الهام ظریفیان | شهرآرانیوز هفته گذشته نمایشگاهی از آثار خوش نویسی مریم امام وردی در نگارخانه رضوان با عنوان «رضای دوست» برگزار شد. امام وردی متولد تهران، ولی بزرگ شده مشهد است. او خوش نویسی را از سال ۱۳۷۹ شروع کرد و سال ۱۴۰۰ مدرک استادی اش را از انجمن خوش نویسان گرفت. او سال ۱۳۹۸ آموزشگاه خودش را تأسیس و فعالیت هایش را در این آموزشگاه متمرکز کرد. او در این سالها در نمایشگاههای گروهی زیادی شرکت کرده، اما شاخصترین آنها چهار نمایشگاه انفرادی اش در مشهد و تهران بوده است. این هنرمند همچنین برگزیده شش دوره جشنواره قرآنی و بانوان در کشور بوده است.
امام وردی در پنجمین نمایشگاه انفرادی اش اشعاری عاشقانه از شاعران کلاسیک و معاصر فارسی را انتخاب کرده است، چنان که در کنار اشعار عاشقانه و معروفی از شاعرانی مانند حافظ، عطار، فردوسی و سعدی، اشعار شاعرانی مثل سهراب سپهری، احمد شاملو، فریدون مشیری و حتی شاعران کمترشناخته شده مانند حسین غیاثی و کیوان مهرگان را هم میتوانستید در نمایشگاه او به صورت تابلوی خوش نویسی ببینید.
امام وردی درباره این نمایشگاه میگوید: «دوست داشتم، این نمایشگاه تم عاشقانه داشته باشد، چون مردم در هر سنی که باشند، عاشقانهها را دوست دارند.» گپ وگفت کوتاهی با این هنرمند در حاشیه نمایشگاه عاشقانه اش انجام دادیم که در ادامه میتوانید بخوانید.
در چند سال گذشته به ویژه از بعد از کرونا، نقش فضای مجازی در اقتصاد هنر پررنگتر شد. دنیای مجازی فرصتی به هنرمندان داد که با علاقهمندان و مخاطبان خودشان از هرجای دنیا ارتباط بگیرند. همچنین این فضا باعث بیشتردیده شدن آثار هنری و به طبع، خرید این آثار میشود. درواقع شاید چالش هنرمندان خوش نویس در اقتصاد هنر ناشی از ناآشنایی آنها با فضای مجازی باشد. هنرمندان باید بتوانند با جامعه مخاطبان خود ارتباط بگیرند.
یکی از دلایلی که من نمایشگاه گذاشتن را دوست دارم، این است که میتوانم با مخاطبم ارتباط برقرار کنم. یک روز یکی از استادان به من گفت وقتی نمایشگاه فروش نمیآورد، دلیلی ندارد نمایشگاه بگذاریم، چون نمایشگاه هزینه دارد؛ ولی من فکر میکنم در نمایشگاه قرار نیست فقط اثر فروخته شود. من به عنوان خوش نویس دوست دارم فضایی را به وجود بیاورم که مردم عادی هم بتوانند اثر هنری ببینند.
من دو نمایشگاه در تهران داشتم، ولی فقط در یکی از آنها فروش خوبی داشتم که آن هم کاملا اتفاقی بود؛ بنابراین نمیتوان گفت اگر تهران نمایشگاه بزنی، صددرصد فروش داری یا اینکه اگر من برای رفتن به کشور دیگری هزینه کنم، میتوانم مطمئن باشم که آنجا میفروشم. من نمیتوانم این ریسک را بکنم.
احتمالا همین طور است. خیلیها فکر میکنند فقط باید برای فروش، اثری خلق کنند. این نگاه خوبی نیست. من فکر میکنم به هرحال باید کار عرضه شود. من اگر کار نکنم و کارم را عرضه نکنم، جامعه از کجا باید بداند که من خوش نویسی میکنم؟ وقتی من یک نمایشگاه میگذارم، دست کم هفتاد نفر آدم جدید میآیند آثار را میبینند. هر ماه اگر یک خوش نویس در مشهد نمایشگاه داشته باشد، چند مخاطب آثار هنری را میبینند؟ از بین این تعداد چند نفر هم که بتوانند اثر بخرند، باز خودش باعث بیشتردیده شدن آثار میشود.
زمانی من میتوانم در اقتصاد هنرم موفق باشم که در کارم نوآوری داشته باشم و آن ارائه را مخصوص خودم کنم.
بله. این امضای هنرمند است که باعث میشود اثری فروخته شود، چون نوآوری دارد.
