مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ روز ۱۷ شعبان سال ۱۳۲۷ قمری (شهریور ۱۲۸۸ خورشیدی) تعدادی از مشروطهخواهان تندرو مشهد که خیالشان بابت فتح تهران راحت شده بود و مشغول تسویهحسابهای شخصی و حزبی در مشهد بودند، به بحرآباد رفتند تا با میرزاحبیب خراسانی، مجتهد بزرگ و به قولی «اول» مشهد، گفتگو کنند. بهانه این افراد برای دیدار با میرزاحبیب، رفع کدورت و سوءتفاهمهایی بود که در چند ماه قبل از آن بهوجود آمده بود.
میرزاحبیب در ابتدای نهضت مشروطه، از علمای طرفدار این جریان بود و حتی «بیرونی» خانهاش در چهارباغ را برای برگزاری جلسات انجمن ایالتی خراسان، دراختیار نمایندگان منتخب گذاشته بود، اما طولی نکشید که رفتارهای تندروانه برخی مشروطهخواهان، او را به این جریان بدبین کرد؛ البته میرزا به مخالفت علنی با مشروطه نپرداخت، ولی تندروها که حاضر نبودند کوچکترین صدای مخالفی را بشنوند، بعد از فتح تهران و سقوط استبداد صغیر، میرزاحبیب را برای تأیید بیچونوچرای مشروطیتی که تبلیغ میکردند، زیر فشار گذاشتند. نتیجه این رفتار سبکسرانه، هجرت و انزوای میرزاحبیب خراسانی در ملک شخصیاش، واقع در روستای بحرآباد بود. مشروطهخواهان زمانی به دیدار میرزا رفتند که خادم وی برای کاری به مشهد رفته بود و در خانه حضور نداشت.
تندروها ترتیب پذیرایی را در جلسه آشتیکنان دادند؛ شربت «قرهقات» (تمشک کوهی)، شیرینی آشتیکنان بود، اما ساعتی بعد از خروج میهمانان ناخوانده، حال میرزاحبیب منقلب و آثار مسمومیت در چهره وی ظاهر شد. طولی نکشید که مجتهد بزرگ مشهد در دوره مشروطه، دار فانی را وداع گفت. درباره حقیقت این ماجرا هیچگاه تحقیق درستی صورت نگرفت، اما بعدها پسر میرزاحبیب، در مقدمه دیوان شعر وی، پرده از آن جنایت هولناک برداشت.
به این ترتیب، روستای قدیمی بحرآباد، میزبان یکی از حوادث ناگوار عهد مشروطه در مشهد شد؛ روستایی که البته قدمتش، بیش از این حرفهاست و نقل داستان میرزاحبیب برای شما خوانندگان عزیز، بهانهای است برای نوشتن از تاریخ آن؛ تاریخ روستایی قدیمی که امروز در محدوده شهرداری منطقه ۱۰ قرار دارد و از میانه دهه ۱۳۶۰، بهتدریج بخشی از کلانشهر مشهد شده است.
وجهتسمیه «بحرآباد» دقیقا معلوم نیست. الهام ظریفیان، خبرنگار روزنامه شهرآرا، در گزارشی با موضوع از «بهارآباد» تا «بحرآباد»، کوشیده است با تکیه بر روایات مردمی و تاریخ شفاهی، ردونشانی از سابقه این نامگذاری بیابد. مصاحبهشوندگان گزارش او که بیشترشان از اهالی قدیمی بحرآباد هستند، معتقدند که نام این محل، بهدلیل آبوهوای خوبش، «بهارآباد» بوده و بهتدریج به بحرآباد تغییر کرده است، با این حال به این ادعا نمیتوان چندان اعتنا کرد.
در اسناد قدیمی -چنانکه در ادامه بررسی خواهیم کرد- نام این روستا همان «بحرآباد» ثبت شده و ظاهرا از دوره صفویه این نام شهرت داشته است. نبود مدارک قابل تکیه در این زمینه، مانع از ارائه حدس و گمان درست میشود و اجازه نمیدهد درباره این موضوع به نتیجهای مستند برسیم.
شاید بتوان احتمال داد که دلیل نامگذاری بحرآباد، وجود آب فراوان در این روستا یا اطراف آن بوده باشد؛ وضعیتی که به هر نحو باعث ایجاد چشمانداز خاصی برای روستا میشد؛ هرچند که این فرضیه نیز، در حد حدس و گمان است و باید منتظر یافتن مستندات لازم باشیم.
