشناسد و آن را آباد کند و بداند به‌زودى به آنجا سفر خواهد کرد و براى آن توشه برگیرد».

سراسر حیات بابرکت حضرت زینب (س)، مملو از این جلوه‌های عقلانیت است. در وصف نخست از تعقل ایشان، می‌توان به این سخن امام‌سجاد (ع) استناد کرد که می‌فرمایند: «شب عاشورا مراقب عمه‌ام بودم و دیدم تا صبح به درگاه خدا استغاثه می‌کند و حتی شب یازدهم هم، نماز شبش را ترک نکرد». حالا ما چگونه‌ایم؟ با اندک مشکلی، وضعیت عبادی‌مان برهم می‌خورد، اما عقیله بنی‌هاشم (س) با آن‌همه مصیبت، آرام به نماز می‌ایستادند. علاوه‌بر این، در قرآن درکنار توحید، بر دشمن‌شناسی و اجتناب از طاغوت تأکید شده است؛ چنان‌که در آیه‌الکرسی بر این اجتناب و کفر به طاغوت، تصریح می‌شود.

دشمن‌شناسی در سیره حضرت زینب (س) نیز تجلی و اوج دارد؛ چنان‌که وقتی خطبه‌های آن بانو را مرور می‌کنیم، علاوه‌بر تجلی دشمن‌شناسی، می‌بینیم که به‌تنا‌سب مخاطب و دشمن ایراد شده‌اند؛ ب‌ه‌طوری که خطاب به ابن‌زیاد فرمودند: «کشتن حسین (ع) را گردن خدا نینداز و برای این موضوع، خدا را شکر نکن؛ شما مردان ما را کشتید و باید در قیامت پاسخگو باشید!». ایشان این‌چنین به شبهه‌افکنی‌ها نیز پاسخ می‌دادند، حتی خطبه حضرت زینب کبری (س) در کوفه با خطبه ایشان در شام، متفاوت است؛ چنان‌که در مجلس یزید این آیه را خواندند: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ ا... أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» و به یزید فرمودند: «خدا به کافر مهلت می‌دهد تا پیمانه‌اش پر شود».

حضرت زینب (س) به‌عنوان عقیله بنی‌هاشم به آخرت و توشه گرفتن برای آن نیز اهتمام ویژه داشتند؛ چنان‌که با وجود داشتن همسری ثروتمند و متمول، در راه یاری امام زمان خود و با اذن همسر، همراه حضرت سیدالشهدا (ع) رهسپار کربلا شدند و پس از عاشورا، مُبلغ نهضت حسینی بودند و درحالی‌که می‌توانستند به زندگی راحت و آرام خود ادامه دهند، آینده‌نگری و نگاه بلند ایشان به آخرت، باعث شد عاقبت‌به‌خیری در آخرت را فدای راحتی دنیا نکنند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.