به گزارش شهرآرانیوز؛ با شروع جنگ جهانی اول روسها وارد مشهد شده دست به اقداماتی، چون غارت زدند، پس از آن نیز انگلیسیها جایگزین نیروهای روسی شده و شرایط نه تنها بهتر که به مراتب پیچیدهتر از قبل شد. حکومت خراسان در خلال این سالهای پر آشوب، همچنان در اختیار شاهزادگان بیکفایت قاجاری بود که با سوء مدیریت خود زمینههای عقبماندگی بیشتر مشهد و خراسان را فراهم کرده بودند. در این شرایط گرانی اجناس و قحطی که از اوایل سال ۱۳۳۵ ه. ق/۱۲۹۵ ه. خ شروع شده بود در ماههای آخر این سال به اوج رسید. علاوه بر این، وبا و حصبه نیز شایع شد و جان بسیاری را گرفت.
قوامالسلطنه که شاهزاده قاجاری نبود و در زمره روشنفکران شمرده میشد در این شرایط بحرانی وارد خراسان شد. وی در روزگار حکومت خود در خراسان، برای ایجاد امنیت و مقابله با شرایط بحرانی به شیوههای غیر دموکراتیک متوسل شد.
در زمان وی برخی از روزنامهها توقیف شد. قوامالسلطنه علاوه بر استبدادگری، همچون بسیاری از حکام آن روزگار که حکومت را فرصتی طلایی برای مالاندوزی میدانستند، درصدد اندوختن ثروت برآمده بود. محمدحسین میرزا جهانبانی، فرمانده ژاندارمری تازهتأسیس خراسان، که از بسـتگان قوامالســلطنه بود، بودجــه ژاندارمــری و حقوق ژانــدارمها را دربست تقــدیم وی و در راستای تحکیم موقعیت استاندار خراسان، اقدام به حبس و تبعید آزادیخواهان خراسانی میکرد. با این همه قوامالسلطنه توانست تا حد زیادی در آرام کردن اوضاع خراسان به خصوص در سال اول حضور خود در خراسان مؤثر باشد.
در چنین شرایطی محمد تقی پسیان وارد مشهد شد. وی زاده سال ۱۲۷۰ ه. ش و از خانوادهای میهن دوست بود. رستم بیگ جد او پس از الحاق بخشهایی از خاک ایران به دلیل آن که نمیخواست سیطره روسها را بپذیرد از قفقاز به تبریز مهاجرت کرد. خاندان پسیان علاوه بر میهن پرستی به سنتهای نظامی قوی شهره بودند و در نتیجه محمد تقی نیز در ۱۵ سالگی به مدرسه نظام تهران رفت.
وی مینویسد: «من مهاجر هستم، یعنی اجداد من پس از جنگ ۱۲۴۳ و مجزا شدن قفقاز از ایران، زیر بار رعیتی خارجه نرفته از همه چیز خودشان صرفنظر کردند.»
محمد تقی خان پسیان پیش از سی سالگی توانست به موفقیتهای بزرگی در زمینههای نظامی دست یابد. وی را نخستین فرد ایرانی میدانند که آموزش خلبانی دیده است. وی مدتی را در کشور آلمان و به جهت امور درمانی گذراند و پس از بازگشتش در شهریور ماه سال ۱۲۹۹ ه. ش به عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان، وارد مشهد شد.
وی بعد از رسیدن به مشهد، طرح و برنامههای خود را برای توسعه ژاندارمری خراسان به قوامالسلطنه استاندار خراسان اعلام کرد. پسیان فوراً شروع به تثبیت جایگاه خود در خراسان کرد. او ژاندارمری را با کمک مسیو دوبوا توسعه داد و یک کمیسیون مالی برای رسیدگی به وضعیت مالیاتی چهرههای برجسته منطقه برپا کرد. این کمیسیون، میزان مالیات معوقه قوامالسلطنه را بسیار بالا ارزیابی کرد. پس از آن، پسیان گام بعدی را برداشت و در اقدامی بیپروا، همراه با متحد دیگرش یعنی متولیباشی حرم امام رضا در مشهد، دست به اقدامات مهمی در آستان قدس زد. طی دو ماه بعد، پسیان اصلاحات جزئی دیگری نیز در ساختار اداری استان انجام داد. این نشانههای مقاومت در برابر مالیاتبگیران کمکم و به خصوص در مناطق روستایی مشهود شد.
محمد تقی پسیان در خاطراتش در خصوص اعزام به خراسان چنین نوشته است: «مقصود از اعزام من به خراسان اطلاح ژاندارمری نبوده و کسی در خراسان طالب انتظام حقیقی امور نمیباشد، بلکه مقصود این بوده که در دست پنجه قادری اسیر مانده و وجود مطلعه شده بالاخره به بی کفایتی معرفی و مفتضح شوم..»