قدیمیترین سندی که در آن میتوان نام «بحرآباد» را مشاهده کرد، وقفنامه قدیمی و مشهور مدرسه علمیه «نواب» در ابتدای بالاخیابان است؛ وقفنامهای که میرزاصالح رضوی، بانی ساختمان مدرسه و البته چند بنای معتبر دیگر در مشهد، مانند مصلای پایینخیابان، در سال ۱۰۹۰ قمری (۱۰۵۸ خورشیدی) تنظیم کرد. طبق گزارش مرحوم عبدالحمید مولوی، در متن وقفنامه میرزاصالح رضوی آمده است: «مزرعه بحرآباد میانولایت، یک سهم از هجده سهم، پنج خروار غله».
به این ترتیب، قسمتهایی از این مزرعه یا روستای قدیمی، در زمره موقوفات مدرسه علمیه نواب قرار داشته است. سندی با شماره ۱۵۶۱۰۰ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی وجود دارد که مربوطبه دفتر «اَوارجه» (حسابهای روزانه) درآمدهای آستانقدس از محل اجاره مزرعه بحرآباد است و در دوره نیابت تولیت میرزاابراهیم رضوی در سال ۱۰۹۹ قمری تنظیم شده است (یک سال پس از نگارش این سند، میرزاابراهیم رضوی مقابل ایوان طلای صحن عتیق، بهدست تعدادی از رقبای دیرینش به قتل رسید).
از این زمان به بعد، یعنی بعد از دهه ۱۰۹۰ قمری، نام «بحرآباد» درمیان اسناد و مکتوبات رسمی بهچشم میخورد؛ بهعنوان مثال، دفتر «اوارجه» سال ۱۱۲۹ قمری این مزرعه، با شماره ۱۵۶۱۰۵ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود که نشاندهنده ارتباط مالی دستکم بخشی از اراضی بحرآباد، در قالب موقوفه، با تشکیلات حرم مطهر رضوی است. نمونهای دیگر از ارجاعات اسنادی مربوطبه بحرآباد را میتوان در وقفنامه «یُلداشبیک» ملاحظه کرد که در سال ۱۱۵۸ قمری تنظیم شده و مهدی سیدی گزارش مختصری از آن را در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» آورده است.
اهمیت وقفنامه «یلداشبیک» در مطالعات تاریخی مربوطبه روستای بحرآباد، در تعیین حدود جغرافیایی این مزرعه است. مهدی سیدی این حدود را با استناد به وقفنامه، چنین گزارش میکند: «حدی به کال فیمابین مزرعه مهرآباد، حدی به نهر مزرعه سیسآباد و مزرعه عِوَضی، حدی به کال اسماعیلآباد و بعضی اراضی مزرعه اسماعیلآباد و بعضی به مزرعه فتحآباد و بعضی به مزرعه مهرآباد مشهور به فتحآباد، حدی به نهر میرعلیشیر، مشهور به نهر شاهی واقعه در بلوک جاغرق». یلداشبیک در این وقفنامه، بخش بزرگی از اراضی بحرآباد را وقف امور خیریه کرده بود. از وی موقوفات ارزشمند دیگری هم در اطراف مشهد باقی مانده است. ظاهرا او مالک روستای «یوسفیه» هم بوده که طی یک وقفنامه، عایدات آن را به برنامه شبهای احیای ماه رمضان در حرم امامهشتم (ع) اختصاص داده است.
بخشی از درآمد این موقوفه هم، برای تأمین مواجب حفاظ حرم رضوی درنظر گرفته شده بود. در دیگر وقفنامهها و گزارشهای مشهور مربوطبه آنها، مانند «طومار عضدالملک» که یکی از اسناد مشهور مربوطبه موقوفههای آستانقدس محسوب میشود و در سال ۱۲۷۳ قمری تنظیم شده است، اطلاعات دیگری هم درباره محدوده جغرافیایی بحرآباد وجود دارد.
طبق گزارش طومار عضدالملک، قسمتی از اراضی بحرآباد به محدوده زمینهای مزرعه مشهور «خایقان» منتهی میشد. با وجود اطلاعات مربوطبه موقوفه بودن بخشهایی از اراضی بحرآباد، مهدی سیدی معتقد است که «این [مزرعه]... خردهمالک بود، اما عمده اراضی آن به اعقاب میرزاحبیب خراسانی (شاعر و عارف روحانی دوره مشروطه، از اعقاب میرزامهدی مجتهد شهید، خاندان حبیباللهی) تعلق داشت و تقریبا در فاصله پنجششکیلومتری شهر مشهد، در حاشیه چپ جاده قدیم فردوسی واقع بود».
