به گزارش شهرآرانیوز، رسیدگی به این پرونده از چندی قبل با شکایت جوانی از اتباع افغانستان در شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی آغاز شد. این جوان یک هفته به گروگان گرفته شده بود و در نهایت خانواده او برای آزادی اش سه هزار دلار پرداخت کرده بودند.
او درباره آنچه که اتفاق افتاده بود به بازپرس عظیم سهرابی گفت: چند روز قبل در یک پارک نشسته بودم و دنبال کار بودم که مردی سراغم آمد. او که فارسی صحبت میکرد و میگفت پاکستانی است، گفت در یک کارگاه صنعتی در جنوب تهران کار میکند و من را همراه خودش برد.
شاکی ادامه داد: وقتی به آنجا رسیدیم یک کارگاه متروکه و خلوت دیدم. آنجا سه نفر دیگر که آنها هم پاکستانی بودند حضور داشتند. من فکر میکردم قرار است کار کنم، اما ناگهان چهار نفری من را کتک زدند و در یک اتاق زندانی کردند. آنها چند نوبت من را شکنجه کردند و از این صحنهها فیلم برداری کردند و برای خانواده ام فرستادند. گفتند اگر میخواهم زنده بمانم باید سه هزار دلار به آنها بدهم. من یک هفته این شرایط را تحمل کردم تا اینکه خانوادهام به زحمت توانستند سه هزار دلار را فراهم کرده و به آدمربایان بدهند. آنها هم من را با چشمان بسته در محلی خلوت رها کردند.
تحقیقات برای شناسایی آدمربایان آغاز شده بود که چند روز بعد یکی دیگر از اتباع افغانستان نزد پلیس رفت و در شکایتی مشابه اعلام کرد چند پاکستانی او را ربوده و بعد از شکنجه در قبال دریافت ۲ هزار دلار رهایش کردهاند. آنطور که او میگفت آدم ربایان پاکستانی بودند و شرایط و نوع برخوردشان نشان میداد آنها همان آدمربایان تحت تعقیب هستند.
با وجود اطلاعاتی که هر دو فرد ربوده شده در اختیار پلیس قرار دادند؛ اما هیچ کدام اطلاعاتی درباره مخفیگاه آدمریابان نداشتند و به درستی نمیدانستند در این مدت کجا نگهداری میشدند. با این حال افسران پلیس آگاهی به تحقیقات خود در این باره ادامه دادند.
کارآگاهان پلیس با استفاده از سرنخهای به دست آمده در حال تحقیق در این باره بودند که شاکی سومی به این پرونده افزوده شد. او نیز قریب ۲ هفته در اسارت آدم ربایان پاکستانی بود و آنها برای آزادیاش سه هزار دلار باجخواهی کرده بودند؛ اما او توانسته بود از اسارتگاهش فرار کند.
این جوان افغان به ماموران گفت: آنها من را به بهانه کار ربودند و قصد اخاذی داشتند. آنها ۲ هفته شکنجهام کردند و فیلم گرفتند و برای خانواده ام فرستادند. با این وجود نزدیکانم نتوانستند پولی که آدمربایان خواسته بودند فراهم کنند و من در اسارت ماندم.
شاکی ادامه داد: آنها من را در اتاقی زندانی کرده بودند، اما زمانی که هیچ کدامشان نبودند با یک میله آهنی قفل را شکستم و از آنجا فرار کردم. آنجا بیرون شهر بود و به زحمت رانندهای را راضی کردم من را سوار خودروام کند و از آنجا به خانه رفتم.
سومین گروگان توانسته بود موقعیت مکانی اسارتگاهش را به خاطر بسپارد و با اطلاعاتی که او در اختیار ماموران قرار داد آنها در عملیاتی ضربتی موفق شدند ۲ گروگانگیر اهل پاکستان را دستگیر کنند. آنها همچنین در این عملیات جوان افغان دیگری را که در آنجا زندانی بود را نیز آزاد کردند.
