مستند مادرانه

مستند مادرانه
| شهرآرانیوز
حسین از دوران کودکی عضو فعال مسجد محله بود و با تعدادی از بچه‌های مسجد گروه سرود تشکیل می‌داد . مادرش می‌گوید: او راهش را انتخاب کرده بود، برای همین تازه جبهه رفته بود  و ۳۳ روز بعد که خبر شهادتش را آوردند، دلم آرام بود. وقتی پیکرش برای تشییع به معراج مشهد آمده بود، مادر بالای سر فرزند شهیدش رفت و با او صحبت کرد. به باور مادر، حالا که مدتی است شهید حسین محمدزاده قیصری و پدرش حضور ندارند هر گره زندگی با دعای آنها رفع می‌شود.
حسین از دوران کودکی عضو فعال مسجد محله بود و با تعدادی از بچه‌های مسجد گروه سرود تشکیل می‌داد . مادرش می‌گوید: او راهش را انتخاب کرده بود، برای همین تازه جبهه رفته بود و ۳۳ روز بعد که خبر شهادتش را آوردند، دلم آرام بود. وقتی پیکرش برای تشییع به معراج مشهد آمده بود، مادر بالای سر فرزند شهیدش رفت و با او صحبت کرد. به باور مادر، حالا که مدتی است شهید حسین محمدزاده قیصری و پدرش حضور ندارند هر گره زندگی با دعای آنها رفع می‌شود.
کد خبر: ۳۲۷۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸

جواد احترام به والدین برایش خیلی مهم بود و  اگر می‌دید که مادرش از بیرون به منزل آمده، کفش هایش را برایش جفت می‌کرد. عشق به جبهه رفتن و دفاع از وطن باعث شده بود قبل از اینکه دیپلم بگیرد عزم رفتن کند، اما پدرش می‌گفت، باید دیپلم بگیری و بعد به جبهه بروی، او هم احترام به والدین برایش مهم و حرف آنها برایش حجت بود، دیپلم را گرفت و عازم جبهه شد. شهید جامی خراسانی بیشتر اوقات تلفنی حال والدینش را جویا می‌شد و اگر اتفاقی می‌افتاد که احتمال می‌داد آنها نگران شوند، زودتر از موعد از طریق تماس تلفنی، والدینش را آرام می‌کرد، او وقتی همسرش ۸ ماهه باردار بود به مقام بالای شهادت رسید.
جواد احترام به والدین برایش خیلی مهم بود و اگر می‌دید که مادرش از بیرون به منزل آمده، کفش هایش را برایش جفت می‌کرد. عشق به جبهه رفتن و دفاع از وطن باعث شده بود قبل از اینکه دیپلم بگیرد عزم رفتن کند، اما پدرش می‌گفت، باید دیپلم بگیری و بعد به جبهه بروی، او هم احترام به والدین برایش مهم و حرف آنها برایش حجت بود، دیپلم را گرفت و عازم جبهه شد. شهید جامی خراسانی بیشتر اوقات تلفنی حال والدینش را جویا می‌شد و اگر اتفاقی می‌افتاد که احتمال می‌داد آنها نگران شوند، زودتر از موعد از طریق تماس تلفنی، والدینش را آرام می‌کرد، او وقتی همسرش ۸ ماهه باردار بود به مقام بالای شهادت رسید.
کد خبر: ۳۲۶۶۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۵

