صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نمایش آیینی «رحل نی» داستان هبوط آدم‌و‌حوا را به نمایش می‌گذارد و تا قیام کربلا پیش می‌رود که صحنه‌هایی دیدنی خلق می‌کند و تماشایش خالی از لطف نیست.

به گزارش شهرآرانیوز، قصه نمایش «رحل نی» به کارگردانی محمد رحیماویان که اصالتا جنوبی است و از لهجه‌اش کاملا پیداست از هبوط آدم‌و‌حوا شروع می‌شود؛ از آنجا که هر دو دچار وسوسه شیطان شدند و به طمع یافتن عمری جاودانه به درخت ممنوعه، از فرمان الهی سرپیچی کردند و به زمین فرود آمدند و از خوان نعمت بهشت بی بهره شدند و تمامی داستان این بخش که روی صحنه انجام می‌شود با تکیه بر آیات قرآن پیش می‌رود.

اعجاب آدم و حوا از عظمت پنج تن آل عبا

قصه با اینکه داستان هبوط آدم‌و‌حوا را به نمایش می‌گذارد، بعد به سال ۶۱ هجری قمری می‌رسد و تا قیام کربلا پیش می‌رود، اما می‌توان رنگ محبت و دلیل شکل گیری نسل آدم را از همان ابتدا دید.

آنجا که وقتی آدم‌و‌حوا به طلب بخشش پیش پروردگار می‌روند، خداوند این بخشش را مشروط به ایمان به اهل‌بیت‌(ع) پیامبر می‌کند و از آنها می‌خواهد بخوانند «یا حمید و بحق محمّد، یا عالی و بحق علی، یا فاطر و بحق فاطمه، یا محسن و بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسین» و وقتی آدم‌و‌حوا این کلمات را بیان می‌کنند می‌پرسند: خدایا! این چه کلماتی بود که خواندیم و از درون آتش گرفتیم؟ این چه اسامی بزرگی بود که با گفتن نامشان قلبمان به تلاطم افتاد؟! و تمامی این سوالات، با آیات قرآن، توسط قاری که فضای نمایش را پر می‌کند پاسخ داده می‌شود. 

داستان بعد از این قسمت از تاریخ، یک آن مخاطب را پرت می‌کند به سال ۶۱ هجری قمری و خانه سلیمان‌بن‌صرد خزائی و بعد منزل امام‌حسین‌(ع) در مدینه و نامه کوفیان. تا اینجا نمایش به صورت صحنه‌ای اجرا شده است.

جلوی صحنه نمایش، زمین خاکی وسیعی مهیا شده که گویی زمین کربلا را نشان می‌دهد. یک طرف سپاه امام‌حسین‌(ع) را نشان می‌دهد و طرف دیگر لشکر عمر سعد را.

منبر‌های تاریخی به زبان هنر برای کودکان و نوجوانان

بعد از روایت داستان روی صحنه، نمایش میدانی آغاز می‌شود و تمامی قصه در همین قطعه از زمین روایت می‌شود.

روایت کربلا به میدان که می‌رسد بچه‌های کوچک و به ویژه پسر بچه‌ها از جایشان بلند می‌شوند و کنار میدان می‌ایستند. یکی‌شان به دوستش می‌گوید «شمشیرهاش الکیه» دیگری که حدود ۷، ۸ سالش است با هر بار جنگ نمادین، گویی او هم شمشیری در دست دارد و آن را به رقص در می‌آورد و می‌جنگد.

بعضی نوجوان‌ها با گوشی همراه فیلمبرداری می‌کنند. روایت تاریخ با زبان هنر برای آنها از جذابیت بیشتری برخوردار است و تشکیل گروه‌های نمایشی و تعزیه‌خوانی در شهر چه خوب می‌تواند منبری تاریخی برای حافظه این کودکان‌و‌نوجوانان باشد تا بیشتر با الگو‌ها و قهرمانان واقعی آشنا شوند.

