به گزارش شهرآرانیوز؛ از لحظه‌ای که حسین، جوان هفده‌ساله مشهدی، در بیمارستان ولایت مشهد جان باخت، تا دستگیری چهار جوان دیگری که آخرین شاهدان هوشیاری او بودند، کمتر از دوازده ساعت گذشت. افسران کلانتری معراج توانستند شبانه امیرحسین، بهزاد، احمد و مرتضی را به‌دستور بازپرس جنایی دستگیر کنند. این افراد که همه هم‌سن و هم‌محله‌ای بودند، دیروز درحالی برابر مقام قضایی قرار گرفتند که مدعی بودند در مرگ رفیقشان هیچ نقشی نداشته‌اند و او بر اثر یک حادثه کشته شده است.
ماجرای این پرونده به شامگاه جمعه هفتم اردیبهشت بازمی‌گردد؛ جایی که یک پسر جوان با سطح هوشیاری ۴ جی‌سی‌اس، با آمبولانس اورژانس به بیمارستان ولایت مشهد منتقل شده بود. وضعیت ظاهری او نشان می‌داد که احتمالا بر اثر سقوط از بلندی و ضربه شدید به سر بیهوش شده است. تلاش پزشکان برای درمان او بی‌نتیجه ماند و صبح دوشنبه به‌علت شدت جراحات جانش را از دست داد.
به‌علت مشکوک‌بودن ماجرا، افسران کلانتری نجفی که از ابتدا پیگیر این پرونده بودند، موضوع را به بازپرس جنایی اعلام کردند و با حضور قاضی صادق صفری همراه با تیم جنایی در محل، مشخص شد که این پسر نوجوان یک روز پس از ورود به سال هجدهم زندگی‌اش جانش را از دست داده است و در روز وقوع حادثه نیز همراه با چهار نفر دیگر از دوستانش بوده است.
پدر متوفی اولین فردی بود که برابر مقام قضایی اعلام کرد عصر همان روز با پسرش تماس گرفته و او اعلام کرده است که با امیرحسین (پسر همسایه دیواربه‌دیوارشان) و چند نفر از دوستانش بیرون رفته‌اند و تا غروب برمی‌گردد؛ اما برنگشتن حسین، خانواده را نگران می‌کند که در نتیجه به خانه همسایه مراجعه می‌کنند. پدر امیرحسین، اما به‌جای اینکه آنها را در یافتن پسرشان کمک کند، در حرکتی دور از انتظار اقدام به ضرب‌وشتم پدر می‌کند و اجازه صحبت به امیرحسین نمی‌دهد. در ادامه، خانواده متوفی شماره مرتضی (جوانی که روز حادثه با حسین بود) را پیدا می‌کنند و او تلفنی ماجرای سقوط از کوه را مطرح می‌کند و آدرس بیمارستان را به خانواده‌اش می‌دهد.
با دستور قاضی صفری، چهار جوان دستگیرشده دیروز به دادسرا منتقل شدند تا آنچه را در روز حادثه رخ داده است، تشریح کنند. بازپرس جنایی با تفهیم اتهامی که در انتظار این جوانان بود، از آنها خواست تا با روشنگری و بیان حقیقت، درواقع به خودشان کمک کنند.
در ادامه این جلسه، آنها مدعی شدند که محل حادثه اصلا کوه‌های انتهای خاقانی نبوده است و آنها پیکر نیمه‌جان رفیقشان را به این منطقه انتقال داده‌اند. در ادامه مشخص شد که پدر یکی از این افراد نگهبان یک ساختمان درحال ساخت در همان منطقه است و او نیز برای کمک به پدرش به آنجا می‌رود. روز حادثه، چون جمعه و روز تعطیلی کارگران بوده است، این پنج جوان تصمیم می‌گیرند برای دورهم‌نشینی و خوردن مشروب به این ساختمان بروند. این جوان‌ها با بطری یک‌ونیم‌لیتری مشروب به بالای این ساختمان می‌روند و پس از نوشیدن الکل حال همه‌شان بد می‌شود و ناگهان صدای بلندی می‌شنوند. در ادامه مشخص می‌شود حسین از بالای ساختمان به‌دلایلی نامشخص به پایین و روی رمپ ورودی پارکینگ سقوط کرده است.
این جوان‌ها برای اینکه مشکلی برای نگهبان ساختمان (پدر یکی از افراد حاضر در جلسه) پیش نیاید و شغلش را از دست ندهد، بدن حسین را به منطقه کوهستانی منتقل می‌کنند و بعد از صحنه‌سازی به اورژانس ۱۱۵ زنگ می‌زنند. بعد از حضور آمبولانس اورژانس و انتقال مصدوم به بیمارستان هر چهار نفر می‌ترسند و از صحنه متواری می‌شوند.
ادعای این چهار جوان درحالی ثبت شد که هنوز اتهام قتل در پرونده همچنان وجود دارد و تحقیقات بعدی علت اصلی مرگ این نوجوان را مشخص خواهد کرد.