طاهره خزعلی یکی از مهترین ویژگی‌های فرزندش را توجه او به صله رحم می‌داند، علی شیدپیله ور آن طور که مادرش تعریف می‌کند، با اینکه تصمیم داشت به جبهه برود، اما سنش کم بود و موقع ثبت نام، اسمش را ننوشتند. همین موضوع باعث شد که شناسنامه اش را دستکاری کند تا بتواند به جبهه برود، بار اول که به دیدار خانواده اش آمد، ترکش خورده بود، اما از پدرش خواست به مادرش حرفی نزند تا او نگران نشود. بعد از شهادت موقع برگزاری مراسم تشییع، مادرش لباس خونین فرزندش را یادگاری پیش خود نگه داشت تا به امام زمان (عج) تحویل دهد. / یادش جاودان
طاهره خزعلی یکی از مهترین ویژگی‌های فرزندش را توجه او به صله رحم می‌داند، علی شیدپیله ور آن طور که مادرش تعریف می‌کند، با اینکه تصمیم داشت به جبهه برود، اما سنش کم بود و موقع ثبت نام، اسمش را ننوشتند. همین موضوع باعث شد که شناسنامه اش را دستکاری کند تا بتواند به جبهه برود، بار اول که به دیدار خانواده اش آمد، ترکش خورده بود، اما از پدرش خواست به مادرش حرفی نزند تا او نگران نشود. بعد از شهادت موقع برگزاری مراسم تشییع، مادرش لباس خونین فرزندش را یادگاری پیش خود نگه داشت تا به امام زمان (عج) تحویل دهد. / یادش جاودان
کد خبر: ۳۲۶۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۴

پروین خانم اینقدر به داراب پسرش وابسته است که حتی وقتی بعد چهاردهه یادش می‌کند بغض اش همه جا را پر می‌کند. پسری که جز ادب و متانت و احترام چیز دیگری در حافظه مادر و خانواده از خودش نگذاشته است. پروین خانم طلوع‌های زیادی را در هوای غروب گذارنده، اما دلش خوش است که شهیدش را برای انقلاب و اسلام و مردم داده/یادش پررهرو
پروین خانم اینقدر به داراب پسرش وابسته است که حتی وقتی بعد چهاردهه یادش می‌کند بغض اش همه جا را پر می‌کند. پسری که جز ادب و متانت و احترام چیز دیگری در حافظه مادر و خانواده از خودش نگذاشته است. پروین خانم طلوع‌های زیادی را در هوای غروب گذارنده، اما دلش خوش است که شهیدش را برای انقلاب و اسلام و مردم داده/یادش پررهرو
کد خبر: ۳۲۶۲۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۳

مادر شهید است دیگر، دلش می‌گیرد، در دلش غوغاست، آخر چه چیز می‌تواند برایش جای فرزندش را پر کند؟ او هنوز هم می‌گرید، هنوز بغض عصرانه اش تمام نشده است .بهزاد برای پدر و مادرش احترام خاصی قائل بود، وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود از والدینش اجازه گرفت، مادرش می‌گفت: بار اول  به کردستان رفت و پس از چند ماه مرخصی گرفت و به دیدارمان آمد، اما او قلبش برای دفاع از وطن می‌تپید، برای همین هنوز یک هفته از آمدنش نگدشته بود، به جبهه بازگشت و این بار به شلمچه رفت. پایش ترکش خورد و دوباره نزد خانواده اش برگشت. مادر تنها عکسی که از پسرش دارد در لباس یک  بیسمچی غواص است، شهید بهزاد احدیان ۳ سال مفقودالاثر بود و مادرش در این مدت خوابش را می‌دید، اما از وقتی پلاکش پیدا شد دیگر به خواب مادر نیامد. / یادش مانا
مادر شهید است دیگر، دلش می‌گیرد، در دلش غوغاست، آخر چه چیز می‌تواند برایش جای فرزندش را پر کند؟ او هنوز هم می‌گرید، هنوز بغض عصرانه اش تمام نشده است .بهزاد برای پدر و مادرش احترام خاصی قائل بود، وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود از والدینش اجازه گرفت، مادرش می‌گفت: بار اول به کردستان رفت و پس از چند ماه مرخصی گرفت و به دیدارمان آمد، اما او قلبش برای دفاع از وطن می‌تپید، برای همین هنوز یک هفته از آمدنش نگدشته بود، به جبهه بازگشت و این بار به شلمچه رفت. پایش ترکش خورد و دوباره نزد خانواده اش برگشت. مادر تنها عکسی که از پسرش دارد در لباس یک بیسمچی غواص است، شهید بهزاد احدیان ۳ سال مفقودالاثر بود و مادرش در این مدت خوابش را می‌دید، اما از وقتی پلاکش پیدا شد دیگر به خواب مادر نیامد. / یادش مانا
کد خبر: ۳۲۵۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۱