کلنل پسیان به منظور کنترل سران طوایف و مقید کردن آنها به رعایت قانون، بسیاری از آنها را با دادن درجات نظامی وارد خدمت ژاندارمری کرد. وی در راستای حفظ امنیت خراسان عرصه را بر بسیاری از شورشیان خراسانی تنگ کرد و با خاموش کردن شورش آنها، زمینه سوء استفاده سایر اشرار و نیز برخی از خوانین خراسان از نا امنیهای موجود را از بین برد. در زمان حضور وی در خراسان، انجمنها و کمیتههای بسیاری تاسیس شد. در این میان گروهی نیز تحت عنوان جمعیت دوستداران آزادی، نامه سرگشادهای به قوامالسلطنه نوشتند و او و اطرافیانش را به دلیل سوء عملکردشان مورد ملامت و تهدید قرار دادند. قوامالسلطنه تحت تأثیر این حرکات و به منظور آرام کردن شرایط تا حدودی روش مماشات و همکاری و هم دلی را در پیش گرفت که نتیجه این همکاری، انجام اصلاحات چشمگیر و ایجاد امنیت فوقالعاده در خراسان بود.
با وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ه. ش قوامالسلطنه، استاندار خراسان، حاضر به همکاری با دولت سید ضیاءالدین طباطبایی نشد. نهایتا وی نیز در روز سیزدهم نوروز ۱۳۰۰ ه. ش را پس از بازگشت از باغ ملکآباد، در ارگ مشهد دستگیر شد. علاوه بر قوام تعداد دیگری از مقامات نیز دستگیر شدند. بعد از این بازداشتها، ادارات نظمیه قشون در اختیار و تصرف صاحبمنصبان ژاندارمری درآمد و داراییهای قوام و از آن میان سی و شش رأس اسب مخصوص او به نفع ژاندارمری مصادره شد.
با بازداشت قوامالسلطنه واعزام وی به پایتخت. کلنل محمدتقیخان پسیان حکم کفالت استانداری خراسان را از سوی نخستوزیر دریافت کرد و نخستین دوره حکومت او در خراسان آغاز شد. کلنل پسیان در این دوره دست به اصلاحات گسترده و مثبت فراوانی برای شهر زد که تشکیل ۴ کمیته در استان قدس و پیگیری بدهکاران مالی استان از جمله این موارد است. وی همچنین میدانست که مشکل نان همواره یکی از مشکلات مردم مشهد بوده در بیست و هفتم فروردین ۱۳۰۰ اعلانیهای صادر کرد و در آن از کاهش نرخ نان به منی یک قران و گوشت به منی هشت قران خبر داد.
کلنل برای ایجاد امنیت در مشهد نیز دستور داد تا کلیه دارندگان اسلحه گرم، ظرف یک هفته سلاحها و مهمات خود را تحویل ژاندارمری دهند. به دنبال صدور این فرمان نیز تعداد قابل ملاحظهای تفنگ و هفت تیر تحویل ژاندارمری شد. از سوی دیگر برای رسیدگی به شکایت مردم کمیتهای به نام کمیته عدالت نیز تشکیل گردید.
در حوزه مسائل مربوط به عمران شهری مشهد نیز یک کمیته پنج نفری زیر نظر مشیر همایون رئیس جدید اداره بلدیه (شهرداری) تشکیل و بلدیه موظف به احداث پیاده رو در کنار خیابانها و نیز برقرسانی به معابر شد.
مبارزه با فساد و رشوه خواری، منع مصرف تریاک و تهدید کارمندان معتاد به اخراج از ادارات، تشکیل کمیته بهداشت و راهاندازی مرکزی برای مداوای بیماران، تأسیس سه مدرسه جدید، ذخیرهسازی گندم، تأسیس بانک، تشویق صادرات و برگزاری جلسات هنر و موسیقی و نمایشنامه در زمره دیگر اقدامات اجتماعی و فرهنگی کلنل محمدتقیخان پسیان در مشهد است.
به دنبال این اقدامات برکناری حکام گماشته شده از طرف قوامالسلطنه بر شهرهای خراسان و انتصاب حکام جدید، سرکوبی شورشیان خراسانی از قبیل خداوردی سردار و برادرش اللهوردی، زبردست خان درگزی و یارانش مرسل و حضرت قلی و خلیل طورزنی در طبس نیز از دیگر اقدامات کلنل پسیان برای تأمین امنیت خراسان بود.
با سقوط کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی موسوم به کابینه سیاه در چهارم خرداد ۱۳۰۰ ه. خ، احمد قوامالسلطنه که زندانی دولت کودتا بود از زندان آزاد و به مقام نخستوزیری ایران رسید.