قصه می‌رود به ماجرای تنهایی و بی‌پناهی مسلم‌بن‌عقیل در کوفه صد چهره اشاره می‌کند و لحظه دستگیری‌اش در خانه آن زن مسلمان که تنها مردِ آن شهر بود و به مسلم پناه داده بود و بعد ورود امام و اصحاب و یارانش به زمین کربلا که قصه قرار گرفتن تمام کفر در مقابل تمام حق بود و هست و این تقابل تا زمان شهادت امام‌حسین‌(ع) پیش می‌رود.

کاش تیر حرمله خطا می‌رفت

هر صفحه از این تاریخ که به زبان نمایش روایت می‌شود گویی جگر آدم می‌سوزد. گاهی صدای گریه از میان جمعیت تماشاگر به گوش می‌رسد. مادری که این نمایش دو ساعته را به طور کامل دیده، وقتی از او نظرش را می‌پرسم، فقط قدردانی می‌کند که چنین نمایشی را مهیا کرده‌اند و در ادامه می‌گوید: «انگار صحنه کربلا را به چشم دیدم و با هر صحنه‌اش اشک ریختم و گریه کردم.». می‌فهمم چه می‌گوید. آخر مگر می‌شود قصه مشک آب و تشنگی طفلان و رشادت حضرت اباالفضل (ع) را دید و شنید و چشمانت اشکی نشود یا تیر سه شعبه‌ای که بر سفیدی گلوی حضرت علی اصغر (ع) نشست را از یاد برد.

امیرعلی فیض‌آبادی که جوان ۱۸ ساله‌ای است و نقش حرمله را بازی می‌کند می‌گوید: «اگرچه در زمان نمایش تمام تمرکزم بر روی نقشم بود و باید حرمله‌ای را بازی می‌کردم که حتی یک تیرش هم خطا نمی‌رفت اما آن لحظه آرزو کردم تیرم برای اولین بار خطا برود.» این جمله خودش یک پا روضه است و می‌شود با آن گریست.

نمایش اگرچه کمی کُند پیش می‌رود اما ترکیب موسیقی و نوا‌های مذهبی که هم سنتی است، هم استودیویی و هم مداحی مرتبط با هر صحنه، تماشاگر را چندان خسته نمی‌کند.

ارادت نوجوان ۱۳ ساله به امام‌حسین‌(ع) و یارانش

حین تماشای نمایش «رحل نی» وقتی صحنه به کارزار دیدنی حبیب بن مظاهر در کربلا رسید، نوای دَمام‌زنی جنوبی‌ها که هم اندوهی در خود دارد و هم صلابت و ابهت، شنیده شد. یکی از همان پسر‌ها که کنار میدان ایستاده بود و نمایش را از نزدیک تماشا می‌کرد، به صورت فرضی دمام می‌زد. حرکت دست‌هایش دقیق بود و حتی فاصله فرضی این ساز را هم در نظر گرفته بود.

مشخص بود با این ساز کوبه‌ای تا حد زیادی آشناست. محمد معین ۱۳ ساله که پای ثابت یکی از هیئت‌های معروف مشهد است و خادم آنجاست وقتی رزم حبیب تمام می‌شود تمرین دمام‌زنی‌اش را تایید می‌کند.

 او به گونه‌ای از تاریخ زندگانی این پیرمرد خوش رزم و شجاع در میانه میدان کربلا صحبت می‌کند که من هم نمی‌دانستم. از اینکه در رکاب حضرت‌علی‌(ع) هم شمشیر زده و در دوران پیامبر اکرم (ص) نیز رشادت‌ها به خرج داده می‌گفت.

 محمدمعین از بچگی علاقه به هیئت و داستان کربلا داشته و اینجا هم اتفاقی حضور پیدا کردند. وقتی برای تفریح با خانواده به کوه پارک آمده‌اند، صدای مداحی و نمایش را دیده و از پدر و مادرش خواسته ماشین را کنار همان بوستان باغ زندگی که ابتدای کوه پارک قرار دارد پارک کنند تا او هم از این نمایش استفاده کند.

