گروه فرهنگ | شهرآرانیوز، خبری که در چند روز گذشته صحنه تئاتر مشهد را در بهت و تاریکی فرو برده، ماجرای کپیبرداری از یک نمایشنامه بدون ذکر منبع است که واکنش هنرمندان و برخورد با هنرمند متخلف، یعنی دو سال محرومیت او از فعالیت کارگردانی در مشهد، را در پی داشته است.
در واکنش به این اتفاق خبری در کانال «تئاترکده» با عنوان «برخورد قاطع شورای نظارت بر اجرای تئاتر مشهد» منتشر شد. بر اساس این خبر کارگردان نمایش «پروپرانولول» که از روی نمایشنامه «زبان اصلی» نوشته رسول کاهانی کپی شده بود، به ۲ سال محرومیت ز کارگردانی تئاتر در مشهد محکوم شد.
در این خبر آمده است:
با عنایت به احراز تخلف آقای «آرش نژاد» مبنی بر اجرای نمایش «پروپرانولول» بدون کسب اجازه مادی و معنوی از صاحب اثر اصلی، شورای نظارت بر نمایش جهت استیفای حقوق مؤلفین و نویسندگان آماده پذیرش شکایت صاحب اصلی اثر و احقاق حقوق مادی و معنوی ایشان است. همچنین به جهت حفظ و صیانت از هنرمندان عرصه تئاتر، آثار شخص متخلف را به مدت ۲سال مورد بازبینی قرار نخواهد داد.
بر اساس این خبر، این نخستین بار است که شورای نظارت بر اجرای نمایش در مشهد به بحث حفظ حقوق هنرمندان ورود کرده و حکم ممنوعالکاری صادر میکند.
بگذریم که کارگردان مورد نظر به سرعت از کرده خود پشیمان و عذرخواهی کرد و حتی نویسنده اثر اصلی نیز در واکنش به این اتفاقات اعلام کرد که نسبت به این ماجرا اعتراض یا مشکلی ندارد، اما مساله نظارت بر تئاتر و برخورد با چنین مسائلی، موضوعی است که همچنان ذهن اهالی تئاتر مشهد را درگیر کرده است؛ اتفاقی که در دل یک معضل قدیمی حل نشده ریشه دارد و درد اهالی تئاتر مشهد را تازه کرده است. اکنون برخی از هنرمندان با انتشار مطالب و یادداشتهایی نظرات خود را درباره نحوه نظارت بر تئاتر مشهد ابراز داشتهاند.
در مطلب زیر نظر با چند نفر از هنرمندان باتجربه تئاتر مشهد از جمله، رضا حسینی، کریم جشنی، حسین اکبرپور درباره این موضوع آمده است. همچنین گفتگویی با محمد مداححسینی به عنوان عضو شورای نظارت بر اجرای تئاتر مشهد انجام شده و به بازخوردهای این اتفاق نیز نگاهی انداخته شده است.
عبدالله برجسته هنرمند سرشناس تئاتر مشهد درباره اتفاقات اخیر در تئاتر یادداشتی منتشر کرده که بخشی از آن را اینجا میآوریم:
* چرا دوسال؟! مثلا چرا یکسال نه؟! چرا ۳سال نه؟! چرا یک سال و نیم نه مثلا؟! این بند دو سال را از کدام قانون استخراج کردهاید که به آن استناد میکنید؟ لطفا اگر قانونی در اختیار شما قرار دارد برای روشن شدن افکار عمومی اعلام کنید.
*مگر شورای نظارت وظیفهی حکم دادن و محروم کردن افراد از فعالیت هنری را دارد؟! مگر محروم کردن یک نفر در حوزهی اختیارات شماست؟! مگر شما دادگاه هستید و صلاحیت اعلام رأی دارید؟! باز هم اگر در شرح وظایف شما قانونی، بندی و تبصرهای وجود دارد لطفا اعلام کنید.
*آیا شما که به این راحتی در مسألهای که در حوزه اختیارات شما نیست حکم محرومیت صادر میکنید، چرا این همه مدت در مسائلی که جز وظایف اصلی شما بوده حکم محرومیت صادر نکردید؟! مثلا چند سال میتوانید معاون هنری یک اداره را که بر خلاف قانون، مجوزهای شما رو ۲روزه یا ۳روزه برای نمایشها صادر میکند محروم کنید؟!
یکی دیگر از واکنشها به این اتفاق مربوط به حمیدرضا سهیلی، عضو سابق شورای نظارت بر اجراهای تئاتر در مشهد است.
بخشی از یادداشت این هنرمند به شرح زیر است:
*از آنجا که بیش از یک دهه در شورای نظارت حضور داشتهام اعلام میدارم نظر تنبیهی (و نه حکم) شورای نظارت مناسب و لازم است. چرا؟ چون این حق شوراست که متخلفی که به او دروغ گفته و کار دیگری را به نام خودش مورد بازبینی قرار داده است را تنبیه کند و اعلام کند تا مدتی که ما عضو شورا هستیم نمایشی از او را بازبینی نخواهیم کرد. اما باید ببینیم آیا از مدت قانونی شورا ۲سال باقی هست یا خیر؟ چون شورای کنونی نمیتواند برای شورای بعدی قانون منع دیدن نمایشی از کارگردان موردنظر را وضع کند.
