صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

در گفتگو با رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی، زیارت، گردشگری و رسانه شورای شهر مشهد؛

باید از هویت خود پاسداری کنیم

  • کد خبر: ۲۲۰۷۵
  • ۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۱
احسان اصولی می‌گوید او و سایر همکارانش در مدیریت شهری به الگویی موفق برای مدیریت شهری با حضور همه جریان‌های فکری رسیده‌اند.
احسان خزاعی - رئیس جوان کمیسیون فرهنگی، اجتماعی، زیارت، گردشگری و رسانه شورای اسلامی شهر مشهد باور دارد که تلاش‌های او و همکارانش در شورای پنجم و تمام مدیریت شهری مشهد در نزدیک به ۳ سال فعالیت، مشهد را به شهری دلپذیرتر برای شهروندانش تبدیل کرده است. او راز این موفقیت را پرهیز از سیاسی‌کاری و تعامل با تمام جریانات و نهاد‌های تأثیرگذار شهر، فارغ از نگاه و سلیقه سیاسی آن‌ها می‌داند. احسان اصولی البته از برخی ناملایمات و سنگ‌اندازی‌ها گله می‌کند، اما معتقد است همدلی، اثری پر‌رنگ‌تر داشته و نتیجه‌اش برای مردم ملموس است، به ویژه اتفاقاتی که در عرصه فرهنگ و هنر مشهد رخ داده است یا در آستانه به وقوع پیوستن است.

مشهد برای همه مشهدی‌ها شعار اصلی لیست امید برای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر مشهد بود و با همین شعار در انتخابات پیروز شد. حالا و با گذشت نزدیک به ۳ سال از آن موقع، این شعار در عمل چقدر محقق شده است؟

به نظرم تا حدود زیادی محقق شده است و دلیلش نگاه تعاملی است که سعی کردیم در ارتباط شورا با سایر نهاد‌ها آن را لحاظ کنیم. ما تصمیم گرفتیم توسعه مشهد را محور قرار بدهیم. در این مسیر، نماینده‌های مجلس بسیار کمک کردند، کسانی که شاید از لحاظ طیف و سلایق سیاسی، با یکدیگر تفاوت داشتیم، اما کمک کردند، چون آمدیم روی یک منطق مشترک ایستادیم. گفتیم توسعه مشهد و این اتفاق بزرگی است که در شهر شکل دادیم و نفعش را مردم می‌برند. امروز مشهد در کل کشور در حوزه‌های مختلف شهری و عمرانی پیشتاز است. مدیریت شهری مشهد الگوی خوبی در روابط بین‌دستگاهی به وجود آورده است و دلیل همه این‌ها همان نکته‌ای است که در ابتدا گفتم. ما فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی، روی نقاط مشترکی مثل شهر، استان و منافع ملی ایستادیم. در حوزه فرهنگی هم این کار را کردیم و نتایجش را دیدیم. امروز کار‌هایی را که در حوزه زیرساخت‌های فرهنگی در حال انجام است ببینید. هم‌اکنون بین نهاد دولت در عرصه فرهنگ و هنر که ارشاد است، مجموعه آستان قدس و نهاد‌های دیگر، تعاملی کم‌نظیر وجود دارد و ما در کنار هم توانستیم فضای فرهنگی مشهد را به توازن و تعادل برسانیم.

با توضیحات شما به تصویری کلی از یک الگو و یک وحدت در عین کثرت بین گروه‌ها می‌رسیم. به طور منطقی، منفعت این هم‌گرایی باید به هنرمندان و از طریق آن‌ها به مردم شهر برسد، اما خیلی این را نمی‌بینیم. مثلا قرار بود برای اختصاص فضا‌های تبلیغات شهری به گروه‌های تئاتر، کارگروهی تشکیل شود تا عدالت در این زمینه برقرار شود، اما هیچ‌گاه این اتفاق نیفتاد و باز هم کسانی بیلبورد گرفتند که روابطی داشتند. برای هنر‌های دیگر هم کم و بیش همین وضع برقرار است. چرا بعد از گذشت نزدیک به ۳ سال از آغاز‌به‌کار دوره پنجم، هنوز هم سیستم مشخصی برای حمایت از هنرمندان نداریم؟

