صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تبدیل تعصب به انسانیت | نگاهی به فیلم «بلوط پیر» کن لوچ ۲۰۲۳

  • کد خبر: ۱۹۸۰۹۴
  • ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۳
کن‌لوچ توانست جایزه کن ۲۰۲۳ را برای فیلم «بلوط پیر» از آن خود کند و به همه بگوید در بیان دغدغه‌هایش موفق بوده است.

به گزارش شهرآرانیوز، «بلوط پیر» تنها دارایی تی‌جی بالانتاین (با بازی دیو ترنر) غمگین و افسرده است که می‌باید آن را سرپا نگه دارد. کافه‌ای فرسوده که تنها محل دورهم‌نشینی ساکنان دهکده نیز هست که بیشتر کارگر معدن هستند. این کارگران ناراضی از وضعیت دهکده‌شان و شاکی از ورود مهاجرانی هستند که از آن‌ها به عنوان «لچک به سرها» یاد می‌کنند.  

وقتی در صحنه‌های ابتدایی فیلم می‌بینیم تی‌جی سعی دارد با یک میله حرف «K» را که از THE OLD OAK روی تابلو آویزان شده است سرجایش قرار دهد، می‌توانیم حدس بزنم این مکان به‌عنوان نقطه ثقل داستان چقدر مهم است و آن حرف انگلیسی که آویزان باقی می‌ماند نیز نشانه‌ای است از مشکلاتی که بر سر راه تی‌جی در مسیر حفظ این پاتوق محلی قرار می‌گیرد.

تی‌جی که مردی آرام، ساکت و غمگین است، مدام در دنیای خودش پرسه می‌زند. او که از همسرش طلاق گرفته و پسرش با او حرف نمی‌زند و بعداً می‌فهمیم یک بار هم قصد کرده به زندگی‌اش پایان دهد، هنوز معنایی را برای تنهایی و روزمره کسالت‌بار خود و اجتماع کوچکش نیافته است و حالا ورود گروهی از مهاجران سوری به آنجا تغییراتی را در این دهکده غبارگرفته ایجاد می‌کند و از سویی دیگر و آشنایی و ارتباط دوستانه با دختری مهاجر بهانه‌ای می‌شود برای پر کردن حفره عمیق وجود تی‌جی.

این‌ها با صمیمیتی که خاص فیلم‌های کن لوچ است به تصویر کشیده می‌شود؛ صمیمیتی فراتر از خودخواهی‌ها، مشکلات و دغدغه‌های روزمره مثل سایه‌ای که جلو سوزش آفتاب مستقیم را بگیرد، نمی‌گذارد مشکلات پیروز شوند. شاید هم مثل روحی باشد که در یک فضای سرد و یخ‌زده دمیده می‌شود.

 

دغدغه‌های همیشگی کن‌لوچ

کن‌لوچ که پیش از این یک بار در سال ۲۰۰۶ برای فیلم «بادی که در مرغزار می‌وزد» (The Wind That Shakes the Barley) و بار دیگر در سال ۲۰۱۶ برای فیلم «من، دنیل بلیک» (I, Daniel Blake) برنده‌ نخل طلا شده بود توانست جایزه کن ۲۰۲۳ را برای فیلم «بلوط پیر» با بازی دیو ترنر، ابلا ماری و دبی هانی‌وود از آن خود کند و به همه بگوید در بیان دغدغه‌هایش موفق بوده است.

در توضیح دغدغه‌های کن‌لوچ شاید اشاره به یکی از فیلم‌های او هم کافی باشد. در «من، دنیل بلیک» می‌بینیم که پیرمردی در سن بازنشستگی تلاش می‌کند به اداره بیمه که خصوصی شده است، بقبولاند که به بیمه و حقوق بازنشستگی نیاز دارد، اما اداره بیمه مراحل سخت و پرپیچ‌وخمی جلو پای او می‌گذارد که از این طریق می‌توانیم صدای کن‌لوچ را وقتی از مهم‌ترین دغدغه‌هایش یعنی جامعه کارگری حرف می‌زند به وضوح بشنویم. صدایی که در داستان بلوط پیر نیز به شکلی دیگر و در کنار فریاد مهاجران به گوش می‌رسد. در پایان «من دنیل بلیک»، پیرمرد وقتی بار دیگر برای تکمیل پرونده خود به اداره خصوصی بیمه مراجعه می‌کند، بر اثر سکته در سرویس بهداشتی همان اداره جان می‌بازد؛ پایان غمباری که همچون سنگی روی سینه مخاطب سنگینی می‌کند.

پایان دور از انتظار

اما هرچه پایان این فیلم تلخ است، «بلوط پیر» امیدوارکننده به پایان می‌رسد. گرچه شاید مخاطب انتظار نداشت کن‌لوچ این‌قدر امیدوارانه و خوش‌بینانه به ماجرای مهاجرت نگاه کند. شاید هم این کارگردان ۸۶ ساله خواسته است تأکید کند که دوستی و همبستگی نیاز جامعه امروز ماست و خواسته که این حرف را مستقیم و بی‌پروا بزند و نسخه خودش را در برخورد با مهاجران، با خطی خوانا در این فیلم بنویسد و تحویل مخاطب بدهد و در واقع رسالتش را در این دنیای رو به جنگ‌زدگی به انجام برساند.

