صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فرم و محتوای آثار هنری برگرفته از اشعار عطار مناسب سلیقه نسل امروز باشد

  • کد خبر: ۲۲۱۴۴۳
  • ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۷
هنرمندان از اهمیت ظرفیت‌های بصری اشعار عطار در خلق آثار تجسمی می‌گویند.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ ادبیات ایران در طول تاریخ بستری برای تصویرگری و هنرنمایی هنرمندان تجسمی بوده است. نگارگری و تصویرگری دو هنری بودند که در کتاب‌های قدیمی شعر ایرانی استفاده می‌شدند. امروزه شاخه‌های هنری دیگری مانند گرافیک، انیمیشن، پوستر، فیلم و... اضافه شده اند که می‌توانند بستر‌های خوبی برای تصویرگری مفاهیم ادبی کلاسیک ایران باشند.

 امروز ۲۵ فروردین روزی برای بزرگداشت شاعر و عارف بزرگ ایرانی، عطار نیشابوری، است و ما به همین دلیل سراغ سه هنرمند مشهدی رفتیم و از آن‌ها درباره ظرفیت‌های اشعار و اندیشه‌های عطار برای خلق فرم و آثار هنری تجسمی پرسیدیم. در این گزارش رضا مهدوی نگارگر، حسین درخشان طراح گرافیست و دکتر سحر چنگیز هنرپژوه و مدرس دانشگاه، ما را همراهی کرده اند.

نقاشی ایرانی شعری است که نقاشی می‌شود

شاید بتوان بیشترین تصویرگری در طول تاریخ ادبیات ایران را مربوط به «شاهنامه» دانست، پس از آن کتاب‌های «خمسه» نظامی و «بوستان» و «گلستان» سعدی بیشترین اقبال را در به تصویرکشیده شدن آثار هنری داشته اند. رضا مهدوی دلیل این موضوع را که «شاهنامه» بیشترین تصویرگری را داشته است، در این می‌داند که سند هویت ملی ما ایرانی‌ها به حساب می‌آید.

 او می‌گوید: از این نظر «شاهنامه» اهمیتی ویژه داشته، به ویژه که موضوعات آن نیز رزمی و حماسی است. به نظر او موضوعات عارفانه و صوفیانه مانند «منطق الطیر» عطار از طرف حکام و حامیان هنر خیلی استقبال نشده اند. این هنرمند می‌گوید: می‌دانیم که در گذشته حامیان هنر، دربار‌ها بودند؛ چون مردم عادی نمی‌توانستند از آثار هنری به صورت سفارش و خرید حمایت کنند. البته نگارگری‌های معدودی از «منطق الطیر» داریم ولی این موارد به فراوانی تصویرسازی‌هایی نیست که از «شاهنامه» یا «خمسه» نظامی یا «بوستان» سعدی شده است.

مهدوی با بیان اینکه نقاشی ایرانی همواره سعی کرده است نماد‌های ادبی را به تصویر بکشد، می‌گوید: هنرمند نقاش در نگارگری به صنایع ادبی عینیت می‌دهد و آن‌ها را به تصویر می‌کشد. در واقع نقاشی ایرانی نوعی «شعر نقاشی» است؛ یعنی شعری که به جای نوشته شدن، کشیده شده است. در دوره معاصر نیز می‌بینیم خیلی از هنرمندان نگارگر مستقیم و بدون وابستگی به متن، آثاری را خلق می‌کنند؛ اما «شاهنامه»، چون محتوایی رزمی، حماسی و میهن پرستانه دارد، برای حاکمان جذاب‌تر بوده است. از نظر وزن ادبی نیز «شاهنامه» به اذعان بیشتر پژوهشگران و ادبا، یکی از بزرگ‌ترین مفاخر ایران است.

تصویرگری از «منطق الطیر» به فهم آن کمک می‌کند

او با تأکید بر اینکه مفاخر ادبیات فارسی در طول تاریخ آن قدر زیادند که حالاحالا‌ها باید درباره آن‌ها کار کنیم، می‌گوید: این موضوع به ویژه درباره آثاری که کمتر دست مایه خلق هنر‌های تجسمی قرار گرفته اند، مانند «منطق الطیر» عطار اهمیت بیشتری دارد. مضامین اشعار عطار، عارفانه اند و مراتب سیروسلوک را بیان می‌کنند. 

عطار در «منطق الطیر» نشان می‌دهد چطور پرندگانی که نماد گروه‌های مختلف جوامع انسانی هستند، درگیر مادیات و جهان فرودست می‌شوند و از تعالی بازمی مانند و عده‌ای که خالص‌تر و مخلص‌تر هستند، با راهنمایی یک پیر و مرشد به بالای قله قاف که نهایت کمال است، می‌رسند. یک هنرمند نگارگر به زیبایی می‌تواند این مفاهیم را تصویرسازی و به فهم و انتقال آن به نسل جوان کمک کند؛ چراکه وقتی تصویرسازی کنار متن می‌آید، آن متن را جذاب‌تر و دل نشین‌تر می‌کند. اگر درباره این موضوعات کار کنیم، خیلی می‌توانیم به انتقال این میراث ادبی کمک کنیم.

