الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ مطالعات علمی ثابت کرد ه اند نیم کره چپ مغز مسئول درک ریاضیات و فلسفه و پردازش و دسته بندی اطلاعات است. کسی که نیم کره چپ قوی تری دارد، اهل تجزیه وتحلیل است، به راحتی میتواند اعدادوارقام را به خاطر بسپرد و منطقی، منظم و سخنور است، اما اگر از او بخواهید مطلبی را با مثال و شکل برایتان تعریف کند، گیج و ناتوان میشود.
در مقابل، کسی که نیم کره راست مغز قوی تری دارد، حس لامسه قوی تر، درک سه بعدی بهتر از اشیا، تصاویر، مقررات، رنگ، لحن و صدا دارد و به همین دلیل در به خاطرسپردن تصاویر و تشخیص چهرهها بهتر عمل میکند. ما معماها را با نیم کره راست مغز حل میکنیم و این نشان میدهد توانایی خلاقیت و کشف کردن هم به همین بخش مربوط است. این نیم کره مسئولیت رؤیاسازی را برعهده دارد و ذوق هنری، استعداد موسیقی و هنرهایی مثل نقاشی به این بخش مربوط میشود.
مهمتر از همه این است که این نیم کره مرکز احساسات و دوست داشتن در آدمها نیز هست. با این توصیفات به راحتی میتوان حدس زد که هنرمندان نیم کره راست مغزی فعال تری دارند. این گزاره را بگذارید کنار این واقعیت علمی ثابت شده که بخش زیادی از موفقیت معلم در کار معلمی مدیون هنرمندی اوست.
یک معلم هنرمند به دلیل نیم کره راست مغزی میتواند در فرصت کوتاهی شاگردانش را شناسایی کند و با رفتار و روحیات هریک از آنها آشنا شود و باتوجه به ویژگیهای هر شاگرد با او ارتباط برقرار کند. به بیان دیگر، هنر همان کیمیای سعادت معلمی است. با این مقدمه و به مناسبت گرامیداشت روز معلم به سراغ سه نفر از معلمان هنرمند شهرمان رفتیم و از آنها درباره تأثیری که کار هنری بر حرفه معلمی دارد و همچنین تأثیری که معلمی میتواند بر خلق اثر هنری خودش داشته باشد، پرسیدیم.
«کسی که هم هنرمند است و هم معلم، موهبتی دوچندان دارد.» این نظر رضا افشار، بازیگر تئاتر و عضو سابق هیئت مدیره انجمن هنرهای نمایشی خراسان رضوی، است که سال هاست در کسوت معلمی نیز فعالیت میکند. او با بیان اینکه معلمی یک هنر است و معلم هنرمند میتواند در نحوه تدریس نیز موفقتر باشد، یکی از مهمترین ویژگیهای یک معلم موفق را داشتن خلاقیت میداند و میگوید: این ویژگی به صورت بالقوه در هنر وجود دارد. افشار ادامه میدهد: معلم هنرمند از این ظرفیت برای رشد و شکوفایی دانش آموزان استفاده میکند. این ویژگی در معلمان هنر بیشتر وجود دارد و تأثیر آن نیز به مراتب بیشتر است. دانش آموزانی که معلم متخصص هنر دارند و هنرمند هستند، درصد خلاقیت به مراتب بیشتری دارند.
این هنرمند در ادامه میافزاید: یکی از مشخصههای معلم خوب این است که میتواند با دانش آموزان به خوبی ارتباط برقرار کند و به همین دلیل بهتر میتواند در مسائل تربیتی تأثیرگذار باشد. آنچه اکنون در آموزش وپرورش خیلی بر آن تأکید میشود، توجه به تربیت دانش آموز است؛ بنابراین معلم خلاق، به تربیت بچهها کمک میکند و معلم هنر بهتر میتواند به اهداف تربیتی نظام آموزش وپرورش دست پیدا کند.
افشار با تأکید بر اثرگذاری پیام هنری بر مخاطب میگوید: یک هنرمند به این دلیل دست به خلق اثر هنری میزند که بتواند ارتباط برقرار و پیامش را به مخاطب منتقل کند. معلم هنرمند قبل از هر مخاطبی، پیامش را به دانش آموزانش منتقل میکند، چراکه میداند این افراد در بهترین سن پذیرش هستند. معلم همیشه به این فکر میکند که چطور میتواند بر مخاطبانش تأثیر بهتری بگذارد. این ذهنیت پرورش یافته در یک معلم هنرمند به یاری او در خلق آثارش میآید و به همین دلیل به نظرم پیشروتر از سایر هنرمندان در عرصه خلق اثر است.
این معلم باسابقه بیان میکند: یک معلم به خاطر شغلش مسائل را سادهتر میبیند. هنر به دنبال حل مسئله است و برای این منظور از ظرفیتهای مختلف هنری استفاده میکند. در آموزش وپرورش هم یک معلم به دنبال این است که مسائل را در حوزه درسی یا تربیتی حل کند. هنرمندی که سابقه معلمی دارد، با شیوه حل مسئله آشناست و همین مهارت را در خلق هنرش به کار میگیرد.
او همچنین بر لزوم توجه بیشتر سیاست مداران به معلمان هنرمند تأکید میکند و میگوید: سیاستها و قوانین نباید به گونهای باشند که یک معلم هنرمند را با محدودیت روبه رو کنند. باید فضایی در محیط کار برای این معلمان وجود داشته باشد که بتوانند در عین وظایف معلمی خود، به وجه هنری شان نیز بپردازند.