اولا فضای هنرمندان در رابطه با مجموعه شهری دوره پنجم را با دوره چهارم مقایسه کنید. بیایید منصف باشیم. وقتی بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده است، این «هیچ» بار معنایی دارد. اگر انصاف را ملاک حرف‌ها و نوشته‌ها قرار بدهیم، مجموعه اقداماتی را که در این دوره شکل گرفته و انجام شده نمی‌توان با آنچه در گذشته انجام شده است مقایسه کرد. می‌خواهم به دوستان هنرمندم بگویم قطعا تحول ایجاد شده و سهم افراد افزایش یافته است، بر اساس همان جمله «مشهد برای همه». من به عنوان کسی که در سطح سیاست‌گذاری و تعیین راهبرد حرکت می‌کند، یک راهبرد گذاشتم که همه دیدگاه‌ها و سلایق باید در مدیریت شهر مشارکت داشته باشند و الان وقتی است که باید کارنامه ارائه کنم. تو خودت دستی در سینما و تئاتر داری. انصافا آیا سهم شما در مقایسه با گذشته بیشتر شده است یا نه؟ آیا فضایی مطلوب‌تر و مساعدتر دارید یا نه؟ اگر جواب آری است، پس ما توانسته‌ایم این راهبرد را پیش ببریم. حالا اینکه سرعت چطور است، مسئله دیگری است، اما این مسیر را ما ریل‌گذاری کردیم.

خب، ریل‌گذاری مناسبی نیست، چون هر هنرمند جوانی نمی‌تواند روی آن حرکت کند.
ما حرفمان این است که دری را باز کرده‌ایم، اما بضاعت ما محدود است و البته این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که مجموعه مدیریت شهری متولی تئاتر یا هر هنر دیگری نیست. من به‌صراحت عرض می‌کنم که ما در ۶ ماه نخست دوره پنجم، با مدیریتی که در اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشت، بیشترین تعامل را داشتیم. یک اعتماد دوسویه خیلی خوب شکل گرفته بود. اداره ارشاد در آن زمان به هیچ عنوان مدیریت شهری را رقیب خودش نمی‌دید بلکه آن را یک ظرفیت می‌دانست و از توان مدیریت شهری نهایت استفاده را می‌کرد تا بیشترین منفعت به اهالی فرهنگ و هنر برسد. حالا اینکه به اسم کجا تمام شود برایش اهمیت نداشت. اما صریح می‌گویم الان متأسفانه چنین فضایی را نداریم. این برای همه اهالی تئاتر و هنر هم واضح و روشن است. یک دست که صدا ندارد. حتی در بعضی موارد، خودمان ورود کردیم، اما آمدند و جلو فعالیت را گرفتند و اخطار هم دادند. اگر در حمایت از نگارخانه‌دار‌ها و هنرمندان تجسمی و عکاسان در فرهنگ‌سرا‌ها نمایشگاه هنری و مسابقه برگزار کردند، نامه زدند که حق ندارید بدون مجوز ما کاری کنید و اخطار دادند که پلمب می‌کنیم. درباره نحوه ریل‌گذاری هم باید بگویم در همین اتاق خودم رئیس فعلی انجمن هنر‌های نمایشی استان نشسته بود. من گفتم: برای اینکه عدالتی در فضای تئاتر به وجود بیاید، بهتر است محور انجمن باشد. شما نامه بدهید و درجه‌بندی کنید و ما بر اساس آن، فضا‌های تبلیغاتی شهر را در اختیار شما قرار می‌دهیم. اما بعد از آن جلسه، ما نه چیزی دریافت کردیم و نه چیزی دیدیم. خب، در این شرایط، وقتی هنرمندان می‌بینند انجمنی که متولی صنفی آن هاست در این زمینه منفعل است و کاری نمی‌کند، مجبور است با رابطه کار کند. ما چه کنیم؟ انجمن نمایش راه بیندازیم؟ ما یک خانه هنرمندان راه انداختیم، دوستان ارشاد به همان هم اعتراض کردند. خودشان امضا کردند و جزو مؤسسان بودند. حالا می‌گویند: چرا موازی انجمن‌های زیر نظر ما تشکیلات راه می‌اندازید؟! با وجود این، به نظرم به آنچه وظیفه ما در حوزه فرهنگ و هنر بوده است عمل کرده‌ایم و همچنان آماده همکاری با نهاد‌های صنفی هنری هستیم، اما وقتی آن‌ها اقدامی نمی‌کنند، باید چه کنیم؟ کار اصلی مدیریت شهری این نیست و ما متولی امر هنرمندان نیستیم. با وجود این، حوزه فرهنگ و هنر برایمان اهمیت دارد. بدنه اجتماعی هنرمندان مهم است و معتقدیم راهبرد هویتی شهر مشهد و راهبرد نشاط اجتماعی و اینکه مشهد شهری فرهنگی است، با حضور مؤثر هنرمندان بهتر محقق می‌شود. به طور مثال، تئاتر که هنری تاریخی و ریشه‌دار در مشهد است، آن‌قدر برای مدیریت شهری مهم است که تصمیم گرفته است پردیسی در‌خور اهالی این هنر و جایگاه آن برایش بسازد و آن‌قدر این پروژه مهم است که شخص آقای شهردار مسئول نظارت بر روند پیشرفت آن است، پروژه‌ای که جزو بزرگ‌ترین زیرساخت‌های فرهنگی کشور است.

