زوزنی - هر کدام از ما اگر قرنطینه خانگی را رعایت کرده باشیم تلاش میکنیم به نحوی از روزنه صفحههای شخصیمان در فضای مجازی با بیرون ارتباط برقرار کنیم. محمدجعفر یاحقی، پژوهشگر، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد نیز از همین شیوه بهره برده و در یادداشتی جذاب که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده از احوال روزهای قرنطینه سخن گفته است.
این عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آن یادداشت نوشته از دوران کودکیاش با «خانهمانی» یا همان خانهنشینی عجین بوده تا جایی که مادرش به او لقب «مرغ خانگی» را داده بود. یاحقی تا زمانی که تحصیلاتش در دانشگاه تمام نشده بود به خانهنشینی یا به تعبیر خودش «خانهمانی» ادامه داده است. اما پس از آنکه سر و سامان گرفته پا در سفر میگذارد و همه آن سالهای خانهنشینی را جبران میکند.
با او گفتوگویی ترتیب دادیم که بخشی از آن پیش روی شماست.
جبر اختیار
محمدجعفر یاحقی همانند همه پژوهشگران تا فرصتی گیر میآورد به دنبال تحقیق و مطالعه میرود. همانطور که در روزهای قرنطینه دائم در کتابخانهاش مشغول مطالعه بوده و وقت سر خاراندن نداشته است: «به شدت گرفتار هستم و کارهای عقب افتادهام را پیش میبرم. به حدی که نمیتوانم سرم را بخارانم. فرصت خوبی است کارهایی که از قبل داشتم و به جایی نرسیده بود را به پایان برسانم. ایکاش این فرصت در شرایط بهتری پیش میآمد و این قضیه کرونا و جانهایی که میگیرد در پس این فرصت نبود.»
اوشاید از معدود اساتید دانشگاهی است که اهل سفر است. تصاویر منتشر شده در صفحه مجازیاش در اینستاگرام نیز مؤید این مطلب است. کمتر از یک ماه است که از آخرین سفرش میگذرد و شاید نشستن اجباری در خانه برایش کمی حوصله سر بر باشد. او در یادداشتش بیان کرده که خانهنشینی دوران کودکی تا نوجوانیاش به اختیار بوده و این خانهنشینی در روزهای قرنطینه ظاهرا اجبار است: «من آمدهام که خود را بیازمایم و ببینم میتوانم بعد از آن همه دوندگی و سفردرسفر که تا همین یک ماه پیش نمیگذاشت عرق پایم خشک بشود، میتوانم یک جا بنشینم و پیرانهسر مثل سالهای نوجوانی در به روی خودم ببندم و به خودم، و نه لزومآً به خانوادهام، برسم؟ و دیدم که میتوانم، خوب هم میتوانم.... این را من آزمودم که میتوانم پا روی نفسِ اَمّارَهٌ بِالسَّفَر بگذارم و در خود بنشینم.»
نیاز به مراقبت همگانی
شرایطی که کرونا برای جامعه پیش آورده یک طرف، رفتار ما در این شرایط طرف دیگر است. شاید تقریبا همه فشارهایی که بر افراد میآید به دلیل رعایت نکردن عدهای دیگر است. رفع این بلا از سر جامعه نیاز به همدلی همگان دارد. یاحقی در توصیف این شرایط میگوید: «عادی شدن اوضاع احتیاج به مراقبت و همراهی همه مردم دارد. ولی متأسفانه خیلی رعایت نمیشود. شرایط اقتصادی مردم هم خیلی ایجاب نمیکند تا در خانه بنشینند. همه اینها دست به دست میدهد که مشکلات شدیدتر شوند و خیلی نباید امیدوار بود به این زودی این بیماری دست از سر ما بردارد. هرچند با خداست. اما خیلی امیدوار کننده نیست. امکان اینکه هنوز هم ادامه داشته باشد هست.»
بیشتر از نگرانی برای تعطیلی دانشگاهها، آن چیزی که مدیر قطب علمی فردوسی شناسی و ادبیات خراسان در دانشگاه فردوسی مشهد را نگران کرده وضعیت معیشت مردم است: «تعطیلی دانشگاه نقطه کوچکی از شهر و کشور است که با چالش روبهروست. بدنه جامعه و عموم مردم مشکل دارند. مجبورند برای تأمین معاش از خانه بیرون بیایند که حق با آنهاست. اما اگر بشود تا جای امکان از ترددهای غیرضروری اجتناب کنند و به فکر جامعه باشند. گمان نکنند، چون خودشان سالم هستند پس مابقی جامعه هم سالم هستند. ممکن است همین افراد سالم در انتقال این ویروس و انتشار آن مؤثر باشند. رعایت توصیههای بهداشتی خیلی ضروری است و باید این توصیهها جدی گرفته شود در غیر اینصورت خطر بیشتری به همراه خواهد داشت.»
همسخنی با کتاب
از این استاد برجسته ملی و بینالمللی خواستیم تا برای مطالعه و گذران وقت کتابی پیشنهاد دهد. او گفت هر فردی علاقهای دارد و بر اساس علاقه خود باید کتاب را انتخاب کند: «اولویت نفس مطالعه است. شاید کتابی که من معرفی کنم را همه نپسندند. نمیشود کتاب خاصی را معرفی کرد. هرکه هر کتابی که علاقهمند است را مطالعه کند. شما آزادید از حوزه علاقه خودتان کتاب انتخاب کنید. بیشتر باید دنبال این باشیم که اوقات فراغت در این روزها را با کتاب پر و خودمان را با آن سرگرم کنیم.»
این پژوهشگر و نویسنده بر این باور است:
«اگر آدم چیزی برای گرم کردن سرِخود داشته باشد هم میتواند از دید و بازدیدهای نوروزی و نشستن سر این و آن سفره خانوادگی بگذرد و هم پا روی تفرّجهای آنچنانی و لذّتبردن از هوای پاک بهاری بگذارد. آدم وقتی همدم خاموش و سربهزیر و از جنس دیگری مثل کتاب داشته باشد چه نیازی به دید و بازدید و نشست و برخاست با همجنس خود دارد؟ نیاز به طبیعت و هوای پاک هم البتّه چیز چنان مهمی نیست که بتواند در قبال لذّتی که از همسخن همسنخی مثل کتاب عاید میشود، وزنی بیاورد»
اگر نبود غم نان
به باور یاحقی کتاب بهترین سلاحی است که میتوان آن را در دست گرفت و به نبرد با کرونا رفت. او همچنین باور دارد که با این سلاح میتوان احساس اجباری بودن قرنطینه را به خانهنشینی دلنشین اختیاری تبدیل کرد: «چنین است که آدم میتواند دوران جبر کرونایی را برای خودش به ایّامِ اختیارِ باکتابی تبدیل کند و با برگ نازک کاغذ به جنگ دشمنِ با کوس و کرنایی مثل کرونا برود که همه عالم این روزها در میدان کارزارش به هزیمت رفتهاند. اگر همه لقمه نانی داشته باشند که بتوانند دغدغه این «بیهنرِ پیچ پیچ» را از سر بهدر کنند و در خانه با یک مونس بیآزار مثل کتاب یا هر دلبستگی دیگری همزانو شوند، باور کنید کرونا به گور پدرش میخندد که از در وارد شود و عیش آرام شما را ناخوش کند. دریغ که برای بسیاری دغدغه اصلی همان لقمه بیشبهه است و برای بسیار بیشتری کمبود یا حتی نبود آن همسخن و همسنخ آرام و بیآزار! «خانهمانی» گاهی میشود چیز خوبی، حتی اگر از ترس کرونا باشد.»