شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ از زمان آغاز حمله رژیم صهیونیستی به غزه، هنرمندان بسیاری تلاش کرده اند تا با تولید آثار هنری تأثیرگذار، توجه مردم جهان را به جنایاتی جلب کنند که در این منطقه درحال رخ دادن است. احمدرضا عبیدی، هنرمند مشهدی که با نام هنری «ججو» شناخته میشود نیز یکی از این افراد است. او به تازگی موزیک ویدئوی «خاورمیانه» را منتشر کرده که با استقبال خوبی هم در فضای مجازی روبه رو شده و تا امروز بیش از ۱۰۰ هزار بازدید فقط در صفحه شخصی ججو داشته است.
ججو قطعه «خاورمیانه» را به مردم غزه تقدیم کرده و در صفحه مجازی اش درباره آن نوشته است: «برای محکوم کردن نسل کشی کودکان فلسطینی لازم نیست مسلمان یا عرب باشید؛ کافی است به ندای قلبتان گوش فرا دهید.» او که همواره تلاش میکند با آثارش تأثیر مثبتی در جامعه بگذارد، پیش از این در سال ۱۳۹۴ آلبوم «سمبل» را منتشر کرده بود که تهیه کنندگی اش را حامد بهداد برعهده داشت. ما به مناسبت انتشار موزیک ویدئوی تأثیرگذار «خاورمیانه» به سراغ ججو رفتیم و با او درباره فعالیت هایش گپ وگفت کردیم.
من همواره تلاش میکنم با آثارم ضمن برانگیختن احساس افراد، قدمی مثبت برای ارتقای فرهنگ اجتماعی و حس انسان دوستی بردارم. شعر «خاورمیانه» هم که از سرودههای یاسر قنبرلوست، مانند دیگر شعرهای این شاعر از فضایی اجتماعی آمیخته با احساس برخوردار بود. ازاین رو، زمانی که شعر را خواندم، تحت تأثیر قرار گرفتم و برایش ملودی ساختم.
به نظرم در اوضاع فعلی کلمه خاورمیانه چیزی به جز تصویر نورانی و پرانعکاس غزه نمیتواند باشد. درواقع اوضاع کنونی غزه معرف وضعیت همیشگی منطقه خاورمیانه است؛ منطقهای که در طول تاریخ همواره با استعمارزدگی و چپاول روبه رو بوده، اما اکنون مظلومیتش بیشتر از همیشه نمایان شده است.
همچنین وقایع غزه چهره واقعی ظالم را به صورت کامل آشکار کرده است، به طوری که دیگر کشورها هم نمیتوانند آن را کتمان کنند. باتوجه به این اوضاع و از آنجایی که همیشه فضای ذهنی ام، فضای دغدغه مندی بوده است، موضوعی مهمتر و اساسیتر از غزه پیدا نکردم و دوست داشتم در حد توانایی خودم کاری اثرگذار انجام دهم.
درباره سبک موسیقی قطعه «خاورمیانه» توضیح دهید؛ فضای آن کمی متفاوت از آثار گذشته تان است.
سبکش نسبت به آثار قبلی ام عامه پسندتر است. درواقع من سعی کردم قطعه «خاورمیانه» علاوه بر اینکه استانداردهای خاص خودش را دارا باشد، در فضایی ساخته شود که بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند.
موزیک ویدئو اثر هم خیلی متفاوت و تأثیرگذار بود. درباره ایده ساخت آن و انتخاب تصاویر آرشیوی بگویید.
ما برای ساخت موزیک ویدئو «خاورمیانه» با افراد حرفهای و کاربلد همکاری کردیم و خوشبختانه توانستیم از لحاظ کیفی و هنری، اثری قابل قبول ارائه کنیم. چالش اصلی ما مرحله انتخاب تصاویر آرشیوی بود، چون در ابتدا قصد داشتیم خیلی دردها و زخمهای خاورمیانه را در کلیپ نشان دهیم، اما درنهایت به این نتیجه رسیدیم که برخی نکات کلی و تأییدشده را بیان کنیم و روی جزئیات تمرکز نکنیم.
همچنین سعی کردیم به اتفاقاتی که به دوقطبی شدن در جامعه دامن میزند، نپردازیم و حرفمان را به گونهای مطرح کنیم که درنهایت همه خودشان را در یک خاک و وطن ببینند و متوجه شوند نباید برابر بیگانگان سکوت پیشه کنند و باید حق طلب و آزاده باشند.
در این مدتی که از انتشار موزیک ویدئو «خاورمیانه» میگذرد، بازخوردها چطور بوده است؟
من بعد از چهارپنج سال اثری منتشر کردم. با وجود این، با استقبال خوبی روبه رو شدم. خوشبختانه خیلیها موزیک ویدئو «خاورمیانه» را دوست داشتند و آن را به اشتراک گذاشتند. به نظرم خود اثر هم جایی ایستاده است که میتواند با قشرهای مختلف مردم ارتباط برقرار کند و درواقع نقطه قوت کار همین بوده است.