احمد نجفی بچه نجیب و خانواده دوستی که مادرش هنوز هم وقتی حرف میزند بغض اش را قورت میدهد وقتی به سن نوجوانی رسید تصمیم گرفت مدرسه را رها کند وبرای کمک به پدر پیرش در شغلی مشغول شود، او از کودکی به خطاطی علاقمند بود و این هنر را تا قبل از اینکه به سربازی برود ادامه داد. ۷ ماه پس از دوره سربازی اش به دیدار خانواده اش آمد، قبل از شهادتش نیز برای خواهران و برادرانش مانتو و لباس مشکی فرستاد انگاری می‌دانست شهادتش نزدیک است و مادر خواب خداحافظی اش را دید / یادش سبز
احمد نجفی بچه نجیب و خانواده دوستی که مادرش هنوز هم وقتی حرف میزند بغض اش را قورت میدهد وقتی به سن نوجوانی رسید تصمیم گرفت مدرسه را رها کند وبرای کمک به پدر پیرش در شغلی مشغول شود، او از کودکی به خطاطی علاقمند بود و این هنر را تا قبل از اینکه به سربازی برود ادامه داد. ۷ ماه پس از دوره سربازی اش به دیدار خانواده اش آمد، قبل از شهادتش نیز برای خواهران و برادرانش مانتو و لباس مشکی فرستاد انگاری می‌دانست شهادتش نزدیک است و مادر خواب خداحافظی اش را دید / یادش سبز
کد خبر: ۳۲۵۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰

اگر بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا به چه کسی می‌رسد بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد. هر کسی فرزندی داشته باشد می‌داند که جگرگوشه اش را با دنیا عوض نخواهد کرد، اما او فرزندش را در راه خدا داد تا آرمان‌ها حفظ شود، تا ارزش‌ها حفظ شود. چنین کسی که از بزرگترین دارایی اش برای حفظ ارزش‌ها می‌گذرد، اگر قلبی بزرگ ندارد پس چه چیز در درون اوست که اینگونه او را خدایی کرده. محمد سهرابی از طریق ارتش به سربازی رفت، چون سن و سالش کم بود نتوانست از طریق سپاه به سربازی برود، ۱۸ ماه سرباز بود، حتی وقتی به جبهه رفت هر ۴۰ روز یک بار به دیدن خانواده اش می‌آمد و دوباره به جبهه برمی گشت، اما روزی رفت و دیگر برنگشت / یادش سبز
اگر بپرسند لقب بزرگترین قلب دنیا به چه کسی می‌رسد بدون تردید نام مادر شهید را خواهم آورد. هر کسی فرزندی داشته باشد می‌داند که جگرگوشه اش را با دنیا عوض نخواهد کرد، اما او فرزندش را در راه خدا داد تا آرمان‌ها حفظ شود، تا ارزش‌ها حفظ شود. چنین کسی که از بزرگترین دارایی اش برای حفظ ارزش‌ها می‌گذرد، اگر قلبی بزرگ ندارد پس چه چیز در درون اوست که اینگونه او را خدایی کرده. محمد سهرابی از طریق ارتش به سربازی رفت، چون سن و سالش کم بود نتوانست از طریق سپاه به سربازی برود، ۱۸ ماه سرباز بود، حتی وقتی به جبهه رفت هر ۴۰ روز یک بار به دیدن خانواده اش می‌آمد و دوباره به جبهه برمی گشت، اما روزی رفت و دیگر برنگشت / یادش سبز
کد خبر: ۳۲۵۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۸