آقای مهدی‌نیا درباره این پروژه گفته است: هیچ مشورتی با کمیسیون عمران نشده است. ما با جانمایی آن به‌شدت مخالف بودیم. برای همین هم کنار کشیدیم و گفتیم ارتباطی به ما ندارد.

موضوع جانمایی در شورا خیلی مفصل مطرح و درباره آن بحث شد و ۲ دیدگاه شکل گرفت. یک دیدگاه از طرف آقای مهدی‌نیا بود که نگاه شهرسازی در آن بود. یک دیدگاه هم از طرف بنده مطرح شد که جنبه اجتماعی داشت. در دیدگاه شهرسازی، ایشان می‌گفت باید یک مرکز فرهنگی تئاتر را ببریم به هسته مرکزی در پیوند با دیگر مناطق شهر و مشخصا به خیابان ارگ اشاره می‌کردند. نگاهی که بنده داشتم بر اساس ویژگی‌های اجتماعی شهر بود. مشهد یک حریم و جایگاه‌هایی دارد و بعضی از فعالیت‌ها را در برخی از نقاط نمی‌توان انجام داد. از طرفی، باید به بحث ترافیکی هم توجه کرد. این مکانی را که الان جانمایی کرده‌ایم بین ۲ شریان اصلی شهر است. با بولوار نماز ارتباط دارد و خط ۲ مترو به آن نزدیک است. فارغ از همه این‌ها، مالکیت زمین با شهرداری است و گرفتاری‌های خرید و تملک را هم ندارد.

رویکرد شما نسبت به سالن تئاتر شهر چیست؟ از دوره آقای نوروزی پیگیری می‌شود که این مجموعه مربوط به شهرداری است و ارشاد استفاده غیرقانونی می‌کند. شورای شهر می‌خواهد آن را به مدیریت شهری برگرداند؟

من بررسی‌هایی انجام دادم. این زمین متعلق به شهرداری است و تفاهم‌هایی در شورای سوم بین آقای پژمان و مدیرکل وقت، آقای جعفری، انجام شد. در آن تفاهم تأکید شده است بهره‌برداری از آن مجتمع با ارشاد است و آن‌ها اجازه ندارند از این ظرفیت برای کار‌های اداری خود استفاده کنند، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده است. به امید خدا در سال ۹۹ به طور جدی ورود می‌کنیم، زیرا باور داریم آنجا باید پایگاهی برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری باشد، اتفاقی که هم‌اکنون تمام و کمال رخ نمی‌دهد. من شخصا پیگیر مسئله خواهم بود.

سینما هم در مشهد هنر مظلومی است. خانه هنرمندان کار خوبی را شروع کرد و تصمیم گرفت با حضور اهالی سینمای شهر، امکانی تحت نام خانه سینمای مشهد راه‌اندازی کند تا فرصتی برای فعالیت بیشتر و بهتر آن‌ها باشد، اما الان بیش از ۳ ماه است به رغم تصویب اساسنامه این خانه از سوی سینماگران مشهدی، کار وارد فاز اجرایی نشده است.