طبق گزارش ظریفیان و به نقل از اهالی منطقه، خاندان حبیباللهی بعدها در دهه ۱۳۴۰ شمسی، با قطعهبندی اراضی بحرآباد، توانستند مانع از تقسیم آن در دوره اصلاحات ارضی شوند. بنده کوشیدم میان مالکیت خصوصی و اراضی وقفی بحرآباد، رابطهای مستند و منطقی بیابم، اما متأسفانه تا زمان نگارش این گزارش به نتیجهای نرسیدم، با این حال میتوان چنین فرض کرد که بخشی از اراضی بحرآباد، از نظر مالکیت، موقوفه به حساب میآمده و بخشی دیگر، مالک خصوصی داشته است.
برپایه سند شماره ۱۲۰۸۱۴ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی، بخشهایی از «مزرعه بحرآباد در بلوک میانولایت»، را «حاجی میرزاعلی» به «آقاحسین»، داروغه بحرآباد، مصالحه کرده و دراختیار وی قرار داده است که هم نشان از خصوصی بودن بخشی از املاک دارد و هم به نامی از داروغه قدیمی بحرآباد و احتمالا قدیمیترین اسمی که از ساکنان این روستا وجود دارد، اشاره میکند. این سند مربوطبه سال ۱۳۲۴ قمری (۱۲۸۹ خورشیدی)، حدود ۱۱۳ سال قبل است.
در کتابچه «میانولایت» که در دوره ناصرالدینشاه قاجار تنظیم شده است و شامل معرفی مزارع و روستاهای اطراف مشهد در بخش میانولایت است، نام «مزرعه بحرآباد» بهچشم میخورد. در این سند قدیمی که بنیاد پژوهشهای آستانقدسرضوی بهعنوان بخشی از کتاب «جغرافیا و نفوس خراسان در عصر ناصری» منتشر کرده است، درباره بحرآباد میخوانیم: «مزرعه بحرآباد در یکفرسخی شهر [واقع است]. قدیم النسق است. پانزده خانوار از کُرد و ترک و تاجیک دارد و زراعت این مزرعه به آب قنات، مشروب میشود. هوایش معتدل است، نوکر دیوانی ندارد».
نکته جالب توجه درباره وضعیت زراعی بحرآباد در سدههای پیش، این است که مانند بسیاری از روستاها و مزارع بخش «میانولایت»، با وجود قرار داشتن درکنار نهر نادری یا شاهی که بعد از ورود به مشهد، در مسیر غربی به شرقی خیابان جریان داشت، کشاورزان و صاحبان زمین، نمیتوانستند از آب این نهر راهبردی استفاده کنند و باید برای رفع نیازهایشان، به قنات قدیمی روستا تکیه میکردند.
مطالعه درباره تاریخ زیرساختهای بحرآباد براساس اسناد موجود چندان ساده نیست؛ علاوهبر کمبود سند، تشابه اسمی با برخی مزارع شهرهای دیگر خراسان، چالش بزرگ انجام این پژوهش محسوب میشود؛ مثلا در اسناد موجود، مزرعهای با نام بحرآباد از توابع نیشابور هم وجود دارد که موقوفه «نظامالدوله» است. طبق مستندات موجود، آستانقدسرضوی در تعمیر و لایروبی قنات بحرآباد، بهعنوان مالک بخشی از اراضی، مشارکت داشته است.
سندی از سال ۱۳۰۴ قمری (۱۲۶۶ خورشیدی)، دوره ناصرالدینشاه وجود دارد که مربوطبه تأمین هزینه تعمیر قنات این روستا در ماه جمادیالاول است و خبر از مشارکت آستانقدس در تعمیر و لایروبی قنات مذکور میدهد.
نکته دیگری که شاید گفتنش خالی از لطف نباشد، مربوطبه هزینه کردن درآمد آستانقدس از محل موقوفه مزرعه بحرآباد است.
این درآمد، ظاهرا براساس سفارش واقف، به زائران درراهمانده و فقیر تعلق میگرفته است. سندی با شماره ۴۳۳۹۷ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی و مربوطبه سال ۱۲۹۲ قمری (۱۲۵۴ خورشیدی) وجود دارد که نشان میدهد مسئولان مربوط از محل درآمد مزرعه بحرآباد، به جمعی از زائران اهل کربلا کمک نقدی کردهاند.