صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره ماجرای عجیب دفن جمعی جوجه‌ها

فتوت‌نامه قصابان و سلاخان

  • کد خبر: ۲۴۲۲۶
  • ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۱
به دنبال زنده به گور کردن ده‌ها میلیون جوجه یک روزه، محمد خندان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نوشت:

به گزارش شهرآرانیوز، در عهد قدیم اصناف فتوت‌نامه‌هایی داشتند که برایشان در حکم منشور اخلاقی عمل می‌کرد. نمونه‌های متعددی از این فتوت‌نامه‌ها به جا مانده و در دسترس ماست: فتوت‌نامه‌ شاطران، فتوت‌نامه‌ نمدمالان، فتوت‌نامه‌ خبازان، فتوت‌نامه‌ حمامیان و سلمانیان، فتوت‌نامه‌ سقایان، فتوت‌نامه‌ نجاران، فتوت‌نامه‌ خیاطان، فتوت‌نامه‌ قصابان و سلاخان و الخ...

در منظر قدما بنای حرفه و شغل فتوت و خدمت بود و از این‌رو در این فتوت‌نامه‌ها اصول اخلاق حرفه‌ای بر مبنای جوانمردی و خدمت‌گزاری به خلق خدا تبیین می‌شد و به این ترتیب حیات حرفه‌ای وجهی متعالی و معنوی می‌یافت.

برای مثال در یکی از فتوت‌نامه‌های قصابان و سلاخان گفته شده که حیوان را جلوی حیوان هم‌نوعش نکشند و چاقو را مقابل دیدگان حیوان تیز نکنند و قصاب هنگام ذبح در چشم حیوان چشم ندوزد و قبل از جان دادن سرش را جدا نکند و قبل از سرد شدن پوستش را نکند و قطعه‌ای از بدنش را جدا نکند و الخ.

یعنی تو حتی در مقام قصاب و سلاخ هم باید به حد و حدودی پایبند باشی و در حق مخلوقات خدا قساوت نورزی و به پیروی از آن‌ که جبرئیل در حقش بانگ "لافتی" زد فتوت بورزی و شفقت کنی.

قطعاً یکی از سرچشمه‌های پیوند پیشه‌وری با فتوت، عرفان و تصوف اسلامی است. در متون معتبر اهل طریقت نمونه‌های فراوان از فتوت و شفقت ایشان با مخلوقات خداوند می‌بینیم. در "رساله‌ی قشیریه" که از متون معتبر تصوف است این حکایت آمده است: "بایزید با یاری جامه می‌شست به صحرا. این یار گفت: خشک‌شدن را جامه به دیوار افکنیم. بایزید گفت: میخ اندر دیوار مردمان نتوان زد. یار گفت: از درخت‌ها فروآویزیم. گفت: نه، که شاخه‌ها بشکند. گفت: پس چه کنیم، بر این گیاه‌ها افکنیم؟ گفت: نه، که علف ستوران بود. بر ایشان پوشیده نکنیم. و پشت به آفتاب کرد و پیراهن بر پشت افکند تا خشک شود".

دریغا که دیگر چنین عهدی پیشِ روی ما نیست، بلکه در پسِ پشت‌مان است و ما پشت به فتوت و رو به قساوت داریم. اکنون دیگر خدای ما همان خدای بایزید نیست. خدای ما پول و قبله‌ی ما بازار است. و برای تنظیم و بل تعظیم بازار حاضریم میلیون‌ها جوجه‌ی یک‌روزه، این مظاهر معصومیت را زنده‌به‌گور کنیم و کک‌مان هم نگزد.

اف بر ما و بر باتلاقی که به اسم تمدن ساخته‌ایم. و اف بر زمانه‌ای که انسان را به "حیوان بازاریاب" تنزل داده است. و چه کسی می‌داند، شاید کرونا دست انتقام طبیعت است که می‌خواهد این حیوان بازاریاب را در قبال همه‌ی ظلم‌هایی که به سایر جانداران کرده، ادب کند.

منبع: مشرق

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.