در جریان تحقیقات معلوم شد مالک این کارگاه متروکه از مدتی قبل یک نگهبان اهل پاکستان استخدام کرده و کارگاه را به او سپرده، اما او هم بعد از مدتی کارگاه را به هموطنانش سپرده و به پاکستان برگشته است.
وقتی دو متهم دستگیر شده تحت بازجویی قرار گرفتند گفتند که آنها فقط نقش نگهبان را ایفا میکردند و ۲ همدستشان که فراری شده اند نقشه آدم ربایی و باجگیری را اجرا میکردند.
بر اساس این گزارش متهمان در بازداشت به سر میبرند و تلاشها برای دستگیری ۲ متهم فراری ادامه دارد.
پیش از این نیز در چندین پرونده اتباع کشورهای دیگر در ایران دست به آدمربایی زدند. ازجمله پرونده جوان افغان که بهگفته خودش دکترای حقوق داشت، اما با همدستی چند نفر دیگر هموطنانش را که در جستوجوی کار بودند به دام میانداخت و با گروگان گرفتن آنها دست به اخاذی از خانوادههایشان میزد.
یکی از طعمههای این مرد پسری جوان بود که او به بهانه کاریابی موفق شد وی را برباید. متهم در تماس با خانواده گروگانش تهدید کرده بود که اگر مبلغ ۳۰۰میلیون تومان بهحسابش واریز نکنند جان پسرشان را میگیرد و جسدش را تکهتکه میکنند. او با چنین تهدیدهایی موفق به اخاذی از خانواده چند افغانستانی جویای کار شده بود، اما در نهایت در عملیات پلیس دستگیر شد و به چندین فقره گروگانگیری اعتراف کرد.
یکی دیگر از پروندههای گروگانگیری که اتباع کشورهای دیگر در آن دست داشتند مربوط به ماجرای گروگانگیری و سرقت خشونتبار از یک آرایشگاه مردانه در تهران مربوط میشود. آن روز ۴ مرد نقابدار با چاقو و قمه وارد یک آرایشگاه شدند و ۱۰ نفر که در آنجا حضور داشتند را به گروگان گرفتند. آنها با تهدید دست و پای آنها را بستند و پول، گوشی و هر وسیله ارزشمندی را که داشتند سرقت کردند و بعد از حدود نیم ساعت فرار کردند. در این بین یکی از گروگانها موفق شد یکی از گروگانگیران را که نقابش کمی کنار رفته بود شناسایی کند و همین سرنخ به دستگیری همه اعضای این باند که ۴ مرد افغان بودند منجر شد. سرکرده این باند در اعترافاتش گفت که در افغانستان پلیس بودم، اما بعد از مهاجرت به ایران با دوستانم تصمیم به سرقت و زورگیری و گروگانگیری گرفتیم.
در پرونده دیگری اعضای یک باند تبهکاری که از اتباع افغانستان بودند، هموطنان خود را ربوده و در ازای آزادیشان باجگیری میکردند. آنها در یکی از موارد برای آزادی تاجر جوانی ۹۰ هزار دلار خواسته بودند، اما در نهایت دستگیر شدند. این مرد که توانسته بود از دست گروگانگیران فرار کند به پلیس گفت: زنی من و همکارم را فریب داد و به این بهانه که ما را به شرکتشان میبرد سوار خودرو کرد، اما وقتی به مقصد رسیدیم چند نفر به جانمان افتادند و ما را کتک زدند و در نهایت گفتند برای آزادی باید ۹۰ هزار دلار بدهیم. من چند شب در آنجا زندانی بودیم تا اینکه یک شب دوستم حواس نگهبان را پرت کرد و من توانستم فرار کنم و خودم را به پلیس برسانم. با شکایت این مرد ماموران موفق شدند گروگانگیران را که همه از اتباع افغانستان بودند دستگیر و دومین گروگان را نیز آزاد کنند.
منبع: همشهری آنلاین