صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

۱۴ روایت یک نقاش از شهر در «مشهد قدیم» | فقر اطلاعاتی گریبانگیر هنرمندان مشهدی است

  • کد خبر: ۲۰۳۳۷۷
  • ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸
خالق نقاشی مشهد قدیم درباره اثرش گفت: این نقاشی از دوره غزنوی که کهن‌ترین دروازه شهر مربوط به آن دوره است، شروع می‌شود و تا قبل از دوره قاجار را دربرمی گیرد. در این فاصله چهارده رویداد را روایت کرده ام.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز مریم صدر، هنرمند نقاش مشهدی، دانش آموخته کارشناسی نقاشی است و از پانزده سال پیش به صورت تخصصی با کودکان و نوجوانان کار می‌کند. او اکنون مسئول پاتوق نقاشی کودکان و نوجوانان حوزه هنری است. تاکنون ۲ نمایشگاه انفرادی و ۱۰ نمایشگاه گروهی داشته است که آخرین آن‌ها مربوط به سال ۱۴۰۰‌ می‌شود.

این هنرمند مشهدی به تازگی تابلو نقاشی با عنوان «مشهد قدیم» را به سفارش حوزه هنری انقلاب اسلامی خلق کرده و در آن به صورت تصویری چهارده رویداد تاریخی و هویت ساز مهم و برجسته مشهد را روایت کرده است. از این اثر که در ابعاد ۱۵۰ در ۱۵۰ سانتی متر و با تکنیک آکرولیک روی بوم خلق شده است، در رویداد ملی روایت شهر «شهربانو» رونمایی شد. به همین بهانه گفت وگویی با این هنرمند ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید.

از ماجرای خلق تابلو «مشهد قدیم» بگویید. چه شد که به این موضوعات علاقه‌مند شدید؟

حدود دو سال پیش حوزه هنری کارگاه‌هایی را با حضور دکتر نوائیان درباره تاریخ مشهد برگزار و از تعدادی هنرمند مشهدی شامل نقاش، فیلم ساز، فیلم نامه نویس و... دعوت کرده بود برای اینکه هنرمندان از موضوعات هویتی مشهد ایده بگیرند و اثر خلق کنند. موضوعات جالبی در این کارگاه‌ها مطرح شد و این ایده که همه اتفاقات خوب تاریخ مشهد را در یک قاب به تصویر بکشم، آن زمان به ذهنم رسید. طرح اولیه را برای امیر بشیری، معاون هنری حوزه هنری، فرستادم و با موافقت وی کار اجرا شد.

زمانی که می‌خواستم ساخت این اثر را شروع کنم، دکتر نوائیان که مشهد پژوه است، تعدادی کتاب و منبع برای مطالعه و پژوهش بیشتر به من معرفی کرد. خودم هم دنبال پژوهش بیشتر بودم. کتاب‌های زیادی درباره آن خواندم و تصاویر زیادی دیدم تا اینکه اثر شکل گرفت. فکر می‌کنم یک بازه هشت ماهه فقط درباره آن مطالعه و پژوهش کردم. در حین اینکه کار می‌کردم، مطالعه هم می‌کردم.

پیشنهاد سوژه مشخصی به شما داده شد یا اینکه خودتان درباره سوژه به جمع بندی رسیدید؟

ایده از خودم بود. فکر می‌کردم فریم به فریم اجراکردن روایت‌ها در قاب‌های مختلف خیلی زمان بر است. از روی داستان‌ها و رویداد‌هایی که آقای نوائیان توضیح می‌داد، درنهایت به این جمع بندی رسیدم. همکاری من با گروه پژوهشی تا پایان کار تابلو ادامه داشت.

هر رویدادی را که روی نقشه می‌خواستم جاگذاری کنم، از آقای نوائیان می‌پرسیدم که ببینم چیزی که من از مطالعات و پژوهش‌ها دریافت کرده ام، درست است و آن رویداد جای درستی قرار گرفته است یا نه؛ چون چنین کار‌هایی خیلی حساس اند و زیر ذره بین منتقدان قرار می‌گیرند.

شما در این تابلو از یک پلان، حدود جغرافیایی دروازه‌های مشهد را در طول تاریخ نشان داده اید. این دوره تاریخی چه بازه‌ای را دربرمی گیرد و چه روایت‌هایی را در این دوره به تصویر کشیده اید؟

از دوره غزنوی که کهن‌ترین دروازه شهر مربوط به آن دوره است، شروع می‌شود و تا قبل از دوره قاجار را دربرمی گیرد. در این فاصله چهارده رویداد را روایت کرده ام؛ ازجمله اولین قیام زنان در ایران که توسط زنان مشهدی علیه شیره کش خانه‌های مشهد صورت گرفته، قضیه به توپ بستن حرم توسط روس‌ها و دفاع از مشهد توسط یک بانوی مشهدی که همسر صوفیان خلیفه بوده است.