او جشنوارههای هنری ویژه معلمان را مثال خوبی برای این موضوع میداند و میگوید: فراهم کردن شرایط حضور معلمان هنرمند در چنین جشنوارههایی میتواند کمک خیلی بزرگی برای دیده شدن معلمان هنرمند و آثار آنها باشد.
علی باقرزاده طوسی خوش نویس و رئیس سابق انجمن خوش نویسان ایران شعبه مشهد است که علاوه بر تدریس خوش نویسی سالها به عنوان معلم نیز در آموزش وپرورش خدمت کرده است. این هنرمند به تأثیر اقتصادی که هنر میتواند در زندگی معلمان هنرمند برجا بگذارد، اشاره میکند و میگوید: هنر جدا از خلاقیت، یک مهارت است و هنرمند چه معلم باشد و چه غیرمعلم، مهارتی را یاد گرفته است که میتواند با داشتن آن نسبت به سایر معلمها موفقتر باشد.
او میافزاید: معلمان هنرمند میتوانند در کنار معلمی، بازار کار هنری شان را داشته باشند و صرفا به حقوق معلمی وابسته نباشند. این افراد معمولا هم از نظر ارتباطات اجتماعی و هم از نظر اقتصادی افراد موفق تری در جامعه هستند. به ویژه هنرهای تجسمی که جنبه انفرادی دارند، توسط معلمان استقبال میشوند، چون میتوانند در خانه کار کنند و سفارش بگیرند.
این معلم وقتی هم که بازنشسته میشود، دستش پر است و درآمدی در کنار حقوق بازنشستگی اش دارد. بسیاری از معلمانی که هنر و مهارت دیگری ندارند، بعد از بازنشستگی کاسه چه کنم دستشان میگیرند و مجبورند دوباره به فضای آموزش برگردند.
باقرزاده طوسی با بیان اینکه هنری که خلاقیت نداشته باشد، مرده است و درجا میزند، به مشکلات معلمان هنرمند نیز اشاره میکند و میگوید: زمانی یک هنر بالنده است که نمایشگاهی برای ارائه آن وجود داشته باشد و هنرمندان بتوانند با دورهم جمع شدنشان، تجربیاتشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. وقتی چنین شرایطی فراهم نشود، هنرمند یا مجبور است کنج عزلت بگزیند یا به جایی مهاجرت کند که بازار هنر در آنجا بیشتر باشد تا هم حرمت هنرش حفظ شود و هم بتواند جایگاهی ویژه برای خودش بسازد.
او میافزاید: از آنجایی که هنرمندجماعت روحیه حساس تری دارد، درد جامعه را بهتر میتواند درک کند و این درد را در محصول نهایی هنری اش نشان میدهد. هنرمندی که معلم است، به دلیل دانش ارتباطی و نفوذ کلامی بیشترش میتواند محصول هنری را خلق کند که تأثیرگذاری مؤثرتری بر مخاطب دارد، چراکه بهتر توانسته است دردهای جامعه اش را درک کند.
علی شهبازی دیگر معلمی است که در کنار تدریس هنر در آموزش وپرورش به هنر نقاشی میپردازد. این معلم باسابقه به تغییرات مثبتی که در زمینه آموزش هنر در آموزش وپرورش ایجاد شده است، اشاره میکند و میگوید: از حدود یک دهه پیش توجهی ویژه از سوی آموزش وپرورش به درس هنر در مدارس شده است.
تغییرات زیادی در کتابهای درسی صورت گرفته که باعث شده است درس هنر از حالت تک بعدی و دوبعدی به یک درس با ویژگیهای مختلف هنری و کتاب هنر به کتاب فرهنگ و هنر تبدیل شود. چنان که کتابها تخصصیتر و کاربردیتر شده اند و به فرهنگ و هنر ایرانی بیشتر توجه کرده اند. برای نمونه دانش آموزان در دوره متوسطه اول با انواع مختلف هنرهای ایرانی و جهانی آشنا میشوند.
او میافزاید: باتوجه به این تغییرات و همچنین تغییر نگرش آموزش وپرورش به هنر و مطالبه خانواده ها، نیاز به معلمان متخصص هنر بیش از پیش وجود دارد، چراکه معلمان رشتههای غیرهنری دیگر قادر نیستند در دروس تخصصی فرهنگ و هنر در پایههای مختلف تدریس کنند.
شهبازی تأکید میکند: یک معلم هنرمند در کشف استعداد دانش آموزان دقت نظر بیشتری دارد و میتواند مسیر مناسب تری را برای یک دانش آموز انتخاب کند. چنین معلمی درک بهتری از کار دانش آموز دارد و هدایتگر است. او کلاس خلاق و پویایی دارد و از دنیای گسترده هنر برای دانش آموزان میگوید. دانش آموزان به واسطه بودن در کنار معلم هنرمند درک بهتری از شخصیت هنرمند پیدا میکنند و آن را در معلم خود میبینند.
این هنرمند تصریح میکند: از سویی، معلم بودن یک هنرمند او را صبورتر، دل سوزتر، مهربان تر، دقیق تر، منظمتر و نسبت به آموزش حساستر میکند. همچنین سبب میشود به تربیت اخلاقی و منش هنری دانش آموز بیشتر توجه شود. به نظر شهبازی، یکی از مشکلاتی که معلمان هنرمند درگیر آن هستند، نبود فضای مناسب برای تدریس درس هنر است.
او توضیح میدهد: درس هنر به فضای کارگاهی نیاز دارد و پرداختن به آن در کلاس درس کمی جنبه تئوری پیدا میکند. خیلی از هنرهایی که در کتاب درسی به دانش آموزان آموزش داده میشود، نیازمند امکانات، فضای آموزشی و زمان مناسب است و پرداختن به آنها در سراسر کشور به یک شکل، امکان ناپذیر به نظر میرسد.