لزوم اجراشدن قوانین حمایت از هنرمندان

مهدوی بر لزوم حمایت از هنرمندان تجسمی برای خلق آثار هنری فاخر از ادبیات فارسی تأکید می‌کند و می‌گوید: آن حمایتی را که در گذشته از هنر داشتیم، امروز خیلی کم می‌بینیم. هنرمندان در این اوضاع سخت اقتصادی تنها هستند و خودشان باید گلیمشان را از آب بیرون بکشند؛ درحالی که سازمان‌های مختلفی که مأموریت‌های فرهنگی دارند، باید هنرمندان شاخص را شناسایی کنند و به آن‌ها سفارش اثر در این موضوعات بدهند. شهرداری هرسال بودجه‌های زیادی در جشنواره استقبال از بهار خرج ساخت آثاری می‌کند که بسیاری از آن‌ها موقت هستند. کار فاخر در بین آن‌ها به ندرت انجام می‌شود و هنرمندان انگشت شماری هستند که در این پروژه‌ها شرکت می‌کنند.

او می‌افزاید: اداره فرهنگ وارشاد اسلامی و دیگر سازمان‌ها نیز حمایت خاصی از هنرمندان نمی‌کنند؛ درحالی که قانون به سازمان‌های دولتی اجازه داده است درصدی از درآمدهایشان را در جهت حمایت از هنر صرف خرید آثار هنری هنرمندان کنند. من بعد از چهل سال کار هنری، هنوز ندیده ام که اداره‌ای دولتی، مثلا بانک، بیمارستان یا هر اداره دیگری به من یا یکی از همکارانم سفارشی بدهد. یعنی اگر قوانینی هم وجود دارد، به آن‌ها بها داده نمی‌شود و این قوانین اجرا نمی‌شوند.

رسانه‌ها و روز بزرگداشت عطار

در رویداد‌هایی مانند بزرگداشت ادبا، نقش رسانه‌ها در ایجاد دغدغه برای مدیران در جهت حمایت از هنرمندانی که به خلق آثار هنری با استفاده از مضامین شعرا و ادبای کلاسیک ایران می‌پردازند، کم نیست. مهدوی دراین باره می‌گوید: اینکه در کشوری مانند هلند گردش مالی از طریق هنر رقمی چندبرابر درآمد نفتی ایران است، به این دلیل است که در این کشور‌ها مردم روی هنر سرمایه گذاری می‌کنند؛ یعنی اثر هنری می‌خرند و نگه می‌دارند، چون می‌دانند که دارای ارزش افزوده خواهد شد. 

او می‌افزاید: مردم ما اصلا چنین فرهنگی ندارند و مهم‌ترین اثر هنری‌ای که فکر می‌کنند اگر بخرند، دارای ارزش افزوده می‌شود، قالی است. دیگر آثار هنری مانند یک تابلو نگارگری، برایشان ارزش افزوده ندارد، چون درباره آن فرهنگ سازی نشده است. وقتی چرخ اقتصاد هنر بچرخد، اتفاقاتی فرخنده‌ می‌افتد و هنرمندان می‌توانند کار‌های فاخری انجام دهند، در نتیجه میراثی از دوره ما برای آیندگان ثبت می‌شود.

کارگروه‌هایی برای شناسایی ظرفیت‌های بصری اشعار عطار

حسین درخشان نیز با تأکید بر اینکه تبدیل اندیشه‌ها و داستان‌های عطار به فرم می‌تواند این داستان‌ها را برای مردم ملموس‌تر کند، می‌گوید: در ادبیات صرفا با متن روبه رو هستیم، ولی اگر این متون به فرم تبدیل شوند و در قالب‌های مختلف هنری مانند انیمیشن، نگارگری و پوستر استفاده شوند، برای مردم قابل درک‌تر خواهند بود. درعین حال این کار به کار کارشناسی از سوی پژوهشگران نیاز دارد و صرفا نباید به نقد و بررسی آثار عطار بسنده کرد.

این هنرمند می‌گوید: نمی‌توانیم توقع داشته باشیم جوان و نوجوان امروز برای آشنایی با اندیشه‌های عطار، متون قدیمی را مطالعه کند. ادیبان و فضلا باید برای این قشر کار علمی و پژوهشی انجام دهند و از ظرفیت‌های مختلف هنری برای شناساندن گنجینه‌های ادبیات فارسی و شناساندن آن به نسل حاضر استفاده کنند. این نیاز از سوی کارشناسان باید درک شود تا برای آن کاری انجام دهند. کارگروه‌هایی متشکل از ادبا، متن پژوهان و هنرمندان تراز اول در رشته‌های مختلف باید تشکیل شود تا نخست نیازسنجی کنند، سپس براساس آن به بازتولید اندیشه‌های عطار بپردازند.

