به گزارش شهرآرانیوز، «دخترم پنج سال دارد و وقتی چیزی میخواهد، گریه و بی تابی میکند تا به خواسته اش برسد. چون میدانم او عامدانه از این حربه برای خواسته هایش استفاده میکند، به گریه هایش توجه نمیکنم، ولی همسرم خیلی سریع دربرابر گریههای او کوتاه میآید و خواسته هایش را برآورده میکند. دراین باره به همسرم تذکر داده ام، ولی بی فایده است.
به نظرتان چه برخوردی باید با دخترم داشته باشم که از این رفتارش دست بردارد؟» این پیامک یکی از مخاطبان روزنامه است که مبتلابه بسیاری از والدین دیگر هم هست. مسئلهای که اگر به درستی و در همان نطفه در رفتار بچهها اصلاح نشود، آثار تربیتی منفی در بزرگ سالی برای آنها به همراه خواهد داشت. موضوعی که ما هم آن را با دکترسیدمحمدرضا ناظمی، روان شناس حوزه کودک و نوجوان و مدرس دانشگاه درمیان گذاشتیم و شما میتوانید در ادامه چکیدهای از آن را بخوانید.
گریه نخستین رفتاری است که کودکان از آن برای ارتباط با دنیای پیرامونشان استفاده میکنند. این رفتار دربرخی از بچهها تا نوجوانی و حتی پس از آن هم دیده میشود. این گریهها علتها و انواع زیادی دارد که در ادامه آنها را باهم مرور میکنیم.
معمولا گریههای کودکان تا زیر شش ماهگی علتهای جسمانی دارد، مانند کولیک، ریفلاکس و گوش درد که با مصرف داروی مناسب کمتر میشود.
از شش ماهگی به بعد گریههای کودک ممکن است به علت درآوردن دندان باشد که با استفاده از ژلهای مخصوص یا حتی مصرف آرام بخش برطرف میشود. همچنین این گریهها میتواند به علت وابستگی کودک به مادر و اضطراب جدایی باشد. بچهها در این سن دائم به دنبال مادر میگردند و اگر او را نبینند گریه میکنند.
درکودکانی که بیشتر ازدوسال دارند، گریه میتواند روشی برای رسیدن به خواسته هایشان باشد. آنها در این سن یاد میگیرند که با گریه کردن، زمین زدن خودشان و پرت کردن وسایل به چیزی که میخواهند برسند. حتی ممکن است برخی از بچهها سرشان را به زمین یا دیوار بکوبند و رفتارهای خطرناک تری انجام بدهند.
پافشاری کودکان برروی خواسته هایشان یک مسئله طبیعی است، ولی گاهی رفتارهای آنها ناشایست میشود، مانند لگدزدن، جیغ زدن، گریه کردن و پرت کردن اشیا. رفتارهایی که هربار تا رسیدن به خواسته هایشان آنها را تکرار میکنند. این رفتاری سوءاستفاده گر است که سبب به هم ریختن اوضاع و احوال والدین میشود، به ویژه وقتی میهمان هستند یا در جایی خارج ازخانه به سر میبرند. بچهها در این شرایط انتظار دارند، آنچه را میخواهند در همان لحظه به دست آورند و به قدری هم به این رفتارشان ادامه میدهند تا به چیزی که میخواهند برسند.
میدانیم که پاسخ دادن به خواستههای بی، چون و چرای بچهها و تسلیم آنها شدن میتواند عوارض زیادی به دنبال داشته باشد مانند حکمرانی بی، چون و چرای آنها بر زندگی در آینده، سرشکسته شدن درپی نرسیدن به خواسته هایشان، پرخاش دربرابر همه کسانی که درمقابل خواستههای آنها میایستند و کاهش اعتماد به نفس در برخورد با دیگران به ویژه کسانی که قدرتی بیش از آنها دارند.
درحالی که آنها درکنار صبور بودن باید یادبگیرند که دنیا همیشه به کام آنها نیست و خیلی وقتها بدون داشتن احساس مالکیت باید از دیدن چیزهای زیبا و جذاب فقط لذت برد؛ بنابراین خیلی مهم است که شما در برابر این رفتارهای عامدانه آنها چه واکنشی از خود نشان بدهید.
یکی از بهترین روشها برای مقابله با این رفتار بچهها قاطعیت داشتن است. قاطعیت یعنی تا حد امکان از کلمه «نه» کمتر استفاده کنید، ولی وقتی هم که به فرزندتان «نه» گفتید، دیگر نباید از حرفتان کوتاه بیایید و حرفتان را عوض کنید. شما باید با این قاطعیتتان به او یاد بدهید که او نمیتواند با گریه و جیغ و داد و بدرفتاری به آنچه میخواهد برسد یا نظر شما را تغییر دهد.
نکته: اگر در شرایطی هستید که نمیتوانید سر حرف خودتان بمانید اصلا به بچهها «نه» نگویید.
