سعید جلائیان
خبرنگار شهرآرا محله
گروه دوچرخهسوار ارادتمندان حرم امام رضا(ع) که از مشهد به قم رفته بودند تا از بارگاه منور حضرت معصومه(س) با دوچرخه راهی مشهد شوند پس از طی 1300کیلومتر در شب ولادت امام رضا(ع) وارد مشهد شدند و در بارگاه نورانی امام هشتم سفر خود را خاتمه دادند.
18تیرماه بود که شهرآرامحله قبل از آغاز سفر گروه دوچرخهسوار ارادتمندان حرم امام رضا(ع) با تعدادی از آنها به گفتوگو پرداخت. حالا پس از 2 هفته که این گروه به سلامت از سفر بازگشتند دوباره به سراغ 2تن از آنها میرویم تا جویای نتایج این سفر و خاطرات آنها شویم.
خواستم سال آینده هم بیایم
ابراهیم وحیدی، هدف اصلی این سفر را اجرای برنامههای فرهنگی بیان میکند و با نام بردن از شهرهایی که این گروه در آن به اجرای برنامه پرداخته است، میگوید: ما در بیشتر شهرهایی که در طول مسیر قم تا مشهد بود، توقف و برنامههای فرهنگی اجرا کردیم. این شهرها عبارت بود از تهران، گرمسار، سمنان، دامغان، شاهرود، میامی، عباسآباد، داورزن، سبزوار و نیشابور که ما پس از اقامه نماز جماعت در یکی از مساجد این شهرها پرچم نورانی گنبد مطهر امام رضا(ع) را بین نمازگزاران میگرداندیم و سپس بستههای متبرک را بین آنها توزیع میکردیم. در این سفر بیش از 1500بسته تبرکی بین نمازگزاران توزیع کردیم.
وحیدی از مشکلاتی که با آن در طول راه مواجه شد نیز این گونه میگوید: امسال ما از نظر مالی و پشتیبانی در مضیقه بودیم اما عهدی بین اعضای تیم بسته شده که در هر شرایطی در دهه کرامت ما به این سفر برویم. یکی از نتایج این سفر در سالهای گذشته برای اعضای گروه، آموزش استقامت و اراده بوده است که وجود هر دوی آن برای انجام این سفر دشوار ضروری است زیرا اگر با بهترین دوچرخهها و امکانات در این مسیر رکاب بزنید اما اراده و استقامت نداشته باشید هرگز به موفقیت نخواهید رسید.
او ادامه میدهد: با توجه به اینکه هشتمین سالی است که ما در این مسیر رکاب میزنیم، بسیاری از مردم شهرهایی که در مسیر هستند همواره چشم انتظار رسیدن ما هستند.
وحیدی، لحظه ورود گروه به مشهد و آخرین رکابهای زده شده در این راه را اینگونه توصیف میکند: در شب میلاد امام رضا(ع) به مشهد رسیدیم و آخرین رکابهای خود را تا رسیدن به بارگاه منور امام رضا(ع) زدیم. آخرین بخش سفر رفتن به زیارت امام رضا(ع) اختصاص پیدا کرد که در حرم من به آقا سلام و درود مردم شهرهای مختلف را رساندم و برای آنهایی که التماس دعا داشتند دعا کردم و برای خودم هم خواستم قسمتم شود سال آینده هم در این مسیر رکاب بزنم.
خوابمان را دیده بودند
محمدیان 6 بار در این مسیر رکاب زده و جزو با تجربههای این مسیر شناخته میشود. او درباره هدفش برای حرکت در این مسیر میگوید: هدف اصلی ما گسترش فرهنگ رضوی در کشور و فرهنگ دوچرخهسواری است.
وی از خاطرات سفرش اینگونه یاد میکند: این سفر همیشه با خاطرات شیرینی همراه است که برخی از آنها همیشه در یاد ما میماند. یکی از این خاطرات در شهر دامغان بود. ما برنامه در این شهر اجرا کردیم و داشتیم آماده میشدیم تا حرکت کنیم که 2 خانم سالمند به سمت ما آمدند و نبات متبرک طلب کردند. آنها والدین یک زوجی بودند که با مشکل مواجه شده بودند و قصد جدا شدن از هم داشتند. این بانوان میگفتند در خواب دیدند که خادمانی از حرم امام رضا(ع) به شهر ما میآیند و میهمان شهر شما هستند. آن 2 اهل گرمسار بودند و به برنامه ما در این شهر نرسیده بودند از این رو خودشان را به دامغان رسانده بودند. ما به آنها بستههای متبرک دادیم. برایشان دعا کردیم. این مسائل را بارها مشاهده کردیم.
محمدیان بیان میکند: بهخاطر فشرده بودن برنامههای فرهنگی بارها پیش میآمد که اعضای گروه پس از نیمه شب برای خواب میآمدند این در صورتی بود که ما بیشتر روزها پس از اقامه نماز صبح حرکت خود را آغاز میکردیم که این باعث خستگی و خواب آلوده بودن من در یکی از گردنهها شد. در یکی از مسیرها به شدت خسته شده بودم و لحظهای چشمانم بسته شد با صدای بوق ممتد یک خودرو سنگین به خودم آمدم و دیدم در وسط جاده قرار گرفتم. به سرعت به مسیر درست بازگشتم که دیدم آن کامیون چند متر جلوتر توقف کرد و از من هم خواست بایستم. من به تصور اینکه میخواهد با من دعوا کند خودم را آماده عذرخواهی کرده بودم اما او من را برای خوردن یک هندوانه و دقایقی استراحت دعوت کرد. سپس از من خواست در صورت لزوم برای ادامه این مسیر با دوچرخه با دقت بیشتری رکاب بزنم. خوشبختانه با عنایت امام رضا(ع) برای هیچکدام از اعضای گروه اتفاق خاصی رخ نداد و سالم به مشهد رسیدیم و در حرم استقبال شدیم.