در سالهای گذشته کمتر دیدیم که آثار دغدغهمند به ویژه در عرصه موسیقی بدون حمایت ارگانهای دولتی تولید شوند، اما شما به صورت خودجوش و بدون حمایت، موزیک ویدئو «خاورمیانه» را منتشر کردید. این اتفاق از کجا نشئت میگیرد؟
اینکه موزیک ویدئو «خاورمیانه» خودجوش منتشر شده است، به فضای ذهنی خودم برمی گردد؛ فضایی که حتی از طریق اسم هنری من که نام یک شخصیت آزادی خواه است، مشخص میشود. علاو بر این، به نظرم کاری که دلی باشد، تأثیرش بیشتر است و حتی میتواند افراد بیشتری را با خودش همراه کند. این نوع از آثار، نیازی به حمایت ندارند، هرچند که این روزها فرایند تولید بسیار دشوار شده است.
به اسم هنری تان اشاره کردید. درباره ججو و علت انتخاب این نام بیشتر توضیح دهید.
یکی از شخصیتهای موردعلاقه من نادرشاه افشار است که فردی شجاع، هوشمند، وطن پرست و آزادی خواه بوده است. ججوخان هم در زمان خودش، فردی آزادی خواه بوده که مقابل استعمارگر ایستادگی میکرده است، به طوری که حتی لقب روح نادر را به او داده بودند. بعد از مرگ ججوخان، شعرها و موسیقیهای مختلفی در وصف او سروده و ساخته میشود، حتی ما در موسیقی خراسان، مقامی به نام مقام ججوخان داریم. این تنیدگی شخصیت ججوخان با فضای موسیقی که در خراسان هم ریشه دارد، برای من بسیار جذاب بود و باعث شد این اسم را برای خودم انتخاب کنم.
شما سال ۱۳۹۴ آلبومی به نام «سَمبَل» را منتشر کردید، اما بعد از آن کم کار شدید. علت این فاصله گرفتن چه بوده است؟
من و دوستانم برای آلبوم «سَمبَل» خیلی تلاش کردیم، اما آلبوم فروش خیلی زیادی نداشت و آنچه فکر میکردیم، برایش رخ نداد. ازاین رو من دیگر برای ادامه ماجرا مشتاق نبودم و برای کسب درآمد وارد مسیر دیگری شدم که به فاصله گرفتنم از فضای موسیقی منجر شد. البته در این مدت چند اثر ضبط کرده ام که هنوز منتشرشان نکرده ام، چون معتقدم در مسیر حرفهای باید سیستماتیکتر جلو رفت، یعنی تهیه کنندهای وجود داشته باشد و برخی مسائل را پیگیری کند.
یعنی آلبوم «سمبل»، شما را به هدفتان نرساند؟
ما سعی کردیم کار خوبی ارائه دهیم؛ کاری که دست کم از نظر خودمان قابل دفاع باشد، ولی، چون آن موقع فضای مجازی و رسانههای اجتماعی مثل امروز فراگیر نبود، متأسفانه آلبوم حتی با وجود حضور حامد بهداد به عنوان تهیه کننده، آن طور که باید شنیده نشد، درحالی که من فکر میکنم دست کم دو قطعه در آلبوم وجود داشت که مخاطب پسند بود و میشد فراگیر شود.
همکاری تان با حامد بهداد چطور شکل گرفت؟
من و حامد بهداد از طریق استاد حبیب ا... بیگناه باهم آشنا شدیم، پس از آن حامد که خودش اهل موسیقی است و هنر را به اندازه کافی میشناسد، آلبوم را شنید و تهیه کنندگی آن را قبول کرد. به نظرم اگر او نبود، «سمبل» به همین اندازه هم شنیده نمیشد.
از استاد بیگناه و مراودهای که با ایشان داشته اید بگویید.
من به واسطه یک اتفاق به خانه استاد بیگناه راه پیدا کردم و از آن زمان مسیر فکری ام بسیار تغییر کرد. درواقع مراوده با ایشان به من نشان داد که میشود اهل هنر و ادبیات و نظرات روشن بود و جنبههای معرفتی و اخلاقی را هم حفظ کرد؛ موضوعی که پیش از آن در ارتباطات شخصی ام با افراد دیگر ندیده بودم. همچنین آشنایی با استاد بیگناه باعث شد که من بسیار عمیقتر درگیر اخلاق و معرفت شوم و حال وهوای روحی و ذهنی ام تغییر کند.
شما شاگرد استاد یگانه هم بوده اید. درباره ایشان و تأثیری که در مسیر کاری تان داشته اند بگویید.
من مدتی درخدمت استاد محمد یگانه که مرجعی در موسیقی خراسان هستند، دوتار کار میکردم و بی شک این تجربه روی فضای موسیقی من تأثیر بسیاری گذاشته است. البته در آثار بیشتر ما خراسانیها یک لهجه موسیقایی شنیده میشود که در موسیقی این خاک ریشه دارد؛ لهجهای که شاید خودمان هم متوجهش نشویم، ولی به عنوان مثال یک هنرمند تهرانی به آن پی ببرد.