راهکار بعدی، بی توجهی به این رفتار اشتباه بچه هاست. اینکه در مقابل بدرفتاریهای غیرخطرناک آنها مانند گریه و بی تابی صبور باشید و عصبانی و ناراحت نشوید. در این شرایط نباید سعی کنید بچه را آرام کنید، بلکه باید خودتان را بی خیال نشان دهید و با پرت کردن حواس او از موضوع، غائله را همانجا بخوانید، مانند آوردن یک وسیله جالب یا خوراکی یا روشن کردن تلویزیون.
نکته: اوایل شاید فرزندتان بدرفتاری هایش را بدتر و شدیدتر کند، ولی اگر شما بتوانید به روش خودتان ادامه بدهید او خیلی زود و در کمتر از یک ماه در رفتارهایش تغییر ایجاد میکند.
به کودکتان توضیح دهید که چرا الان امکان تحقق خواسته اش نیست. این روش معمولا برای خردسالان چندان میسر نیست، چون مدارهای منطقی مغزشان هنوز تکمیل نشده است، ولی برای سنهای بالاتر بهتر جواب میدهد.
نکته: توجه داشته باشید که استفاده از پیشنهادهای جایگزین میتواند به توافق شما و کودکتان کمک کند، مانند به جای تماشای تلویزیون میتوانم در رختخواب برایت قصه بگویم.
رفتار آینه وار راهکار دیگری است که برخلاف بی اعتنایی عمل میکند. در این روش باید در برابر هر بار تقاضای کودک، یک بار پاسخ منفی خود را تکرار کنید، مانند اینکه «الان وقت خوابه و باید بری توی رختخوابت.» این جمله را باید آن قدر تکرار کنید که کودک بفهمد هیچ راهی جز پذیرش حرف شما ندارد.
نکته: اگر کودک به تجربه دریابد که پس از مدتی لجبازی و گریه به هدفش میرسد، حتم بدانید به رفتارهای اشتباه خودش همچنان ادامه میدهد.
خودتان باید الگوی مناسبی برای بچهها باشید. برای نمونه وقتی فرزند شما میبیند که شما از گریه کردن برای مقابله با رفتارهای همسرتان استفاده میکنید او هم یاد میگیرد. لازم است گاهی با همسرتان برای او نقش بازی کنید تا او روش درست بیان خواسته هایش و دریافت پاسخ را یاد بگیرد.
نکته: بچهها بی آنکه ما متوجه باشیم، مانند یک آینه عمل میکنند، پس همیشه مراقب رفتارهایمان در برابر دیدگان آنها باشیم.
به کودکتان گوشزد کنید که شدت احساساتش حالتی گذراست. بچهها خیلی وقتها متوجه نیستند که شدت احساساتشان گذراست و مدت زیادی طول نخواهد کشید؛ بنابراین یادآوریهای مکرر آن شاید مشکل را در لحظه حل نکند، ولی به تدریج کودک را متوجه خواهد کرد که اشک و آه هم میگذرد و ماندگار نیست.
نکته: این روشها کمک میکند که سطح آگاهی بچهها درباره رفتارهایشان افزایش پیدا کند و راحتتر رفتارهایشان را کنترل کنند.
هیچ گاه برای ساکت کردن گریه کودکتان به او باج ندهید. گاهی والدین برای ساکت کردن بچهها به آنها باج میدهند، چون روبه رو شدن با فوران احساسی کودک آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و ناخودآگاه تصمیم میگیرند که از این طریق او را ساکت کنند.
نکته: باج دادن مانند پذیرش خواسته بچهها ناخواسته سبب تداوم رفتارهای ناشایست در آنها میشود.
در پیداکردن راه حل به کودکتان کمک کنید. بیشتر وقتها مؤثرترین راهکاری که میتواند کودکتان را از گریههای بی مورد وغیرمنتظره دور نگه دارد، این است که کمکش کنید یاد بگیرد این موقعیتها را مدیریت کند، مانند به جای تمرکز روی گریه کردن هایش درباره آنچه سبب گریه اش میشود، صحبت کند یا با استفاده از مهارتهای مقابلهای گریه هایش را مدیریت کند، مانند نفس کشیدن عمیق و تکرار جملاتی نظیر «من میتوانم».
نکته: ایجاد وقفه در گریه و بی تابی میتواند کم کم به کودک در مدیریت کردن رفتارهایش کمک کند.
در «نه» گفتن به کودکتان با دیگر اعضای خانواده هماهنگی رفتاری داشته باشید. شیوه تربیتی شما نباید به گونهای باشد که وقتی شما به او نه میگویید، همسرتان یا دیگر اعضای خانواده مانند پدربزرگ و مادربزرگ به او بله بگویند و برعکس. برای کنترل رفتارهای ناشایست در بچهها همه اعضای خانواده باید هم رأی و هم نظر هم باشند تا کودک از همه اعضای خانواده حساب ببرد و پشت کسی پنهان نشود.