*گویا شورای نظارت بر نمایش در حال حاضر بیش از ۲سال است که بر مسند تصمیمگیری است و احتمال دارم زمان قانونی آن به اتمام رسیده و بایستی تا کنون شورای جدید معرفی و احکام جدید صادر میشد. اگر چنین باشد و عمر شورا به اتمام رسیده باشد، حکم یا همان دستور شورا غیر موجه است، چون شورا وجهه قانونی ندارد. اما اگر شورا بیهیچ تغییری به مدت دو سال دیگر ابقا شده است، شورای جدید میتواند نظر داده و آن دستور یا حکم را صادر کند.
باید دید کپی از آثار تا چه حد بوده است. گاهی ممکن است کپی صرف باشد یا اینکه نگاهی اقتباسی وجود داشته باشد که این موارد با یکدیگر متفاوت است.
اگر اثر کپی شده در طراحی صحنه، لباس، موسیقی و با اصل اثر یکسان باشد این کار در حیطه تمامی هنرها ن i فقط نمایش مورد پسند جامعه هنری نیست و در همه رشتههای هنری نگاه منفی نسبت به این کار داشته و آن را ناپسند میداند.
اگر بخواهیم از زاویه دیگری به این مسئله نگاه کنیم، هنرمندان از آثار هنرمندان دیگر الهام میگیرند و به نوعی از بقیه آثار متاثر میشوند. این عمل منفی نیست و به نوعی الهام بخشی و قرار گرفتن در آن فضا خوب است و کسی مخالف ان نیست. چرا که نمایشنامه معروفی به شکلهای متفاوت اجرا شود.
اما اگر اثری اقتباس لفظ به لفظ باشد یعنی دقیقا همان چیزی باشد که در نمایش اصلی بوده عمل ناپسندی است. هر اثری که متعلق به فردی است که آن را خلق کرده و باید مجوزات لازم از آن گرفته شود.
کپی آثار نمایشی توسط هنرمندان فریب شورای نظارت به حساب میآید. اگر شورای نظارت از روی ناآگاهی آن را دیدند که قابل بخشش است و در صورتی که مطلع نشده باشند، احتمالا آن هنرمند قصد فریب شورای نظارت را داشته است.
ممکن است شورای نظارت تمامی آثاری که در کشور بر روی صحنه میرود را ندیده باشد. اگر گروه اجرایی به انگیزه فریب شورای نظارت اقدام کرده باشد و از طرفی صاحب اصلی اثر نیز شاکی باشد، شورای نظارت حق دادن هر حکم و جریمهای را دارد. گروههای نمایشی باید صادقانه با شورای نظارت برخورد کنند و با عدم صداقت باید برخورد شود.
پیش از همین هم به شکلهایی این اتفاق افتاده و بعضا شنیده شده که اثری کپی بوده است. به بعضی موارد رسیدگی شده و بعضی از آنها نیز در دست بررسی است که بعد از تحقیقات توسط شورای نظارت احقاق حق صورت بگیرد و از هنر هنرمندان صیانت شود.
نمیتوان از شورای نظارت توقع داشت که تمامی نمایشهای اجرا شده در سطح کشور را دیده باشند. بعضی از هنرمندان به دلیل گستردگی فعالیت تئاتر و محدودیت در زیرساختهای اطلاعرسانی و عدم ارتباطات گسترده در جشنوارهها ممکن است از برخی اتفاقات و حواشی مطلع نشوند که اینها برای تئاتر مشهد ناخوشایند است.
هنرمندی زحمت کشیده و اثری را خلق کرده و برای تولید یک نمایش هزینههای مادی و معنوی کرده که بعد فردی آن را کپی میکند و بعد از اجرا تازه متوجه این اتفاق میشود. در این صورت شورای نظارت آن فردی که کپی کرده را متخلف قلمداد میکند و آن جریمه میشود.
در مورد این اتفاق خاص، درست است که فرد متخلف عذرخواهی کرده، اما متاسفانه قبح این کار شکسته شده است. سیستم نظارتی بر هنرهای نمایشی نمیتواند به این موضوع منفعل باشد.
اینکه که چقدر حکمی که برای نمایش کپی شده صادر کردند منطقی است را نمیدانم، اما مطمئنا شورای نظارت جلسات متعددی را داشته و آسیب شناسی کرده است.
همچنین مدیران ارشد این اداره فرهنگ و ارشاد قطعا جلساتی را با شورای نظارت داشتند و به این نتیجه رسیدند که چنین حکمی صادر شود. قطعا خودشان پاسخگو هستند و تمام جوانب کار را سنجیدهاند.