چقدر سعی میکنید از موسیقی خراسان در کارهایتان استفاده کنید؟
موسیقی خراسان ریشه است و من دوست دارم تا جایی که امکان دارد، از آن در آثارم بهره بگیرم؛ اما اینکه بخواهم به صورت خالص کار فولک انجام دهم یا چیزی به آن اضافه کنم، کاری بسیار سخت و حتی نشدنی است، چون پیش از ما استادان موسیقی خراسان به عنوان ستارههای پرنور آسمان فولک، کارهایی را که باید، انجام داده اند. من حتی موسیقی فولک را آسمانی میدانم و معتقدم که از مبدأ اصلی سرچشمه گرفته است. برای مثال در این نوع از موسیقی ما با یک دوتارنواز روبه رو میشویم که نت نویسی بلد نبوده، اما اثری خلق کرده که ماندگار شده است. دست یافتن به این جایگاه بسیار سخت است.
به نظرتان موسیقی نواحی در فضای موسیقی امروز جامعه چه جایگاه و کاربردی دارد؟
موسیقی نواحی منبع و پایه موسیقی امروز ماست و تأثیرش را هم گذاشته است. البته این تأثیر، چیزی نیست که ما برای کسب آن تلاش کرده باشیم. ما همین که در این خاک هستیم، از موسیقی نواحی بهرهمند شده ایم که بسیار هم لذت بخش است.
با این اوصاف، سبک موسیقیای را که شما کار میکنید، میتوانیم تلفیقی بدانیم. ترجیح خودتان این است که همیشه در این فضا کار کنید؟
بله، میشود گفت سبک بیشتر کارهایم تلفیقی بوده است، اما کارهایی در فضای پاپ راک یا کاملا پاپ هم داشته ام. درواقع من خودم را چندان به ژانر محدود نمیکنم و بیشتر تأثیرگذاری برایم اهمیت دارد. یک زمانی میگفتیم ما موسیقی فیوژن (تلفیقی) کار میکنیم، ولی الان چندان برایم خط کشی شده نیست و دوست دارم فضاهای مختلف را امتحان کنم.
ولی به طورکلی فضای موسیقی شما متفاوت از آثاری است که این روزها طرف داران زیادی پیدا کرده است؛ آثاری که بسیار شبیه به هم هستند. علت این اتفاق را چه میدانید؟
به نظرم بیشتر آثاری که در بازار موسیقی ما منتشر میشوند، شبیه به یکدیگر هستند، اما ریشه این اتفاق را نباید در خوانندههای جوانی که دوست دارند مشهور شوند، جست وجو کرد. ما اگر واقعا دغدغه موسیقی داریم و به دنبال این هستیم که چرا آثار سخیف زیادی در بازار منتشر میشود، فقط باید پیکان انتقادهایمان رو به تهیه کنندهها باشد، چون آنها هستند که خواننده را معرفی و حتی مسیر موسیقی را تعیین میکنند. متأسفانه در این روزها تهیه کنندگان موسیقی، بنگاهی و بازاری شده اند و فقط به جیبشان فکر میکنند، درحالی که در گذشته مؤلف بودند.
آیا امکان دارد شما هم به سمت موسیقی رایج این روزها حرکت کنید؟
امکان دارد ولی در چارچوب خودش و نه به هر قیمتی، چون به نظرم تا جایی که از خط قرمزها عبور نکنیم، باید سلیقه مخاطب را در نظر بگیریم.
موسیقی مشهد پر از استعداد است، اما بسیاری از این استعدادها به دلیل اوضاع مشهد و برگزارنشدن کنسرت مجبورند در شهرشان به صورت غیررسمی فعالیت یا اینکه به تهران مهاجرت کنند. درحالی که برخی از آنها در کل کشور به عنوان منبع شناخته میشوند، به عنوان مثال فعالیت افراد و گروههایی مثل ماینس وان، مسعود فیاض زاده، نوید اربابیان، علی باغفر و... در مشهد باعث شده است ما در زمینه موسیقی راک حرف اول را در کشور بزنیم. افرادی که متأسفانه در شهر خودشان امکان اجرا ندارند و مجبورند در شهرهای دیگر اجراهای کوچک برگزار کنند. درنتیجه میبینیم نام هنرمندان مشهدی در دنیای رقابتی امروز که تبلیغات و برندینگ حرف اول را میزند، درحال ناپدیدشدن است.
برای آینده چه برنامهای دارید؟
الان چند کار متفاوت آماده پخش دارم که زمان تعیین میکند چه وقتی منتشرشان کنم؛ اما در تلاش هستم مانند گذشته فاصله ایجاد نشود و کارها را به صورت مستمر و در یکی دو ماه در اختیار مخاطبان قرار دهم.
پس «خاورمیانه» را میتوانیم شروع دوباره فعالیت شما بدانیم؟
بله دقیقا! من که نمیتوانم جنگ را پایان دهم و یک اتفاق عجیب برای آن همه بچه مظلوم در غزه رقم بزنم، اما تلاش میکنم به اندازه خودم هرچه را در توانم هست، ارائه دهم و تأثیرگذار باشم. درواقع الان چیزی مهمتر از این موضوع برایم مطرح نیست.