این زن در نبود همسرش با تعدادی از سپاهیان جلو دروازه پایین خیابان می‌ایستد و مانع حمله و تعرض ازبک‌ها و ترک‌ها می‌شود. در روایت دیگری قدمت محله نوغان را نشان داده ام. نوغان قدیمی‌ترین قسمت شهر مشهد است که هشت آب انبار و کاروان سرا داشته است. همچنین مسجدی با پنج گنبد داشته که از بیرون دیوار‌های شهر دیده می‌شده است.

روایت ایجاد نهر آبی که از بالاخیابان شروع می‌شده، از وسط حرم رد می‌شده و در پایین خیابان ادامه پیدا می‌کرده و همچنین قضیه ساخت سقاخانه مشهد از دیگر روایت‌های تصویری این تابلوست. روایت‌هایی نیز درباره مدارس قدیمی و بازار‌های اطراف مشهد و موقعیت جغرافیایی محله‌های عیدگاه، نوغان، بالاخیابان، پایین خیابان و سرشور در این تابلو به تصویر کشیده شده است.

این اثر را باید نوعی نقشه همراه با برخی توضیحات بدانیم یا یک تابلو نقاشی است؟

یک تابلو نقاشی در قالب نقاشی قهوه خانه‌ای مدرن است. نقاشی قهوه خانه‌ای در دسته نقاشی‌های ایرانی است که خیلی مردمی بوده است و نقال‌ها از روی نقاشی آن نقل می‌کرده اند. این نقاشی‌ها معمولا درباره یک رویداد صحبت می‌کرده اند. این کار هم تقریبا از همان جنس است، ولی در قالب مدرن و این قابلیت را دارد که یک نقال آن را نقل کند.

اگر نقالی نباشد، تابلو به تنهایی چطور می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند؟

من درباره هر تصویری که روایت شده است، توضیحاتی را روی تابلو نوشته ام. مخاطبی که به پیشینه و تاریخ و هویت مشهد علاقه‌مند باشد، ممکن است با دیدن آن تصویر و خواندن توضیحات از یک موضوع خوشش بیاید و درباره آن پژوهش و مطالعه کند. حتی می‌توان برای هرکدام از این روایت‌ها کد کیوآر تعریف کرد که مخاطب بتواند به اطلاعات مربوط به آن دسترسی پیدا کند.

این امکان در صحبتی که با مسئولان حوزه هنری استان داشتم، مطرح شد. این تابلو رئالیستی نیست و با تکنیک ساده کار شده است و تقریبا در بن مایه‌های نقاشی ایرانی قرار می‌گیرد. نقاشی ایرانی برعکس نقاشی اروپایی غیررئالیستی است و سایه روشن ندارد. این نوع نقاشی تخت است و فیگور‌ها در آن راحت کار می‌شده اند. این اثر هم تقریبا همین طور است و به سبک نقاشی ایرانی متمایل است.

اتفاقات زیادی در مشهد قدیم رخ داده اند. شما بر چه اساسی آن چهارده روایت را گزینش کردید؟

سعی کردم رویداد‌هایی را انتخاب کنم که در تاریخ مشهد برجسته‌تر و تأثیرگذارتر بوده اند. این‌ها روایت‌هایی هستند که به مشهد هویت داده اند. از چهارده روایت، سه مورد روایت‌هایی هستند که در آن‌ها زنان نقشی محوری داشته اند. من برای این روایت‌ها داستان بانوان تأثیرگذار مانند فروغ آذرخشی که اولین دبستان دخترانه را در مشهد بنیان گذاشت یا همسر صوفیان خلیفه را که از مشهد در برابر ازبک‌ها محافظت کرد، انتخاب کردم.

قبلا هم تجربه همکاری با یک گروه پژوهشی در خلق اثر داشتید؟

نه، اولین کارم بود که به صورت پژوهشی اجرا می‌کردم، ولی کار‌های آینده ام همین طور است. بعد از این تابلو، کار درباره «شاهنامه» را دست گرفتم و مطالعه درباره آن را شروع کردم. آن کار یک تابلو بزرگ است که روایت‌ها به همین شکل در آن به تصویر کشیده می‌شوند. یک نوع نقشه جغرافیایی از ایران باستان است که اتفاقاتی را روایت می‌کند. هم زمان درباره «هفت پیکر» نظامی هم کار می‌کنم و تا الان دوازده کتاب درباره آن خوانده ام. همچنین، آقای نوائیان پیشنهاد داد که مشهد را در قالبی دیگر و از زاویه‌ای دیگر، دوباره کار کنم. آن را هم در برنامه ام قرار داده ام.