حمایت درست و مستمر از هنرمندان

او با تأکید بر اینکه هرچه متن تصویری‌تر توضیح داده شده باشد، هنرمند ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کند و راحت‌تر عناصر تصویری متن را به فرم تبدیل می‌کند، می‌گوید: این تبدیل متن به فرم هنری درباره متونی مانند اشعار عطار که لایه‌هایی عمیق‌تر دارند، به پژوهش‌هایی دقیق‌تر و وسیع‌تر نیاز دارد که مدیریت بخش‌های فرهنگی دولتی به ویژه ادارات فرهنگ وارشاد در این موضوع وظیفه دارند. برای هدایت درست و مستمر این جریان دولت باید حامی باشد، نه اینکه فقط اعمال نظر و اعمال قدرت کند. دولت باید به استقلال فکری هنرمندان دغدغه‌مند و متخصص احترام بگذارد.

هنرمند عطارشناس، خودش باید اهل سیروسلوک باشد

با آنکه داستان‌های عطار ظرفیت‌های زیادی برای خلق آثار تجسمی دارند، به نظر می‌رسد فقط یک تصویر آشنا از اشعار عطار یعنی پرندگان و سیمرغ است که در نگارگری استفاده شده است. سحر چنگیز دلیل آن را سخت تربودن تصویرسازی از اشعار عطار می‌داند. به نظر این هنرپژوه، نگاه سرسری و سطحی در تولید آثار هنری مرتبط با اندیشه‌های عطار باتوجه به محتوای عرفانی آن‌ها جواب گو نیست. او می‌گوید: هنرمندی که می‌خواهد آثار عطار را دست مایه خلق اثر قرار دهد، باید بتواند عمق سخن و جان کلام عطار را درک کند. چنین هنرمندی خودش نیز تا حدی باید اهل سیروسلوک در خودش باشد.

او دلیل کمتراستفاده شدن از آثار عطار در هنر‌های تجسمی را همین عمیق تربودن آن‌ها می‌داند و می‌گوید: در اشعار فردوسی یا نظامی به دلیل حماسی بودن، روایت تصویری خیلی ملموس‌تر است، ولی کلام بزرگانی مانند عطار و مولوی خیلی تصویری نیست و بیشتر حکمی و عرفانی است.

این اشعار چیزی از جنس هنر تجریدی هستند که در هنر‌های قدسی پس از اسلام به وجود آمدند. درک این تجرید مستلزم این است که شاعر عارف را عمیقا بشناسید و بدانید چه کرده و دنبال چه بوده است. یک هنرمند معمولی نمی‌تواند این کار را انجام دهد؛ بنابراین پیاده کردن اشعار عطار به زبان بصری کار سختی است، به ویژه برای انسان مدرن که همواره دنبال چیز‌های راحت و سهل الوصول است.

هنرمندان و مدیران؛ تلاشی دوطرفه لازم است

سحر چنگیز می‌افزاید: برای خلق آثار ماندگار با استفاده از اندیشه‌های عطار، تلاش دوطرفه هنرمندان و مدیران لازم است. اگر به مکاتب نگارگری که از سده هفتم به بعد به وجود آمده اند، نگاه کنیم، شاهنامه نگاری و خمسه نگاری را در همه مکاتب می‌بینیم، اما اشعار عطار و مولوی به دلیل زبان متفاوتشان خیلی کمتر به تصویر درآمده اند؛ بنابراین نمی‌توانیم بگوییم صرفا هنرمند در این کوتاهی مقصر بوده است. 

این پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه، نقش برنامه ریزان فرهنگی را مهم‌ می‌داند و می‌گوید: البته که در سال‌های گذشته این کار توسط انجمن‌های مختلف دارد انجام می‌شود، ولی من فکر می‌کنم باز هم تأکید بر فردوسی است، به این دلیل که عمومی‌تر است و مردم زمان بیشتری با آن درگیر بوده اند. با وجود این، افراد کمتری سراغ عطار می‌روند. به همین دلیل، نقش برنامه ریزان فرهنگی خیلی می‌تواند تأثیرگذار باشد. برگزاری جلسات هم اندیشی به صورت پیوسته و مستمر خیلی مهم است.

نسل جوان با عطار ارتباط می‌گیرد

چنگیز تأکید می‌کند: مراتب سلوک فقط مربوط به گذشته نیست و اتفاقا به درد انسان دوره کنونی می‌خورد که درگیر مسائل مختلف و به دنبال آرامش است. درست است که مخاطب جوان امروز درگیر فضای مجازی است، اما خیلی آگاه‌تر از نسل گذشته است. فرقی نمی‌کند شعر کلاسیک باشد یا معاصر، اگر به درستی به این نسل معرفی و ارائه شود، با آن ارتباط برقرار می‌کنند؛ اصلا نمی‌توانیم بگوییم شعر کلاسیک را نمی‌پذیرند. 

هنرمندی که می‌خواهد از این محتوا در خلق اثر هنری استفاده کند، بهتر است از ترکیب چند رسانه استفاده کند، ولی اصالت متن را باید رعایت کند. آثار کسانی مانند عطار و مولوی در هنر جدید به این دلیل که مفاهیم آن بیشتر کوتاه و خلاصه شده است، خیلی می‌تواند مورد استقبال نسل جوان قرار گیرد؛ چون این نسل به دنبال پیام‌های کوتاه، اما اثرگذار است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.