به گزارش شهرآرانیوز، عصمت خانم بعد از رفتن جوادش، با اینکه پسرش گفته که شهید میشود، چشم انتظار است و این آرزویی بوده که سالها در دل داشته، اما باز هم چشم مادر به در است.
همان زمان شبی در خواب میبیند ساک فرزندش برگشته است. فردا صبح برای پیدا کردن ساک جبهه راهی میشود و چیزی نمیگذرد که رویایش به حقیقت میپیوندند و دیدار مادر و پسر به قیامت گره میخورد.
راهش پر نور.