البته در بخش تولید، از چند کار حمایت کردیم. فیلم «مدیترانه» ساخته آقای هادی حاجتمند، فیلم آقای امیراطهر سهیلی و مستند فاخری درباره شاهنامه که کار آقای عبدالرضا رحمانی‌نسب است کار‌های سینمایی‌ای هستند که ما از آن‌ها حمایت کرده‌ایم. دیگر اینکه سعی کرده‌ایم برای گسترش فضای فیلم دیدن در مشهد، از بخش خصوصی حمایت کنیم. پردیس‌های سینمایی اطلس و گلشن نمونه‌های این تصمیم هستند. حتی در تعامل با وزارت ارشاد بنا شد فرهنگ‌سرا‌هایی که امکان نمایش فیلم دارند به شرط تجهیز از سوی این وزارتخانه، به این امر فرهنگی اختصاص یابند. فکر می‌کنم این کار به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار، اتفاق مهمی باشد. درباره خانه سینما که گفتید، مشکلی وجود دارد. ما چیزی تأسیس کردیم به نام مؤسسه فرهنگی‌هنری خانه هنرمندان مشهد. در ذیل آن، تعدادی مجموعه خاص و موضوعی تعریف می‌کنیم، اما دوستان در ارشاد می‌گویند: شما نمی‌توانید خانه سینما ثبت کنید، چون در تهران ثبت شده است. اگر بخواهید، باید زیرمجموعه آن باشید، چون انحصار دارد و ثبت کرده است. ما می‌گوییم: اینکه گفته شده است خانه سینما، منظورمان تشکیلاتی هم‌ارز خانه سینما در تهران نیست. ما یک خانه اصلی داریم به نام خانه هنرمندان و داخل آن چند اتاق داریم که به اتاق‌هایمان می‌گوییم خانه. اینکه می‌گوییم خانه سینما منظورمان یک کانون است در چارت زیرمجموعه خانه هنرمندان، اما دوستان می‌گویند نمی‌توانید. الان در شکل حقوقی مشکل داریم. به نظرم کار پیچیده‌ای نیست و حل می‌شود. با وجود این، به آقای یوسفی هم گفتم کار را معطل نکنید. این بحث‌ها را درون این ۲ مجموعه باید حل کنیم و هنرمندان و سینماگران ما نباید معطل این موضوع شوند.

حس تعلق به شهر ۲ شکل عمده دارد. یکی هویت تاریخی شهر و آنچه از گذشته مانده است و در خاطر مردم است مثل خانه‌های تاریخی و محلات قدیمی و بخش دیگر مبلمان شهری و مجسمه‌ها که مشهد در این حوزه به‌شدت ضعیف است. بسیاری از خانه‌های تاریخی هم یا تخریب شده‌اند یا در آستانه آن قرار دارند. برخی از این‌ها البته به طور مستقیم ارتباطی با شهرداری ندارند، ولی متأسفانه سازمان‌های متولی کم‌کاری کرده‌اند.