شاید هم اینکه کن‌لوچ در ۲۶ می ۲۰۲۳ که فیلمش در هفتادوششمین دوره جشنواره کن به نمایش درآمد و اعلام کرد که بلوط پیر احتمالاً آخرین فیلم او خواهد بود، دلیلی دیگر باشد بر اینکه این کارگردان در آخرین فیلمش اینقدر صریح از صلح و دوستی حرف بزند.

منتقدان چه می‌گویند؟

پیتر بردشاو منتقد «گاردین» نوشته است: لوچ همیشه به دنبال سوژه‌های دردناک و کمتر پرداخته‌شده بوده است. «من، دانیل بلیک»، یک پرداخت آشکار به مقوله‌ ریاضت بود. با «متأسفم جا ماندی» (Sorry We Missed You)، بردگی اقتصادی به تصویر کشیده شد. اکنون، در «بلوط پیر» به پدیده‌ زشتی می‌پردازد که طبقات لیبرال لندن با تنفری غم‌انگیز از آن دور شده‌اند، یعنی مهاجرانی که در خوابگاه‌هایی در سراسر بریتانیا مستقر شده‌اند که توسط مردم محلی که آن‌ها هم توسط رسانه‌های اجتماعی رادیکال شده‌اند مورد آزار و حمله قرار می‌گیرند.

مثل همیشه، لوچ راوی خشم سیاسی با سبکی بی‌سابقه است که توسط رابی رایان به شیوه‌ای ساده و با استفاده از بازیگران کم‌تجربه و غیرحرفه‌ای جلوی دوربین برده شده. سی سال پیش، حاشیه‌سازان لارس فون تریه و دگما ۹۵ از مینیمالیسم رادیکال صحبت می‌کردند. آن‌ها به این موضوع پایبند نماندند؛ برعکس لوچ. امیدوارم که این آخرین فیلم لوچ نباشد، اما اگر این‌طور است، می‌توان ادعا کرد که کارگردانی او با بیانیه‌ای از ایمان به شفقت برای مظلومان به پایان رسیده است.

اوون گلیبرمن نویسنده و منتقد ورایتی نیز نوشته است: «بلوط پیر» با قدرت آغاز می‌شود. یک جامعه درگیر و یک ارتباط بین تی‌جی و رفقایش را به تصویر می‌کشد که ظرفیت آزارگر بودن دارند. وقتی تی‌جی تصمیم می‌گیرد که اتاق پشت کافه‌اش را باز کند تا بتواند میزبان یک شام محلی باشد تا به این بهانه شهروندان قدیمی و برخی از خانواده‌های سوری را گردهم آورد، مشخص می‌شود که او تصمیم گرفته است متعصب بودن را کنار بگذارد. لوچ تعصب جمعیت درون کافه نسبت به انسانیت را نشان می‌دهد.

جوردن مینتزر در هالیوود ریپورتر نیز نوشته است: «بلوط پیر» داستانی است درباره پناه‌جویان سوری که به یک شهر در حال سقوط در شمال انگلیس می‌رسند و خشمی را که در میان ساکنان خاصی که به دنبال یک قربانی هستند برمی‌انگیزند. می‌توانید تقریباً چنین فیلمی را در مورد ورود آمریکایی‌های آمریکای مرکزی به تگزاس یا آفریقایی‌های جنوب صحرا که به فرانسه می‌آیند بسازید، بنابراین مهاجرت و بیگانه‌هراسی بخشی از فرهنگ معاصر غرب است.

چیزی که لوچ به این سناریو اضافه می‌کند، همان‌طور که در اکثر فیلم‌هایش انجام داده است، صمیمیت طبیعی فراتر از مشکلات و معضلات است تا چیزی انسانی و احساسی را منتقل کند. «بلوط پیر» در بهترین لحظات خود، با بازی‌های طبیعی از بازیگران غیرحرفه‌ای از جمله چند بازیگری که در جدیدترین فیلم‌های این کارگردان حضور داشتند، آن نت‌های قدرتمند را بدون فشار بیش از حد به رشته‌های دلتان پیوند می‌زند.

«بلوط پیر» فیلمی که حول یک تضاد فرهنگی بزرگ متمرکز است، در دیدگاه خود درباره اینکه چگونه فرهنگ می‌تواند ما را به هم نزدیک کند امیدوارانه به پایان می‌رسد.

جاناتان رامنی در اسکرین دیلی نیز نوشته است: چیزی که بلوط پیر را به‌ویژه غنی می‌کند این است که این فیلم در عین اینکه روی یک قهرمان اصلی تمرکز می‌کند، تا حد زیادی یک مجموعه است. فیلم نه تنها دیدار دو جامعه متفاوت را به تصویر می‌کشد، بلکه گروهی از صدا‌های فردی را نیز به میان می‌آورد که تضاد‌ها و تفاوت‌های ظریف خود را نشان می‌دهند. می‌توان استدلال کرد که فیلم تا حدودی کمتر از سوری‌ها بازنمایی می‌کند و تشخیص اجتماعی فیلم بر حسب ضرورت بر نگرش‌های تحریف شده جامعه میزبان آن‌ها متمرکز است.

برچسب ها: فیلم کن لوچ کن
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.