محمد ابراهیم سرابندی در کودکی بسیار آرام بود، شیطنت نداشت، ورزشکار بود و کاراته کار می‌کرد، بعد از رفتن به جبهه، هر زمان اعلام می‌شد پیکر تعدادی شهید به ایران آمده، مادرش به محل شهدا سر می‌زد، اما هنوز خبری از شهادت پسرش به او نرسیده است. / یادش گرامی
محمد ابراهیم سرابندی در کودکی بسیار آرام بود، شیطنت نداشت، ورزشکار بود و کاراته کار می‌کرد، بعد از رفتن به جبهه، هر زمان اعلام می‌شد پیکر تعدادی شهید به ایران آمده، مادرش به محل شهدا سر می‌زد، اما هنوز خبری از شهادت پسرش به او نرسیده است. / یادش گرامی
کد خبر: ۳۲۴۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۶

سربازی رفتن علیرضا مرتضوی همزمان شد با دوران دفاع مقدس، اما وقتی شهید شد هیچ کس ازش خبر نداشت، حتی اسمش در لیست شهدا، جانبازان و آزادگان بنیاد شهید هم نبود، ولی مادرش می‌گفت: فرزندم شهید شده، وقتی برای زیارت به حرم مطهر رضوی مشرف می‌شوم صدای پای فرزندم را پشت سرم می‌شنوم، گویی علیرضا هم با من به حرم امام هشتم (ع) برای زیارت مشرف می‌شود. / یادش گرامی
سربازی رفتن علیرضا مرتضوی همزمان شد با دوران دفاع مقدس، اما وقتی شهید شد هیچ کس ازش خبر نداشت، حتی اسمش در لیست شهدا، جانبازان و آزادگان بنیاد شهید هم نبود، ولی مادرش می‌گفت: فرزندم شهید شده، وقتی برای زیارت به حرم مطهر رضوی مشرف می‌شوم صدای پای فرزندم را پشت سرم می‌شنوم، گویی علیرضا هم با من به حرم امام هشتم (ع) برای زیارت مشرف می‌شود. / یادش گرامی
کد خبر: ۳۲۴۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۴

محمد علی بقالیان تاجری آدم فعالی بود در کنار درس خواندن و دوران مدرسه، کار می‌کرد، در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد، قصد داشت از طریق ورود به سپاه به جبهه برود، اما شرایط حضورش در انجا میسر نشد و از طریق ثبت نام در ارتش به جبهه رفت، دو، سه بار مرخصی گرفت و مدت کوتاهی پیش خانواده اش بود، اما بار آخر در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. / یادش گرامی
محمد علی بقالیان تاجری آدم فعالی بود در کنار درس خواندن و دوران مدرسه، کار می‌کرد، در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد، قصد داشت از طریق ورود به سپاه به جبهه برود، اما شرایط حضورش در انجا میسر نشد و از طریق ثبت نام در ارتش به جبهه رفت، دو، سه بار مرخصی گرفت و مدت کوتاهی پیش خانواده اش بود، اما بار آخر در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. / یادش گرامی
کد خبر: ۳۲۴۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۳

علی اصغر اسدی خیلی قبل‌تر از اینکه برود جبهه، خودش را آماده کرده بود، شهید اصغری با اینکه سن کمی داشت، اما نماز شب می‌خواند، در کنار مدرسه، در پایگاه بسیج هم حضور فعال داشت و جبهه رفتن و دفاع از وطن و هموطنانش را جزئی از وظیفه خود می‌دانست. / یادش گرامی
علی اصغر اسدی خیلی قبل‌تر از اینکه برود جبهه، خودش را آماده کرده بود، شهید اصغری با اینکه سن کمی داشت، اما نماز شب می‌خواند، در کنار مدرسه، در پایگاه بسیج هم حضور فعال داشت و جبهه رفتن و دفاع از وطن و هموطنانش را جزئی از وظیفه خود می‌دانست. / یادش گرامی
کد خبر: ۳۲۴۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۲