عمده خانه‌های تاریخی در هسته مرکزی شهر و پیرامون حرم مطهر قرار دارند. متأسفانه در گذشته اجرای طرح بهسازی و نوسازی پیرامون حرم مطهر با تخریب تعداد زیادی از این خانه‌ها همراه بود. هم‌اکنون ۶ خانه در اطراف حرم باقی مانده است و مالکیت برخی از آن‌ها با شهرداری است مثل خانه داروغه که بهره‌برداری می‌شود. خانه توکلی و خانه پریشان هم در حال واگذاری به بخش خصوصی است. در خانه‌های تاریخی‌ای که شهرداری خریده است و مالک آن است نگاه محافظتی داریم و مراقبت کرده‌ایم. جدا از این‌ها ۲ مورد وجود داشت که تخریب شد و البته بنابر نظر کارشناسان، قدمت تاریخی نداشت. یکی مسجد ولیعصر معروف به مسجد حوض معجردار بود که تنها آب‌انبار تاریخی آن حفظ شد و دومین مورد مسجد مروی‌هاست که هنوز خراب نشده است. ساختمان این مسجد هم قدمت تاریخی ندارد، اما هیئتی مذهبی در آنجا فعالیت می‌کند که قدمتی صدوپنجاه‌ساله دارد و به معنای واقعی کلمه، میراثی معنوی است. به همین دلیل و برای حفظ این میراث و طبق توافقات انجام‌شده، در فاصله‌ای پانصدششصدمتری، این میراث احیا و ساخته خواهد شد. درباره هویت محلات هم با توجه به اینکه در ۱۰۰ سال گذشته چیزی حدود بیش از ۱۵۰ روستا به نوعی توسط شهر مشهد بلعیده شده است، ما سعی کردیم در محل‌هایی که این اتفاق افتاده است نام و نشانی از این روستا‌ها باقی بگذاریم، در نام‌گذاری خیابان‌ها، بوستان‌ها و محلات به آن توجه داشته باشیم و سعی کنیم نسبت به آنچه به هویت مشهد و هویت تاریخی اطراف مشهد ربط دارد بی‌توجه نباشیم.

مجسمه شخصیت‌ها را هم در مشهد خیلی کم می‌بینیم. یک سمپوزیوم داشتیم که بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده آمدند و مجسمه مشاهیر شهر را ساختند، ولی خروجی آن را هنوز ندیده‌ایم.
بله سمپوزیوم مجسمه‌سازی و دوسالانه مجسمه‌سازی مشهد را برگزار کردیم. بناست حاصل کار در قالب پیاده‌راه یا باغ‌راه مشاهیر جانمایی شود و به احتمال زیاد، مکان آن، بولوار ملک آباد خواهد بود. امیدواریم در ابتدای سال ۹۹ این کار به سرانجام برسد و مردم نتیجه آن را ببینند.

درباره بحث دست‌انداز‌های فرهنگی صحبت کنید که یک بار آقای شهردار هم درباره آن موضع گرفت. به نظر می‌رسد آدم‌هایی از بیرون دارند سنگ‌اندازی می‌کنند. نمونه‌اش بحث تابلو‌های راهنمای گردشگر و زائر که حاشیه‌ساز شد.

اولا مشهد همه هویت و ماهیتش از وجود حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) است. اگر امام‌رضا (ع) اینجا مدفون نمی‌بود، در بهترین حالت، مشهد یک روستا یا یکی از توابع توس بود. پس مفهوم زائر و مجاور یک مفهوم پذیرفته شده است. مسافر مشهد برای زیارت می‌آید؛ بنابراین زائر است و باید تکریم شود. این مفهوم زائر یک مفهوم تاریخی با پیشینه‌ای بسیار قدیمی است و باید از این هویتمان پاسداری کنیم. مسئله تابلو‌های راهنمای زائر تنها یک اهمال اداری در اجرای اشتباه یک مصوبه کشوری بود که دوستان ما بی‌توجهی کرده بودند و جای تذکر داشت. البته تذکر هم داده شد و اصلاح لازم انجام گردید. مسئله همین بود و به هیچ عنوان دسیسه و توطئه‌ای پشت این ماجرا دست‌کم من نمی‌توانم متصور شوم.

آقای اصولی، می‌توانید قاطعانه بگویید که در مسائل شهری نگاه سیاسی ندارید؟
بنده، احسان اصولی، قاطعانه عرض می‌کنم هیچ نگاه سیاسی‌ای ندارم. البته من برآمده از یک جریان سیاسی و فکری و اندیشه‌ای هستم و آن در درون من وجود دارد، اما وارد سیاسی کاری نمی‌شوم. من نگاه سیاسی دارم، اما سیاسی‌کاری نمی‌کنم. این باور شورای پنجم است، چون همان‌طور که گفتم، ما شهر مشهد را فصل‌الخطاب کار‌ها و برنامه‌ریزی‌های خود قرار داده‌ایم و برای اعتلای شهر، فارغ از نگاه‌های سیاسی، با همه گروه‌ها و جریان‌ها همکاری و تعامل می‌کنیم.
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.