در فضای مجازی برخی هنرمندان معتقدند که این حکم سنگین بوده و پرسیدهاند که قانون و مبنای این حکم از کجاست؟ همین حکم شاید تشکیل کارگروهی را برای این چنین اتفاقاتی ضروری کند تا مشابه این اتفاقات ناگوار در تئاتر مشهد را شاهد نباشیم.
همچنان که اگر شخصا ببینم کسی این کار بی اخلاقی را انجام داده به عنوان یک هنرمند مقابل او میایستم، من هم اگر چنین کاری کردم دیگران باید مقابل من بایستند و این یک اتفاق دو طرفه است.
اما مسالهای که اکنون برای من وجود دارد این است که محرومیت یک هنرمند به دلیل تخلف یا بی اخلاقی، بر اساس قانون صورت گرفته یا بنا بر سلیقه تصمیمگیری شده است! که اگر این امر قانونی است، باید اطلاع رسانی شود بر اساس کدام قانون، بند و تبصره.
اگر قانونی برای این ماجرا و مساله وجود دارد همه باید آن را تمکین کنند. اما اگر این برای ماجرا بر اساس سلیقه تصمیمگیری شده باشد، با وجود آنکه چیزی از زشتی عمل فرد خلافکار کم نمیکند، درست نیست.
در این میان یک اتفاق دیگر هم برای هنرمند میافتد و احتمالا خود هنرمند به تدریج و به صورت ناخواسته از سوی هنرمندان طرد میشود و زمان زیاد میبرد تا شرایطش به حالت عادی باز گردد؛ بنابراین این مساله مهم است که تصمیم بر اساس قانون باشد یا سلیقه دوستان.
در داخل حکم آمده «بر مبنای حقوق مولفین و هنرمندان شورای نظارت بر تئاتر مشهد، دو سال آثار شخص متخلف را به عنوان ک بررسی نمیکند.
کارگردان نمایش پروپرانولول ممنوعالکار نیست و شورا حتی حق این را ندارد که بخواهد در اینباره صحبت کند. چون ایشان شورا را فریب داده و در واقع حق هنرمندان ضایع شده شورا صرفا آثار ایشان را به عنوان کارگردان بازبینی نمیکند.
ایشان میتواند در مقام کارگردان به شورای استان یا شورای مرکزی مراجعه کند و در آنجا آثارشان مورد بازبینی قرار گیرد.
ایشان در جایگاه بازیگری، نویسنده و .... میتواند کار کنند و از شورای نظارت برتئاتر مشهد مجوز بگیرند.
شورا نظارت مرجعی ذیصلاح است که ۵ عضو دارد که جمع مشورتی است و صلاحیت قانونی دارد و میتواند برای حفاظت و حراست از تئاتر رای صادر کند و عملی که انجام شده و گرته برداری بدون مجوز تخلف است و شورای نظارت بر مبنای آنرای صادر میکند.
هر جرمی جنبه عمومی و خصوصی دارد. جنبه خصوصی با رضایت شاکی خصوصی جرم منتفی میشود اما در جنبه عمومی مدعیالعموم وجود دارد و در جهت بازدارندگی از تکرار آن جرم مدعیالعموم میتواند حکم صادر کند.
در صورت رضایت شاکی خصوصی جنبه عمومی تخلف منتفی نمیشود. همچنان که از این موارد بسیار زیاد بوده و ما برای حفظ آبروی فرد آن را علنی نکردیم. مواردی بوده که به دروغ به شورای نظارت گفته شده که ما رضایت مولف را گرفتیم و پیگیری کردیم و آن دروغ بوده و تذکر دادیم و سعی کردیم در جهت حفظ آبروی فرد آن را داخلی حل کنیم و حقوق مولف را پاس بداریم.
اما در این مورد پای آبروی تئاتر مشهد در میان است و فریب شورای نطارت اگر تا کنون شورا حکمهای این چنینی را نداده به این دلیل بوده که سعی کرده مسئله را داخلی حل کند اما به جهت بازدارندگی از این مسئله این حکم را داده است.
در صورتی که اگر شورا چنین حکمی نمیداد از روز بعد این قضیه دچار تکثر میشد و قبحاش میریخت و ما با هنرمندانی روبهرو بودیم که به حریم و هنرشان تجاوز میشد.
بعضی اوقات ممکن است کپیهایی انجام شود و صاحب اصلی اثر حتی متوجه نمیشود. در اینجا نیز ما با یک سرقت ادبی مواجه هستیم. ایشان ممنوعالکار نشده چون شورا مرجعیت و صلاحیت و وظیفهای در این مورد ندارد.
دوستانی که این واژه را استفاده می کنند یا معنای حقوقی این واژه را نمیدانند یا صرفا به شنیدههایشان اکتفا کردهاند یا در ایجاد فضای سوتفاهم و بحران منافعی دارند.
این واژه مغلطهای بیش نیست. جهت رفع هرگونه سو تفاهم من پیشنهاد میکنم دوستان معترض حتما حکم صادر شده از سوی شورای نظارت را با دقت بخوانند.