صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

انتخابات درون‌خانگی!

  • کد خبر: ۲۱۳۸۸۹
  • ۰۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۵
فقط ۱۰ سال سن داشتم، ولی از اینکه تمام اعضای خانواده جز من می‌توانستند در انتخابات شرکت کنند ناراحت بودم.

فقط ۱۰ سال سن داشتم، ولی از اینکه تمام اعضای خانواده جز من می‌توانستند در انتخابات شرکت کنند ناراحت بودم. از پدرم خواستم به شعبه اخذ رأی بیاید و یک زیرمیزی چیزی به آن‌ها بدهد تا اجازه دهند منِ ۱۰ ساله هم رأی بدهم، ولی پدر فقط لبش را گاز گرفت.

مادرم وقتی دید که این‌قدر پا به زمین می‌کوبم و گریه می‌کنم که منم دوست دارم رأی بدهم! گفت: حالا که این بچه این‌قدر دوست دارد در انتخابات شرکت کند چرا خودمان در خانه خودمان انتخابات برگزار نکنیم؟ به‌جز پدر و مادر، ما چهار تا برادر به همراه دو خواهر اعضای خانواده را تشکیل می‌دادیم و قرار شد سرپرست خانوار که تا‌کنون به صورت پیش‌فرض، پدر بود از این پس با برگزاری انتخابات مشخص شود. تنها کاندیدا‌های اولین دوره انتخابات درون‌خانه‌ای پدر و مادرم بودند.

ابتدا پدرم شروع کرد به سخنرانی: خوشبختانه در این سالیان درازی که من سرپرست خانوار بوده‌ام خرید منزل هر ماه بیشتر از ماه قبل بود. مثلا در همین یک‌ماهه اخیر مقدار خرید گوشت مرغ ۳۵‌درصد افزایش داشت. گوشت قرمز ۲۸‌درصد. تخم‌مرغ ۴۲ درصد. میوه ۲۵‌درصد و لبنیات هم ۳۳‌درصد. من این قول را به شما می‌دهم در صورتی که باز هم به سمت سرپرستی خانوار انتخاب شوم این روند رو‌به‌رشد خواهد داشت.

نوبت نطق انتخاباتی مادر بود. مادر گفت: یک دقیقه همگی پشت سر من بیایید. مادر به سمت یخچال و فریزر راه افتاد و در هر دو آن‌ها را باز کرد. کاملا پر از خالی بودند! آن قدر که می‌شد آن‌ها را از برق کشید و از آن‌ها به عنوان کابینت یا کمد استفاده کرد.

سپس در‌ها را بست و گفت: من دیگه حرفی ندارم، باشه برای بعدا! بلافاصله‌انتخابات برگزار شد و مادرم با هفت رأی از هشت رأی به عنوان سرپرست جدید خانوار انتخاب شد. از حق نگذریم دوره اقتصادی خوبی بود و برای دوره بعدی حتی پدرم برای سرپرستی خانوار کاندیدا نشد. ولی این بار من پا پیش گذاشتم و کاندیدا شدم. پس از پایان شمارش آرا توانستم با هشت رأی حائز اکثریت آرا شوم. بعد از اینکه من اکثریت را به دست آوردم؛ تمام اعضای خانواده با تعجب به من نگاه می‌کردند.

برادر بزرگم گفت: یک چیزی مشکوکه. چطور ما همه‌مون کلا هشت نفریم تو هشت رأی آوردی و مادر هفت رأی؟! خلاصه آن‌ها به جای اینکه انتخاب شدن من را تبریک بگویند ادعا کردند هفت رأی از هشت رأی تقلبی بوده است. چند ماه دیگر دوباره انتخابات درون‌خانه‌ای برگزار می‌شود. امیدوارم آن‌ها اتفاقاتی را که در انتخابات قبلی پیش آمد فراموش کنند. این طوری احتمال اینکه صلاحیتم برای دوره جدید تأیید شود بیشتر است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.