برایم سوال شد که چگونه می‌توان فرزندانمان را به این درجه از محبت به اهل بیت (ع) رساند که مادرش جواب می‌دهد: «من از زمانی که محمدمعین را در شکم داشتم در روضه‌های محرم شرکت می‌کردم. با اینکه حجابم چادر نیست اما معتقدم هر کسی فرزندش را مسئولیت پذیر بار بیاورد. ما نسبت به این خاندان و جانفشانی‌هایی که در حق ما کردند مسئولیم و این را همیشه به پسرم گفته‌ام. وقتی من در روضه‌ها شرکت می‌کردم و صدای طبل و سنچ می‌آمد او در شکمم واکنش نشان می‌داد. متوجه شدم که او هم اینها را می‌فهمد. همین رویه را برای پسر دومم نیز که حدود ۴ سالش است دارم. هر وقت محمدمعین نماز می‌خواند، پشت سرش گاهی می‌ایستد و خم و راست می‌شود. شاید اینها برای او مثل بازی باشد، اما در روحیه و خلق و خویش اثرگذار است.»

خواستم با زبان هنر برای امام حسین (ع) قدمی بردارم

نمایش که به پایان می‌رسد، به سراغ کارگردان «رحل نی» می‌روم. لهجه جنوبی‌اش همچنان نمایان است و تازه می‌فهمم استفاده از نوای جنوبی‌ها چه دلیلی داشته است. محمد رحیماویان که از ۱۶ سالگی وارد کار هنری شده و تا امروز که ۳۱ سال دارد این مسیر را ادامه داده است، درباره ساخت این کار می‌گوید: برای این کار نزدیک به دو ماه و نیم با ۳۴ بازیگر تمرین کردیم و توانستیم این پروژه را به مرحله اجرا برسانیم.

رحیماویان که نمایش «رحل نی» را در برخی شهر‌های استان خوزستان به نمایش گذاشته، ادامه می‌دهد: اعتقاد قلبی من این است که به عنوان بچه شیعه بتوانم با زبان هنر کاری برای امام‌حسین‌(ع) انجام دهم و در راستای تعظیم شعائر اهل بیت (ع) گامی بردارم. از اینکه عمرم را پای اهل بیت (ع) گذاشتم افتخار می‌کنم.

وی استفاده از نوا‌ها و آیین‌های سنتی ایران را در نمایش «رحل نی» از نقاط عطف این اثر می‌داند و می‌گوید: در این نمایش سعی کردیم از آداب و رسوم اقوام مختلف ایران استفاده کنیم به ویژه لالایی‌ها و نوا‌های سنتی مانند دَمّام زنی که ویژه بوشهر، هرمزگان و خوزستان است. سعی کردم با استفاده از این موسیقی حماسه کربلا را در نمایش نشان بدهم.

رحیماویان به سبک تلفیقی نمایش اشاره می‌کند و می‌افزاید: در نمایش «رحل نی» از تلفیق نمایش صحنه‌ای و میدانی استفاده کردیم. همچنین سبک تعزیه‌خوانی که یک نمایش سنتی و آیینی است و تئاتر صحنه‌ای و کلاسیک را به کار بردیم چرا که این ترکیب به اثربخشی کار کمک بیشتری می‌کند و برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد. 

گفتنی است نمایش آیینی «رحل نی» به کارگردانی محمد رحیماویان و نویسندگی سعید سبحانی از ۲۸ تیرماه آغاز شده و تا ۳۱ تیر ادامه دارد. این نمایش ساعت ۲۰ در محوطه ابتدایی کوه پارک و کنار بوستان باغ زندگی، باغ خاطره در کوه پارک ۴۵ با حمایت و همکاری ناحیه مقاومت بسیج یاسر و معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه ۹ مشهد اجرا می‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.