در چهارده‌سالگی هوای جبهه داشت، اما دل مادر راضی نمی‌شد و می‌گفت «تو هنوز برای جبهه‌رفتن بچه‌ای، تا هفده ساله‌ات نشود، اجازه نمی‌دهم!» شهید نعمت‌الله حسنی برای اینکه پدر و مادرش را راضی کند، سه بار آموزشی رفت، تا اینکه یک شب خواب دید شهید شده و وقتی خوابش را برای مادرش تعریف کرد، او هم طاقت نیاورد و پسرش را راهی کرد؛ یادش گرامی.
در چهارده‌سالگی هوای جبهه داشت، اما دل مادر راضی نمی‌شد و می‌گفت «تو هنوز برای جبهه‌رفتن بچه‌ای، تا هفده ساله‌ات نشود، اجازه نمی‌دهم!» شهید نعمت‌الله حسنی برای اینکه پدر و مادرش را راضی کند، سه بار آموزشی رفت، تا اینکه یک شب خواب دید شهید شده و وقتی خوابش را برای مادرش تعریف کرد، او هم طاقت نیاورد و پسرش را راهی کرد؛ یادش گرامی.
کد خبر: ۳۲۴۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۱

شهید محمد علی سروری به اقامه نماز بسیار اهمیت می‌داد، حتی اذان هم می‌گفت، این را می‌توان در بیان خاطرات مادر از فرزند شهیدش متوجه شد، او از فرزندش راضی است، آن وقت‌ها که مراسم عزاداری شهادت امام حسین (ع) در نیمی از برف با حضور عاشقان و دلدادگان این حضرت برگزار می‌شدشهید سروری در این مراسم شرکت می‌کرد/ یادش گرامی
شهید محمد علی سروری به اقامه نماز بسیار اهمیت می‌داد، حتی اذان هم می‌گفت، این را می‌توان در بیان خاطرات مادر از فرزند شهیدش متوجه شد، او از فرزندش راضی است، آن وقت‌ها که مراسم عزاداری شهادت امام حسین (ع) در نیمی از برف با حضور عاشقان و دلدادگان این حضرت برگزار می‌شدشهید سروری در این مراسم شرکت می‌کرد/ یادش گرامی
کد خبر: ۳۲۴۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۹

الهی پیر بشی مادر!، این دعایی است که اغلب مادران برای فرزندانشان دارند، آنها آرزو‌های بزرگی برای فرزندانشان دارند، اما وقتی می‌بینند فرزندشان برای خود هدف دیگری انتخاب کرده، آن هم دفاع از وطن، با او همراهی می‌کنند، اگرچه می‌دانند ممکن است پایان این هدف، شهادت باشد، مادر شهید محمدرضا خالقی شیرزاده نیز مانند سایر مادران شهدا، به هدف فرزندش احترام گذاشت و او را در مسیر دفاع از وطن همراهی کرد.
الهی پیر بشی مادر!، این دعایی است که اغلب مادران برای فرزندانشان دارند، آنها آرزو‌های بزرگی برای فرزندانشان دارند، اما وقتی می‌بینند فرزندشان برای خود هدف دیگری انتخاب کرده، آن هم دفاع از وطن، با او همراهی می‌کنند، اگرچه می‌دانند ممکن است پایان این هدف، شهادت باشد، مادر شهید محمدرضا خالقی شیرزاده نیز مانند سایر مادران شهدا، به هدف فرزندش احترام گذاشت و او را در مسیر دفاع از وطن همراهی کرد.
کد خبر: ۳۲۱۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۳

اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ که بیاید می‌شود ۴۰ سال که خبر شهادت شهید محمد سهرابی را به بانو زهرا سلاخ قدیم داده‌اند، ۱۹ ساله بود که به شهادت رسید و مادر را با تمام خاطراتش تنها گذاشت، هیچ وقت چهره اش  از اولین نگاه و آخرین از یاد بانو سلاخ قدیم نمی‌رود، دلش برای فرزندش تنگ شده، اما وقتی خاطرات محمد سهرابی را با خود مرور می‌کند دلش آرام می‌گیرد.
اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ که بیاید می‌شود ۴۰ سال که خبر شهادت شهید محمد سهرابی را به بانو زهرا سلاخ قدیم داده‌اند، ۱۹ ساله بود که به شهادت رسید و مادر را با تمام خاطراتش تنها گذاشت، هیچ وقت چهره اش از اولین نگاه و آخرین از یاد بانو سلاخ قدیم نمی‌رود، دلش برای فرزندش تنگ شده، اما وقتی خاطرات محمد سهرابی را با خود مرور می‌کند دلش آرام می‌گیرد.
کد خبر: ۳۲۰۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰

