به گزارش شهرآرانیوز، هجده اردیبهشت بود که در نامهای به پیرحسین کولیوند از جمعیت پرافتخار هلال احمر ایران در روز جهانی صلیب سرخ قدردانی کرد: «جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران یکی از مردمیترین نهادهای میهن عزیزمان و برآمده از متن مردم شریف و نوع دوست ایران است و فرزندان برومند و خدوم ملت در این نهاد بشردوستانه، کارنامه درخشانی از خدمت به آحاد مردم ایران در برهههای حساسی از تاریخ این سرزمین از جمله در دوران دفاع مقدس و نیز به هنگام وقوع حوادث و مصائب غیرمترقبه در اقصی نقاط کشور دارند و تلاشهای بی وقفه آنها همواره مایه دل گرمی و امید و التیام بخش آلام و موجب حیات بخشی به بسیاری از مردم و آسیب دیدگان بوده است.»
کسی چه میدانست مدتی بعد، قرمزپوشان مخلص جمعیت هلال احمر با طلوع آفتاب آخرین روز اردیبهشت ۱۴۰۳ یکی از دشوارترین مأموریتهای سازمان را با چشمانی اشک بار و قلبی آکنده از اندوه به پایان ببرند. این بار بنا به تقدیر و مشیت الهی، تلاشهای بی وقفه امدادگران، التیام بخش آلام ملت چشم انتظار نبود. آفتاب از پس جنگلهای دیزمار بالا آمد.
خبر، کوتاه بود و جان سوز. در جمع جان باختگان بالگرد حامل رئیس جمهور، مردی از تبار سمنان آرام گرفته بود. دیپلمات پرتلاشی که همین سوم اردیبهشتی که گذشت، شمع شصت سالگی اش را لابه لای انبوه فعالیتها و مأموریتهای پرشمار خاموش کرد، در حالی که شانه به شانه رئیس جمهور، مسیر سازندگی و سربلندی ملت ایران را دنبال میکرد. حسین امیرعبدللهیان از همان سال ۱۳۷۰ که رشته روابط دیپلماتیک را برای تحصیلات در مقطع کارشناسی انتخاب کرد، پا به عرصه سیاست گذاشت. پنج سال بعد هم با کارشناسی ارشد روابط بین الملل از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.
برای مقطع دکتری هم رشته روابط بین الملل را دنبال کرد و مدتی بعد در همان دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه، به تدریس و داوری رسالههای دکتری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مشغول شد، اما دهه ۸۰، آغاز فعالیتهای میدانی او در فضای سیاسی کشور بود.
همان سال ۱۳۸۱ که معاونت مدیرکل خلیج فارس را برعهده گرفت و به دنبال آن در سال ۱۳۸۴ در وزارت امور خارجه مشغول به کار شد، حشر و نشرش با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. درست زمانی که صدام سرنگون شده بود و مسئولیت پرونده عراق در وزارت امور خارجه به دست حسین امیرعبداللهیان افتاده بود. آن روزها سردار سلیمانی هم در سمت فرماندهی نیروی قدس با او ارتباط نزدیکی داشت.
وقتی هم سال ۱۳۸۶ قرار شد گروهی مذاکره کننده با صلاحدید رهبر معظم انقلاب در نشست سه جانبه ایران و عراق و آمریکا در بغداد حاضر شوند، این حسین امیرعبداللهیان بود که در سمت سرپرست تیم مذاکره کننده با هدف تأمین امنیت عراق بر سر میز مذاکره با آمریکا نشست.
هرچند نتیجه این مذاکرات پس از سه جلسه بدون نتیجه ناکام ماند، اما اقتدار ایران در رویارویی با طرف آمریکایی، در گزارشهای عبداللهیان غرورآمیز بود: «آمریکاییها وقتی حرف منطقی را میشنیدند و پاسخ منطقی نداشتند، صحنه را خالی میکردند.
در ابتدای مذاکرات آمریکاییها فکر میکردند باید دستور جلسه را آنها تعیین کنند، اما جمهوری اسلامی این اجازه را به آنها نداد و مقرر شد دستور جلسه با توافق طرفین تعیین شود.»
بعدتر با معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه و دبیرکلی دبیرخانه دائمی کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، ابعاد تازهای از توانمندی هایش را در عرصه سیاست بین المللی به نمایش گذاشت تا آنجا که در سال ۱۳۹۷ به عنوان یکی از گزینههای تصدی وزارت امور خارجه پس از محمدجواد ظریف مطرح شد، اما سرانجام در ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ با ۲۷۰ رأی موافق، ۶ رأی مخالف و ۱۰ رأی ممتنع از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در دولت سیزدهم بر سرکار آمد.
موضع گیریهای سیاسی او در عرصه بین الملل را بیش از هرچیز، فارغ از جناح بندیهای سیاسی داخلی میتوان به مواضع رهبر معظم انقلاب نزدیک دید به طوری که منافع ملی را با دیدگاهی فراجناحی در بستر اقتدار و عزت و مصلحت اندیشی در نظر میگرفت.
ابتکارعملهای سیاسی و روحیه انقلابی در تقابل با موقعیتهای سیاسی گوناگون منطقهای و فرامنطقه ای، از امیرعبداللهیان تصویر مقتدری از یک دیپلمات زیرک، مسلط و مورد اعتماد در مجامع داخلی و خارجی ایجاد کرده بود. صلابت بیان و استفاده از عبارات دقیق و حساب شده در نشستهای حساس سیاسی، از جمله ویژگیهای مثال زدنی این خدمتگزار خستگی ناپذیر بود.
تألیفات متعدد او در قالب مقاله و کتب تخصصی نظیر «استراتژی مهار دوگانه آمریکا»، «دموکراسی متعارض ایالات متحده آمریکا در عراق جدید»، «ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا» و «صبح شام» نیز سند متقنی بر تخصص، آگاهی و توانمندی این شهید خدوم به شمار میآید که تا آخرین نفس در مسیر رشد و عزت ملت ایران، مشغول به خدمت بود.
امیر عبداللهیان در ابتدای خدمت در سمت وزارت امورخارجه مبنای فعالیتهای خود را بر آسایش و رفاه و امنیت ملت ایران قرار داد و با این رویکرد بر سر میز مذاکرات هستهای با غرب نشست تا علاوه بر رفع تحریمها از مسیر تعامل با غرب، هم سو با نظم نوین جهانی حرکت کند.
حمایت آشکار او از جبهه مقاومت فلسطین نیز در راستای حفظ امنیت مردم منطقه بود. هم فکری با مصر و قطر و اردن با اندیشه توقف جنگ و خون ریزی در منطقه، از جمله روابط دیپلماتیک او در خاورمیانه بود و حمایت از حماس را نه فقط در اعلام مواضع که با درخواست اعمال فشار سازمان ملل متحد بر رژیم غاصب صهیونیستی علنی میکرد.