به گزارش شهرآرانیوز، درباره حادثه مسجد گوهرشاد و اعتراض به لباس متحدالشکل تا بر سر گذاشتن کلاه پهلوی و اجرای طرح کشف حجاب رضاخانی در دیماه سال ۱۳۱۴ خورشیدی روایتها و شنیدهها فراوان است. در این میان، از شیوههای مبارزاتی زنان برای رهایی از این بند که هر بار به شیوه مختلفی رخ مینمود، کمتر گفته شده است؛ شیوههایی که میتوان آن را در خانهنشینی و تنندادن به قانون غلط، تردد شبانه و حتی مدشدن تیپ و پوشاکی که تا آن روزگار دیده نشده بود، به تصویر کشید. سطرهای پیش رو روایت مختصری از این مبارزه پنهان است.
پرواضح است در جامعه مذهبی و سنتی ایران آن روزگار، تصویب طرح برداشتن حجاب از سر زنان واکنشهای ضد و نقیض و موافق و مخالف زیادی به دنبال داشته باشد؛ واکنشهایی که دامنه چندگانگی و تضادگونه آن حتی به دربار هم رسیده بود، اما این طرح بهناچار عملی میشود. عده اندکی از زنان همان ابتدا با سازش و پذیرش آن، خود را از تحمل هرگونه شرایط سخت رها میکنند ولی عدهای میمانند و به شیوههای مختلفی مبارزه میکنند و این ایستادگی از دربار تا عوام به شیوه متفاوتی بروز و ظهور مییابد.
برای نمونه، در بخشی از این روایتهای تاریخی میبینیم علاوه بر عموم مردم، حکومتداران و صاحبمنصبان نظامی و حکومتی بسیاری نیز گرچه بهظاهر با این طرح موافقت میکردند، در اندرونی خانههایشان از اینکه محارمشان چادر از سر بردارند، مشکل داشتند و زنان بسیاری از این درباریان هم مدتها خانهنشینی را به سربرهنگی ترجیح دادند. این یعنی اجبار از سر ترس در پذیرش طرحی که شکست آن از پیش مشخص بوده است.
در یکی از اسناد این دوره آمده در میهمانیای که یکی از سران حکومتی ترتیب داده بوده، تعدادی از رجال حکومتی تنها حاضر شده و هریک برای حضورنیافتن همسرش، بهانهای تراشیده و موضوع را بهنوعی رفع و رجوع کرده بودند. یکی گفته بود همسرش نهماهه باردار است و دیگری گفته همسرش پادرد بوده و آن یکی طفل بیمار داشته است و بسیاری از این دست.
در سند دیگری از مشهد نیز آمده است پاکروان، استاندار در دیماه ۱۳۱۴ خورشیدی، مهمانی بزرگی ترتیب میدهد و از زنان درباریان و وابستگان حکومتی به صرف چای و عصرانه دعوت میکند، اما تعداد انگشتشماری از زنان دعوت او را میپذیرند.
در این میان، زنان بسیاری در شهرها و شهرستانها سالهای سال رنگ کوچه و خیابان را نمیبینند. چهبسیار زنان که در این سالهای سیاه، حتی برای خرید مایحتاج همسر و فرزند خود، از خانه بیرون نمیرفتند و به اندک وسایل رفاهی مثل آشپزی با آنچه در خانه بود، درمان با داروهای گیاهی به وقت بیماری و استحمام در حیاط یا انباری خانهها قناعت میکردند و ندیدن دوست و آشنا یا خواهر و برادر را تاب میآوردند یا ترس و خطر ترددهای شبانه از روی پشتبامها به وقت تاریکی هوا برای رفتوآمدهای ضرور را به جان میخریدند، اما چادر از سر بر نمیداشتند.
واکنش بعدی به این طرح که در نوع خود جالب است، مدشدن نوعی از تیپ و فشن در لباسهای زنان آن روزگار است که میکوشد با تغییر در لباس زنان غربی، نوع پوشش دارای حجاب را رواج دهد. مدشدن کلاههای بزرگ و روسریها و مانتوهای بلند با یقههای افتاده برای پوشاندن برجستگیهای بدن از آن جمله است. در واقع، در این دوره، زنانی که ناچار بودند از خانه بیرون بروند، چادر از سر برمیدارند و کلاه فرنگی هم بر سر میگذارند، اما زیر کلاه روسری سر میکردند و برای اینکه این روسری زیاد توی چشم نباشد، یقه پیراهن یا روپوش خود را بالا میدادند. برخی نیز تنها چادر را برمیداشتند و چارقدهای بلند بر سر میگذاشتند. پوشیدن جوراب ضخیم و پیراهنهای گشاد بلند هم یکی دیگر از این راهکارهاست. این دست تیپها آنقدر شایع میشود که گزارش آن در سندی به تاریخ فروردین ۱۳۱۵ خورشیدی، اینگونه توضیح داده شده است: از قرار اطلاعاتی که میرسد، زنان در ولایات با چارقد در معابر عبور و مرور میکنند و حتی برخی خود را به طور مضحک به اشکال عجیب و غریبی درآورده و مستور میدارند. چون ادامه این وضعیت غیرمطلوب و باعث مسئولیت است، اکیداً مقرر میگردد نهایت مراقبت و مواظبت دراینباره را به عمل آورید.
طرح کشف حجاب در سالهای نخستین با سختیها و دشواریها و بگیروببندهای بسیاری همراه بود، اما مبارزه مردم آنقدر ادامه یافت که کمکم از این فشارها بهویژه در شهرستانها کاسته شد تا آنجا که دوباره برخی زنان جرئت پیدا کردند با چادر در کوچه و خیابان رفتوآمد کنند، البته با چادر رنگی. در سندی که به تاریخ ۱۶ دی ۱۳۲۰ سیاهه شده است، میخوانیم: با وجود اینکه متجاوز از ۶ سال است که رفع حجاب در تمام کشور عملی شده است، معذلک، طبق گزارشهای رسیده از شهرستانها، غالباً در کوچه و بازار، زنها با چادر نماز و گاهی هم با چادر سیاه دیده میشوند. چون به این ترتیب برخلاف سیاست دولت است، قدغن نمایید. شهربانی به نحو مقتضی جلوگیری نموده، متخلفان را به دادگاه خلاف جلب نمایند. نتیجه اقدامات را نیز اطلاع دهید.
اما دامنه کشف حجاب رضاخانی در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، ۴۲ سال بعد، سبب شکلگیری نخستین تظاهرات رسمی مردم مشهد علیه حکومت پهلوی شد؛ تظاهراتی که فقط زنان در آن شرکت داشتند. اتفاقی کمنظیر که تنها در ارض اقدس رخ داد و موجب راهافتادن موج انقلاب اسلامی در شهر شد. ماجرا از این قرار است که درست در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۵۶ و نیز در سالروز تصویب طرح کشف حجاب رضاخانی، وقتی تعدادی از زنان دربار میروند که به نشانه قدردانی، گل نثار مجسمه رضاشاه کنند، گروهی از زنان طلبه مدرسه اسلامشناسی و حوزه علمیه بانوان با بهدستگرفتن قرآن و پلاکارد، یک راهپیمایی آرام برگزار میکنند، اما مأموران دولتی با حمله، ضربوشتم و دستگیری تعدادی از آنان، سبب خشم مردم میشوند. پس از این است که مردان نیز به خیابانها میآیند و مبارزه علنی علیه حکومت پهلوی در مشهد کلید میخورد.