صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جامعه ما و اعتیاد زنان

  • کد خبر: ۲۲۱۹۳۲
  • ۲۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۴
ما همچنان برای اعتیاد زنان قبح قائل هستیم و این یعنی جامعه نپذیرفته است که زن هم به عنوان یک انسان ممکن است به اعتیاد آلوده شود.

آیا در جامعه ما اعتیاد زنان به رسمیت شناخته شده است؟ این یک سؤال ساده است و جواب ساده‌ای هم دارد: «نه».

ما همچنان برای اعتیاد زنان قبح قائل هستیم و این یعنی جامعه نپذیرفته است که زن هم به عنوان یک انسان ممکن است به اعتیاد آلوده شود. دلیل این نپذیرفتن این است که ما از  زن یک ملکه ساخته ایم. او باید مادر همه خوبی‌ها باشد، به طوری که همه او را ستایش کنند. این طرز فکر در حالی است که اگر زن دچار چالش شود و ما با به رسمیت نشناختن آن چالش، به سراغ راه‌های درمان نرویم، نه فقط زن، بلکه خانواده را دچار آسیب کرده ایم.

دلیل اینکه در درمان اعتیاد زنان موفق نبوده ایم نیز همین است. به طور مثال کمپ ترک اعتیاد اکبرآباد با ظرفیت بیش از دویست نفر را داریم که صرفا کمپ نگهداری و درمان فیزیکی است. به بیان دیگر ما به جز روان درمانی‌های اولیه در کمپ، برای حمایت اجتماعی از زنانی که از این محل، بیرون می‌آیند برنامه مدونی نداریم.   

حمایت اجتماعی یعنی اینکه بپذیریم اگر زنی دچار اعتیاد شد، باید چه کار کنیم و او را چطور از نظر معنوی، اقتصادی، مذهبی و روان شناختی تحت پوشش قرار بدهیم. بیشتر زنان یادشده کسانی هستند که از خانواده بریده اند؛ بنابراین نخستین نکته‌ای که در حمایت‌ها باید مدنظر قرار بگیرد، معیشت آن هاست.

به عنوان سیاست گذار باید از خود بپرسیم سرپناه زن معتادی که از کمپ بیرون می‌آید کجاست؟ اگر خانواده پذیرش حضور او را ندارد، آیا خانه امنی ایجاد کرده ایم؟ در کلان شهر مشهد با وجود سه کمپ بزرگ ترک اعتیاد برای زنان با ظرفیت حدود پانصد نفر، صرفا یک مرکز توانمندسازی بانوان با ظرفیت حدود سی نفر وجود دارد که بحث اشتغال و مراقبت‌های بعد از خروج را انجام می‌دهد. بدیهی است که این مرکز با ظرفیت محدود نمی‌تواند جامعه هدف یادشده را پوشش دهد.   

سؤال بعدی این است که اگر از یک زن معتاد بهبودیافته، حمایت اجتماعی نشود، چه‌ می‌شود؟ پاسخ، روشن است: دوباره به پاتوق برمی گردد و در چرخه اعتیاد قرار می‌گیرد؛ چون وقتی از کمپ بیرون می‌آید و حمایتی نمی‌بیند، احساس بی پناهی می‌کند، افکاری از این قبیل که «من همان بدبختی هستم که بودم» به سراغش می‌آید و دوباره به یک مصرف کننده تبدیل می‌شود.

در حوزه اعتیاد مردان دستگاه‌های مختلفی دست به دست هم می‌دهند، اما برای بانوان چنین چیزی را کمتر داریم. هرچند تعداد بانوان معتاد (به صورت عام) و بانوان معتاد متجاهر (به صورت خاص) کمتر از مردانی در شرایط یادشده است، ندیدن زنان معتاد به صورت ویژه در برنامه ریزی ها، به دلیل نقش زن در نظام خانواده، می‌تواند آسیب‌هایی جدی به بار بیاورد. به نکات یادشده، این نکته را هم اضافه کنیم که اگر چنین برنامه‌هایی برای معتادان وجود داشته باشد، بانوان معمولا بهتر سروسامان می‌گیرند.

نپذیرفتن آسیب‌های اجتماعی حوزه زنان، صرفا به اعتیاد خلاصه نمی‌شود و اگر عمیق‌تر شویم، نمونه‌های دیگری نیز برای آن پیدا می‌کنیم، مثل روسپیگری که اگر به رفع دلایل آن ورود نکنیم، صرف پذیرفتن کلامی این آسیب یا نپذیرفتن آن، توفیری ندارد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.