صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

علی صفایی حائری معروف به عین صاد، فرزند عباس صفایی حائری از علمای قم و جدش محمدعلی صفایی حائری از علمای نجف بود که به دعوت عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، به قم هجرت کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، وی روحانی، نویسنده و اندیشمند شیعه بود که بر نگرش نظام‌مند به آموزه‌های دینی تأکید داشت؛ یعنی بر این باور بود که دین تنها شامل احکام اقتصادی، سیاسی، تربیتی و... نیست؛ بلکه نظام‌های اقتصادی و تربیتی و سیاسی و… هم ارائه می‌کند.

صفایی نظام تربیتی را بر دیگر نظام‌های دینی مقدم می‌دانست و معتقد بود پیامبر با اِعمال روش تربیت اسلامی، فلسفه، عرفان، اخلاق و فقه اسلامی را در فکر و احساس و رفتار مؤمنان پرورش داده است.

صفایی به هنر علاقمند بود و برخی از هنرمندان سینما و شاعران با او ارتباط داشتند. از میانه دهه ۱۳۸۰ش از اندیشه‌های صفایی بیشتر اقبال شد. در دهه گذشته، همایش‌هایی برای بزرگداشت او برگزار و ویژه‌ه‌نامه‌هایی درباره وی در مطبوعات منتشر شده است.

صفایی حائری دارای بیش از شصت اثر با موضوعات دینی، در زمینه‌های تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است. برخی از کتاب‌هایش عبارت‌اند از: مسؤلیت و سازندگی، رشد، صراط، روابط متکامل زن و مرد، حرکت، انسان در دو فصل، روش برداشت از قرآن و از معرفت دینی تا حکومت دینی.

این عالم وارسته در ۲۲ تیر ۱۳۷۸ در راه سفر به مشهد و زمانی که قصد بازدید از پشت‌صحنه فیلم کودک و سرباز، ساخته رضا میرکریمی را داشت، در سانحه تصادف درگذشت.

در ادامه به معرفی کتاب روابط متکامل زن و مرد انتشارات لیله القدر می‌پردازیم. 

کتاب روابط متکامل زن و مرد حاصل ۲ نوشته و یک سخنرانی دربارهٔ ازدواج و روابط زن و مرد از زنده یاد علی صفایی حائری است. ازدواج، ارزش ازدواج و وظایف همسران، موضوع تساوی زن و مرد در شغل، ارث و میراث و دیه، حجاب و آزادی‌های مشروع زن و مرد و روابط کامل‌کنندهٔ زن و شوهر موضوعاتی هستند که در این اثر بررسی شده‌اند.

۲ طرف ازدواج و مرد و زن باید در این مجموعه فعال باشند و هر دو کار کنند. ازدواجی که هر دو طرف بیدار باشند و توجه داشته باشند هیچ مشکلی ندارد، حتی اگر یکی از دو طرف بیدار و حلیم و فعال باشد می‌تواند کارگشا باشد. اما اگر دو طرف بی‌توجه باشند، نه آفت‌ها را بشناسند و نه زمینه‌ها را آماده کرده باشند و نه حاصل را جمع آوری نموده باشند، ناچار شیطان صفت‌ها و چپاول‌گرها، حاصل آنها می‌ربایند و بهره‌ها را از بین می‌برد. این کتاب به مخاطبان کمک می‌کند راه خوشبختی در ازدواج را پیدا کنند و بتوانند مسیر آینده خود را روشن کنند. 

بخشی از کتاب روابط متکامل زن و مرد

«رفتار و عمل آدمی را می‌شود با آثار آن ارزیابی کرد، و می‌شود با انگیزه و نیت و هدف و جهت آن به ارزش رسید.

از آنجا که کار‌های انسانی در بینش و دل آدمی ریشه دارد و در جامعه و هستی اثر می‌گذارد، می‌توان به این هر دو عامل ارزیابی توجه نمود.
دو عمل مساوی از دو نفر آدم، مثل دو ازدواج، دو انفاق و احسان و حتی دو شهادت، برابر نیستند. کسی که به خاطر خستگی از دنیا به شهادت روی می‌آورد با کسی که با فراغت و آزادی و حتی با اشتیاق‌ها و علاقه‌ها روی می‌آورد برابر نیستند.

کسی که برای راحت شدن از سماجت فقیر، دِرهمی می‌بخشد با کسی که می‌خواهد گذشت و احسان را درس بدهد و بخشش و جوانمردی را بیاموزد یکسان نیستند. به همین خاطر در روایت نبوی آمده؛ لا عمل الّا بالنِّیة و لا نیةَ الّا باصابة السنة؛ هیچ عملی بدون نیت و بینش نیست و تحقق نمی‌یابد.

همان طور که نیت جز با سنّت و همراهی سنّت شکل نمی‌گیرد. در این روایت ارتباط عمل با نیت و سنّت مطرح می‌شود و همین باعث می‌شود که عمل ازدواج با توجه نیت دو طرف و با توجه به همراهی با سنّت رسول به ارزش برسد.

در واقع عمل آدمی مثل اسکناس است و ارزش اسکناس به پشتوانهٔ آن است. دو پرنده، دو انسان طبیعی، با یکدیگر جفت می‌شوند، اما ازدواج و پیوند آنها که از سطح عادت‌ها و غریزه‌ها بالاتر رفته باشند و در حد وظیفه آمده باشند، در آسمان‌ها و در عرش خدا بسته می‌شود و خدا آن را می‌پذیرد و بر می‌دارد.

آنها که به خاطر تمامی نیاز‌ها و تمامی ابعاد وجود خویش برای زناشویی، برای انس، برای شناخت کسری‌ها و ضعف‌ها و بهره برداری از برخورد‌ها و استقامت در مشکلات ازدواج می‌کنند، با آنها که به خاطر عادت و یا به خاطر کسب اعتبار و وجاهت وصلت می‌کنند و به سراغ بزرگان می‌روند و کسانی را می‌خواهند که بر آنها تکیه کنند و به آنها افتخار کنند، برابر نیستند.

اینها ذلیل همین تعلق‌ها و اسیر همین ضعف‌ها می‌شوند و دنباله می‌شوند، که نقطه ضعف‌ها آدمی را به دنبال خود می‌کشاند. می‌گویند شتری خوابیده بود. روباهی می‌گذشت، به شتر روی آورد و با دم شتر بازی آغاز کرد تا آنکه دمش را با دم شتر گره زد.

شتر برخاست. دم کوتاه این دو به هم گره خورده بود. روباه معلق مانده بود و به دنبال شتر تاب می‌خورد. گربه‌ای این صحنه را دید. از روباه پرسید چه بر سرت آمده؟ روباه گفت: هیچ! با بزرگان وصلت کرده‌ایم!

راستی که ضعف‌ها و تعلق‌ها آدمی را به ذلت می‌کشاند و وصلت‌های ذلیل کار جوانمردان نیست؛ و اگر غفلتی آن را فراهم کرد و وسوسه‌ای آن را پخت، ادامه نمی‌یابد و با رنج همراه می‌شود و با درگیری بریده می‌شود.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.