دو سال دیگر ۴۵ سال می‌شود که مادر شهید سید قاسم حسینی زهرایی با خاطرات فرزندش زندگی می‌کند، او خوب می‌داند جای فرزندش خوب است، اما بازهم دلش برایش تنگ می‌شود، مادر همین است، با اینکه خودش نور خانه است، اما فرزندانش را نور خانه می‌داند و حالا که بیش از چهار دهه از شهادت سید قاسم حسینی زهرایی می‌گذرد با خاطراتش زندگی می‌کند.
دو سال دیگر ۴۵ سال می‌شود که مادر شهید سید قاسم حسینی زهرایی با خاطرات فرزندش زندگی می‌کند، او خوب می‌داند جای فرزندش خوب است، اما بازهم دلش برایش تنگ می‌شود، مادر همین است، با اینکه خودش نور خانه است، اما فرزندانش را نور خانه می‌داند و حالا که بیش از چهار دهه از شهادت سید قاسم حسینی زهرایی می‌گذرد با خاطراتش زندگی می‌کند.
کد خبر: ۳۲۰۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۹

چشم انتظاری مادران شهدا کوچه‌های شهر را زیر رو کرد، اما باز هم کسی جز لبخند مادر چیزی ندید، مادران شهدا هنوز خاطره آخرین خداحافظی فرزندشان را یادشان هست، حتی اگر  چیزی به زبان نیاورند اما در ذهن و قلبشان این خاطرات را همچون گنجینه‌ای حفظ
 کرده اند. مادر شهید محمد مروی سماورچی درباره حال خوشی که روزهای حضور محمد دارد با اینکه کمتر سخن می‌گوید اما خاطرات او را هیچ گاه فراموش نکرده است.
چشم انتظاری مادران شهدا کوچه‌های شهر را زیر رو کرد، اما باز هم کسی جز لبخند مادر چیزی ندید، مادران شهدا هنوز خاطره آخرین خداحافظی فرزندشان را یادشان هست، حتی اگر چیزی به زبان نیاورند اما در ذهن و قلبشان این خاطرات را همچون گنجینه‌ای حفظ کرده اند. مادر شهید محمد مروی سماورچی درباره حال خوشی که روزهای حضور محمد دارد با اینکه کمتر سخن می‌گوید اما خاطرات او را هیچ گاه فراموش نکرده است.
کد خبر: ۳۲۰۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۸

مادر یعنی تجلی خداوند بر زمین، مادر یعنی یک قلب پاک و بی نیاز که با دعایش زندگی را برایت بیمه می‌کند.
مادر یعنی تجلی خداوند بر زمین، مادر یعنی یک قلب پاک و بی نیاز که با دعایش زندگی را برایت بیمه می‌کند.
کد خبر: ۳۱۹۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

شهید صفر علی ذاکری ۴۲ سال پیش با مادرش خداحافظی کرد و هرگز برنگشت.
شهید صفر علی ذاکری ۴۲ سال پیش با مادرش خداحافظی کرد و هرگز برنگشت.
کد خبر: ۳۱۸۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

مادر،‌ای انسان بلندپایه،‌ای که آن تارک سپهر و آن بهشت زیبا زیر پای توست و آن روح مقدس که بطن ظاهرت صدف گوهر هستی من است.
مادر،‌ای انسان بلندپایه،‌ای که آن تارک سپهر و آن بهشت زیبا زیر پای توست و آن روح مقدس که بطن ظاهرت صدف گوهر هستی من است.
کد خبر: ۳۱۸۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->