وی در یکی از نخستین اقدامات خود، کلنل پسیان را از کفالت حکومت خراسان عزل کرد. نهایتا کلنل پسیان فقط در ریاست ژاندارمری خراسان ابقا شد. شرایط بر علیه کلنل پسیان متشنج شد و وی تحت تأثیر شرایط به وجود آمده و در اقدامی دور از انتظار به فکر مخالفت با دستورهای صادر شده از تهران افتاد و در این راستا اقدام به دستگیری برخی از مخالفان کرده و خود کنترل مجدد خراسان و مشهد را بر عهده گرفت.
این گونه اقدامات، واکنش منفی سیاستمداران تهرانی را به دنبال داشت. وی متهم به تمرد و حتی تجزیهطلبی شد. کلنل پسیان تحت تأثیر این اتهامات در پیامی به احمدشاه، ضمن ابراز عدم اعتماد خود به قوامالسلطنه، آمادگی خود را برای ترک خراسان و ایران تحت شرایطی اعلام کرد و تهدید کرد اگر خواستههایش پذیرفته نشود تا آخرین نفس در برابر دولت قوامالسلطنه مقاومت خواهد کرد.
احمدشاه در پاسخ به خواستههای کلنل از وی خواست که همچنان به عنوان نماینده ژاندارمری در خراسان باقی بماند و نجدالسلطنه که از سوی قوام کفالت خراسان را برعهده گرفته بود را برای پذیرش مجدد استانداری خراسان تشویق کند.
اگرچه کلنل این خواستهها را پذیرفت و نجدالسلطنه بار دیگر استاندار خراسان شد، اما پس از مواجه شدن با برخی مخالفتها و تهدیدها، بار دیگر مستعفی شد و اختیارات خود را تا آمدن استاندار جدید به کلنل پسیان واگذار کرد.
قوام السلطنه، کلنل پسیان را یاغی و متمرد اعلام کرد و از سوی دیگر کلنل پسیان قیام دو ماهه خود بر ضد دولت مرکزی ایران را با هدف ساقط کردن دولت قوامالسلطنه آغاز نمود.
محمد تقی خان پسیان در این خصوص مینویسد: «همان شخصی [قوامالسلطنه]که دیروز به موجب دست خط شاه یکی از جنایتکاران محسوب میشد، امروز زمامدار مملکت شده و میخواهد برای خاطر چند اسب و یک اتومبیل شکسته که هیچ کدام در حقیقت مال او نیست یک ایالتی را به دست اولادان ناخلف غارت کند. سرداری [سردار معزز بجنوردی]که در موقع بمباران گنبد مطهر رضوی و سایر مواقع دیگر سکوت کرده و ابداً حس وطنپرستی و دولت خواهیاش به جوش نیامده اینک جلادوار کمر خصومت ما را به میان بسته.
امیری [امیر شوکتالملک علم]که در حدود حکمرانی خودش هفتهای دو قتل و چند فقره سرقت میشود و دیروز برای اضافه کردن پنج نفر به قراسوران بودجه مخصوصی از دولت میخواسته امروز فدایی [قوامالسلطنه]شده فقط به توهم این که مبادا این امنیت به خاک او هم سرایت کند، نا امن کردن ایالت همسایه [خراسان]را از وظایف صحت خود میشمارد.»
در پی کشمکشها و درگیریهای بین طرفداران کلنل و قوام السطلنه نهایتا کلنل پسیان در روز نهم مهر با چند درشکه و گاری اجارهای که مهمات را حمل میکردند و عده کمی ژاندارم، به سمت قوچان حرکت کرد و صبح روز دهم مهر ۱۳۰۰ ه. خ/اول صفر ۱۳۴۰ ه. ق قبل از طلوع آفتاب با نیروهای خود که حدود ۱۲۰ نفر بودند به سوی جعفرآباد واقع در ۱۵ کیلومتری مشرق قوچان که در کنترل نیروهای ولی خان قهرمانلو، یکی از سران کردها، بود حرکت کرد. در جعفرآباد و سپس تپههای داود لی نبرد و درگیری بین طرفین ادامه داشت. با رسیدن نیروهای محمد ابراهیم خان روشنی، کلنل محمدتقیخان پسیان در موضع ضعف و شکست قرار گرفت و سرانجام به قتل رسیده و سر وی از تنش جدا شد. پس از مرگ وی تمامی اموال او به مبلغ ۲۷۰ تومان تقدیم مجلس شد. کلنل پسیان در زمان مرگ تنها ۳۰ سال داشت.
وی در لحظات پایانی نبرد حاضر به تسلیم نشده و به سایرین گفته بود: «اگر یکی از شماها سلامت ماندید، بگویید با خون من روی کفنم بنویسند: وطن و برای مادرم بفرستید...»