به تعاریف زیادی میتوان فکر کرد. استادانی را در تهران میشناسم که بسته آموزشی آماده میکنند و در بستر مجازی میفروشند، ولی زیست هنر در فضای مجازی نیازمند استفاده از فناوری و آدمهایی از این جنس در کنار هنرمند است. جشنوارهها هم شکل دیگری از این تعریف میتوانند باشند. در سالهای گذشته جشنوارههای مختلفی در کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه در زمینه خوش نویسی برگزار شده است که به دلیل مبالغ زیاد جوایز آن، هنرمندان زیادی از ایران در آنها شرکت میکنند؛ اما تعداد کسانی که جایزه میگیرند، نهایت بیست نفر هستند.
این جشنوارهها طیف وسیعی از خوش نویسها را نمیتوانند پوشش دهند؛ بنابراین من باز هم فکر میکنم خیلی کارها را در فضای مجازی میشود کرد، ولی شاید آن ارتباط بین هنرمندان خوش نویسی و فضای مجازی هنوز آن چنان که باید شکل نگرفته است. شما وقتی وارد فضای مجازی میشوید و ابزارها و ظرفیتهای آن را میشناسید، راههایی را که میشود هنرتان را به آن پیوند بزنید هم پیدا میکنید، اما خیلی از هنرمندان به دلیل روحیه هنری شان ترجیح میدهند در عزلت خودشان کار کنند.
انجمن خوش نویسان میتواند اینجا نقش ایفا کند. انجمن مثل خانه ماست. استادانی که سن بیشتری دارند و با مجازی ارتباط نمیگیرند یا ارتباط گرفتن در این فضا را بلد نیستند، همان راههای قدیمی را میشناسند، ولی اکنون کار انجمن در مشهد و بیشتر شهرها فقط به آموزش محدود شده است و هیچ کاری برای فروش آثار و مرتبط کردن استادان پیشکسوتی که با فضای مجازی ارتباط نگرفته اند، نمیکند.
چون کلاس مجازی برگزارکردن، ویدئوگرفتن و مدیریت فضای مجازی سختیهای خودش را دارد و خیلی از استادان پیشکسوت حوصله این کارها را ندارند. با وجود این، انجمن میتواند نقش تسهیل کننده داشته باشد. مثلا برخی ویدئوها را انجمن ضبط کند و برای هنرجوها بفرستد.
اگر نمایشگاههای این چنینی بیشتر برگزار شوند، بی گمان توجه رسانهها را جلب میکند و باعث میشود آثار آن هنرمند بیشتر دیده شود، ولی پیش از آن باید این ظرفیتها را به جامعه بشناسانیم. برای من تجربه خوبی بود، چون استاد شفیعی کدکنی را همه میشناسند. این اواخر یکی از دوستان مشهدی ام که در تهران زندگی میکند، نمایشگاه خوش نویسی از اشعار شاعران مقبرةالشعرای آرامگاه فردوسی برگزار کرد.
جالب است که در این نمایشگاه اشعار کسانی را دیدم که تا حالا اصلا اسمشان را هم نشنیده بودم؛ بنابراین در درجه اول باید این ظرفیتها را به مردم بشناسانیم. وقتی من اثر هنری تولید میکنم، به فروش آن هم فکر میکنم. اگر من شعرهای محمد قهرمان را بنویسم، حداقل کاری که میشود کرد، این است که سازمانهایی که در این جغرافیا هستند، از من حمایت کنند، این آثار را از من بخرند و در فضاهای عمومی به نمایش دربیاورند که مردم اینها را بشناسند تا بعد من و امثال من بتوانیم این راه را ادامه دهیم. الان اگر نمایشگاهی از اشعار حافظ برگزار کنم، طرف دار خودش را دارد، چون شناخته شده است و مخاطب با آن خاطره دارد، ولی با شعر شعرای جدید خاطرهای ندارد.
در آزمون استادی که سال ۱۴۰۰ برگزار شد، از بین بیش از صد نفر قبول شدگان، پنج نفر خانم بودند که چهار نفرشان از مشهد بودند؛ پس ما رو به صعودیم. ظرفیت استادانی که در مشهد وجود دارند، قابل مقایسه با شهرهای دیگر نیست. هیچ شهری پنج استاد خوش نویس خانم ندارد. وقتی استاد خوب هست، تربیت هنرجوی خوب هم میسر میشود، متقاضی و علاقهمند بیشتری هم هست.
آموزشگاههایی داریم که هنرجویان زیادی دارند، چون استاد خوب دارند. اگر انجمن خوش نویسان بهتر کار کند، مشهد میتواند قطب خوش نویسی کشور باشد. در همه جشنوارههای کشوری و خارجی یک پای ثابت برگزیدگان، مشهدیها هستند؛ اما متأسفانه مشهد با اینکه استاد خوب، هنرجوی علاقه مند، مشاهیر بزرگ و ادبیات غنی دارد و میتوانست قطب خوش نویسی کشور و مرکز خرید و فروش آثار هنری درجه یک خوش نویسی باشد، در این جایگاه قرار نگرفته است.