به گزارش شهرآرانیوز، با منصور ضابطیان میشود درباره نسبت نوشتن و فصلها و سفر حرف زد. نویسنده و روزنامهنگاری که پیش از این صدایش با شبهای پخش «رادیو ۷» و «صدبرگ» شبکه چهار خاطرهانگیز شده است و حالا اگر سفرنامه خوان باشید، میدانید که ضابطیان پاییز و زمستان هر سال یک سفرنامه مینویسد و به چاپ میرساند. به بهانه چاپ کتاب «دودستی» با این سفرنامهنویس گپ و گفتی داریم درباره فصلها، سفر و نوشتن.
شما ۵۳ بهار را پشت سر گذاشتید، به ما بگویید خاصیت بهار در چیست؟ نوروز چه تفاوتی با دیگر روزها دارد؟
بهار درواقع یک جور بازیابی زندگی است، به ویژه برای ما ایرانیها. بازگشت به نقطه ثقل، دوباره فکر کردن و دوباره شروع کردن است. گرچه بهار به صورت فیزیولوژیکی و جغرافیایی در تمام دنیا حال و هوای دیگری در همه آدمها ایجاد میکند و همه خوشحال میشوند که بهار میآید، اما برای ما ایرانیها نوروز حال و هوای دیگری دارد. انگار دوباره میدوی و به یک نقطه آرامش میرسی و دوباره بعد از کمی ایستادن شروع به دویدن میکنی.
هرچه به بهار نزدیکتر میشویم انتظارمان برای خواندن بهاریهها بیشتر میشود، آیا بهاریه خاصی هست که در یادتان ماندگار شده باشد؟
روزهایی که مجلات و روزنامهها واقعا رونق داشت، همه ما منتظر شمارههای نوروزی و ویژهنامههای بهاریاش بودیم که بهاریه بخوانیم. یا زمانی که خودم روزنامهنگاری میکردم و سراغ آدمها میرفتیم تا بهاریههای خوبی برایمان بنویسند یادم هست که یک بهاریه، خیلی برایم زیبا بود.
بهاریهای که خیلی در ذهنم ماندگار شد به قلم علی حاتمی در مجله گزارش فیلم بود. داستان دو دلداده افغان بود و شما تصور کنید نثر علی حاتمی و دو دلداده افغان چقدر دلنشین میشود. علی حاتمی بهاریه دیگری هم داشت که با این شعر معروف تمام میشد: بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت.
این دو بهاریه را هنوز در خاطرم نگه داشتهام.
بهنظر شما نسبت فصلها و سفر در چیست؟ بهترین فصل اصلا برای سفر کردن چه فصلی است؟ و در آخر بهترین فصل برای نوشتن کدام است؟
هر فصلی که بنویسید بهترین فصل است. از نظر یک نویسنده هر فصلی که تو حال آنرا، سوژه آنرا و ایدهاش را داشته باشی که بنشینی و چیزی خلق کنی به نظرم بهترین فصل نویسنده آن زمان است. اما اگر از زاویه سفر نگاهش کنیم، بستگی دارد به اینکه در طول سال چقدر وقت داشته باشیم، اهل چه چیزهایی باشیم؟ برای خیلی از ما ایرانیها نوروز فصل خوبی برای سفر کردن است. اما اگر من بخواهم سفر داخلی داشته باشم اصلا نوروز را انتخاب نمیکنم و در تهران میمانم چرا که زیباترین صورت تهران در نوروز است که میشود در آن نفس کشید.
به نظر شما نوشتن هم در زندگی ما فصل دارد؟ اگر دارد بهارش کجاست؟ و اینکه خودتان در کدام فصل نوشتن هستید؟
چندسال است که سفرهایم به این صورت شده که اول پاییز سفری میروم برای نوشتن یک کتاب، کما اینکه امسال ژاپن رفتم، سال قبل کانادا و قبلتر از آن استانبول بود و حاصل این سفرها یک کتاب میشود. الان هم که افتخار این را دارم که در کنار مشهدیهای عزیز باشم و به خاطر کتاب «دودستی» که ماجرای سفرم به ژاپن است، حاصل نوشتن در ابتدای پاییز و اوایل زمستان من است که صرف نوشتن میشود. چندماه اول سال من هم برای جستوجو درباره سفر بعدی و سفرهای متعدد داخلی در ارتباط با کتاب قبلی میگذرد.
چند سال پیش سفری به مشهد داشتید و درمورد المانهای نوروزی مشهد مستندی تهیه کردید. به نظر شما این المانها اهمیتشان در چه چیزی است؟ اصلا چه اهمیتی دارد که در نوروز شهر بوی بهار بگیرد؟
در این سالها البته امسال را نمیدانم، مشهد در بهار رنگ و بوی بیشتری میگیرد. امسال احتمالا به خاطر سرما و زمستان اخیر این اتفاق کمتر افتاده است. اما یک چیزهایی تبدیل به سنت میشود انگار، مثلا ساخت المانهای بهاری در مشهد هم تبدیل به سنتی شده که ما منتظرش هستیم. خود من وقتی امسال به مشهد آمدم پرسوجو کردم که المانهای بهاری چه خبر؟ و انگار قرار است بعدا رونمایی شود از آنها.
مبلمان شهری از آن چیزهایی است که به شدت مهم است و ما خیلی از شهرها را به خاطر آنها به یاد میآوریم و در خیلی از شهرها نیز از آنها غافل میشویم مخصوصا درمورد کودکان به این صورت است که وقتی یک المان شهری را در شهری که به آن سفر میکنیم میبینیم تا آخر عمرمان آن را فراموش نمیکنیم. من هنوز آن مجسمههای کلاف کاموا و پیرزنی را که در مشهد دیدم یادم هست یا هنوز آن سبدهای چای که در کودکی و سفرم به لاهیجان دیدم را به خاطر دارم.
بگذارید با یک سوال شاعرانه این گفتوگو را به پایان برسانیم، شما شروع زندگیتان در پاییز بوده است. به نظرتان کدام فصل برای پایان زیستن میتواند خوب باشد؟
همیشه فکر میکنم بهترین مرگ در زمانی است که دیگران را به دردسر نیندازیم. خودم امیدوارم در زلّ گرما یا بارش برف این اتفاق برایم نیفتد تا دیگران مجبور نشوند بار مرگ من را با دردسر به دوش بکشند. برای همین فکر میکنم بهار یا پاییز بهترین فصل برای اتمام زندگی باشد.