پیوندی که بین هنر و تاریخ در این اثر به وجود آمده است، چقدر اهمیت دارد و آیا جای خالی آن در هنر مشهد احساس می‌شود؟

این حوزه ظرفیت‌های زیادی دارد. موضوعات کارنشده بسیارند، اما از آن طرف خیلی از هنرمندان و مردم اطلاعات کافی درباره آن‌ها ندارند. خود من تا قبل از اینکه در این کارگاه‌ها شرکت کنم، اطلاعاتی نداشتم؛ درحالی که جای کار فراوانی برای همه هنرمندان به ویژه نقاش ها، فیلم ساز‌ها و داستان نویس‌ها دارد.

ارائه دادن این اطلاعات به مردم هم مهم است. مردم باید در معرض این واقعیت‌های تاریخی قرار بگیرند تا کنجکاو شوند و درباره آن‌ها مطالعه کنند. با وجود این، به نظر می‌رسد در نقطه صفر هستیم. مسئولان می‌توانند برای مردم و هنرمندان دغدغه ایجاد کنند، از این طریق که آن‌ها را در معرض اطلاعات و آثار هنری مرتبط با آن‌ها قرار دهند.

بازخورد‌هایی که از مخاطبانتان در این کار گرفتید، چگونه بود و چه تأثیری در روند کار شما داشت؟

همیشه دریافت‌های مخاطبان برای من مهم‌تر از فکر خودم بوده اند. این تابلو چه برای مردم و چه برای هنرمندان جذاب بوده است. حتی چند فیلم ساز برای ساخت فیلم از آن ایده گرفتند. این بازخورد‌ها من را مشتاق کرد که کار‌های دیگری دراین زمینه انجام دهم.

به نظرتان مشهد از حیث هنر‌های تجسمی و به ویژه نقاشی در چه وضعیتی قرار دارد؟

مشهد به شدت از نظر هنرمند ظرفیت دارد. هنرمندان زیادی دارد، ولی از آن طرف بیشتر هنرمندانش کمتر کار می‌کنند. بخشی از این مشکل به نبود پاتوق‌های هنر در مشهد برمی گردد؛ پاتوق‌هایی که بتوانند هنرمندان را کنار هم جمع و برایشان دغدغه ایجاد کنند. اینکه یک گروه کنار هم قرار بگیرند و در کنار هم کار کنند، علاقه و شوق زیادی بین هنرمندان ایجاد می‌کند. هنرمندان زیادی داریم که شناخته شده نیستند، ولی بسیار عالی کار می‌کنند. دغدغه کیست که این‌ها را کنار هم جمع کند؟

فکر می‌کنید شرایط رشد برای هنرمندان نقاش در مشهد فراهم است؟

به نظرم هنرمند مانند گیاهی است که به سمت نور رشد می‌کند. در نتیجه هرچقدر هم که جلو آن سنگ و صخره باشد، دانه به سمت نور جوانه می‌زند و از لابه لای سختی‌ها خودش را بیرون می‌کشد. هنرمند هم در هر موقعیتی می‌تواند بدرخشد، درصورتی که دغدغه اش هنر باشد و با عشق کار کند. من خودم این را تجربه کردم. کار‌هایی که با عشق انجام داده ام، همیشه توجه مخاطبانم را جلب کرده اند.

جامعه هم خیلی مؤثر است در اینکه هنرمند زودتر رشد کند و کارش دیده شود. به تازگی شهرداری در مشهد از نقاشی حمایت می‌کند، ولی به نسبت ظرفیتی که از هنر و هنرمند در این شهر وجود دارد، هنوز خیلی جای کار دارد. دغدغه من این است که مردم عادی هم هنر را در خانه هایشان داشته باشند و کار هنری ببینند تا بتوانند کار هنری را درک کنند. باید آن‌ها را در معرض کار هنری قرار داد. اگر این اتفاق بیفتد، هنر می‌تواند انسان‌ها را به تعالی برساند، ولی متأسفانه خیلی از این وضعیت دوریم. می‌شود هنر را روی دیوار‌های شهر پیاده کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.