صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دکتر ضیاء موحد: سعدی با شجاعت از عشق سخن می‌گوید

  • کد خبر: ۲۴۳۹۶
  • ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۳
بینا - زردکانلو/شهرآرانیوز - «اول اردیبهشت‌ماه جلالی» که به‌گفته سعدی در دیباچه «گلستان» روز آغاز پاک‌‎نویس‌کردن این شاهکار ادبی است، در تقویم فرهنگی ایران به‌عنوان «روز بزرگداشت سعدی» نام‌‎گذاری شده است. سعدی شاعری است که برای همه فارسی‌زبان‌ها و نیز برای همه جهانیان نامی آشنا و شناخته‌شده است و قرن‌هاست که یکی از محبوب‌ترین شاعران دنیا به‌شمار می‌رود. در روز بزرگداشت سعدی با دکتر ضیاء موحد، شاعر و نظریه‌پرداز ادبی معاصر، درباره مقام شاعری سعدی گفتگو کردیم و شما را به خواندن برگزیده‌ای از این گفتگو دعوت می‌کنیم.

از نوشته‌های شما چنین برمی‌آید که سعدی را بزرگ‌ترین شاعر ایران می‌دانید. در این باره توضیح می‌دهید؟
من خیلی خوشحالم که شما این سؤال را از من می‌پرسید. سال‌ها پیش یعنی هم‌زمان با برگزاری اولین بزرگداشت حافظ در شیراز، مقاله‌ای درباره سعدی و حافظ نوشتم که در «کیهان‌فرهنگی» آن زمان چاپ شد. وقتی مرحوم استاد زریاب‌خویی این مقاله را خوانده بود، گفته بود که نویسنده معتقد است سعدی بهتر از حافظ است؛ درحالی‌که من چنین حرفی نزده بودم و اصلا قصد مقایسه نداشتم و این مقایسه را غلط می‌دانم. سعدی و حافظ هر دو شاعر بزرگی هستند؛ فقط تفاوت‌هایی دارند. اگر سعدی وجود نداشت، یکی از پایه‌های زبان فارسی لنگ بود و ما فاقد یک پایه استوار در زبان فارسی بودیم. سعدی پس از فردوسی بزرگ‌ترین خدمت را به زبان فارسی کرده است، اما اگر حافظ را نداشتیم، یک شاعر اعجوبه تراز اول در سطح جهانی را نداشتیم؛ بنابراین من نمی‌خواهم این دو شاعر را با هم مقایسه کنم. سعدی اگر ویژگی برتری در قیاس با دیگر شاعران دارد، این برتری در شعر عاشقانه انسانی است.
 
ما هیچ شاعر دیگری نداریم که مثل سعدی با شجاعت درباره عشق سخن بگوید: «یک امشبی که در آغوش شاهد شکرم/ گرم چو عود بر آتش نهند غم نخورم» یا «میان ما به‌جز این پیرهن نخواهد بود/ وگر حجاب شود تا به دامنش بدرم» و همچنین در خیلی از شعر‌های دیگر با زبانی حماسی و روشن و زیبا از عشق گفته است. غزل‌های سعدی را بخوانید تا ببینید چه‌کار کرده و به کجا‌ها رفته است و چقدر پای او روی زمین و عشق انسانی استوار است! ضمن اینکه شعر‌های عارفانه هم دارد. اما این مقدار نزدیک‌شدن به عشق ملموس انسانی را ما در شعر حافظ نمی‌بینیم؛ شعر حافظ بیشتر استعاری است و «از دور بوسه بر رخ مهتاب‌زدن است.» این دو شاعر تفاوت‌های دیگری هم دارند، اما وجه ممیزه و ویژگی اصلی سعدی همین شعر عاشقانه است که بعد از او هم شاعری به این قدرت نداریم تا به شعر نو می‌رسیم. در شعر نو هم شاعرانی هستند که مثل سعدی از عشق انسانی سخن گفته‌اند؛ مثل شعر عاشقانه شاملو و بعضی شاعران دیگر.
 
البته در شعر شاعران دیگر حوزه شعر نو مثل اخوان‌ثالث این ویژگی کم‌رنگ است و در شعر بعضی دیگر عشق انسانی را نمی‌بینید. از میان غزل‌سرایان معاصر هم کسی این ویژگی را با چنان قدرتی ندارد. مثلا در شعر هوشنگ ابتهاج عشق انتزاعی و تقلیدی از حافظ است. غزل‌سرایان دیگر که نظیر او هستند نیز چنین‌اند. البته سروصدا‌های زیادی برای شعر این شاعران به‌راه انداخته‌اند، اما این سروصدا‌ها می‌خوابد و این‌ها شعر‌هایی نیستند که نسل جوان بتواند از آن‌ها طعم عشق را بچشد. پس منظور من این نبوده است که سعدی بزرگ‌ترین شاعر ایران است؛ هم سعدی شاعر بزرگی است و هم حافظ شاعر بزرگی است؛ تفاوت‌هایی هم با هم دارند؛ کمااینکه فردوسی و خیام هم شاعران بزرگی هستند.

آیا همین شعر‌های عاشقانه سعدی است که او را یکی از محبوب‌ترین شاعران در زمانه ما کرده است؟
بله، مسلم است. الآن سعدی را روزبه‌روز بیشتر می‌شناسند. من یک‌وقتی تصمیم داشتم صد غزل عاشقانه از سعدی برای انتشار انتخاب کنم برای کسانی که فال حافظ می‌گیرند تا بتوانند با شعر سعدی هم فال بگیرند. این تصمیم متأسفانه محقق نشد، اما اگر عمری باشد شاید این کار را بکنم. گرفتاری ما در مواجهه با سعدی، غنای بیش از حد شعر اوست؛ یعنی «بوستان» دارد، «گلستان» دارد، «غزلیات» دارد، «قصاید» دارد، «قطعه» دارد، «طنز» دارد، «هزل» دارد. آن‌قدر آثارش فراوان است که احاطه‌پیداکردن بر کار‌های او به این سادگی‌ها نیست. درحالی‌که حافظ فقط غزل گفته است و تقریبا ۴۰۰ غزل دارد.
 
سعدی با آن همه کار‌های متعدد دیگر، حدود ۶۰۰ غزل دارد و بعضی از این غزل‌ها در زیبایی بی‌نظیر است: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» یا «همراه من مباش که غیرت برند خلق/ در دست مفلسی چو ببینند گوهری» یا «بخت بازآید از آن در که یکی، چون تو درآید/ روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید» یا «گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی/ روا بود که ملامت کنی زلیخا را» در موسیقی ما نیز خوانندگان بیشتر شعر سعدی را به‌آواز می‌خوانند، زیرا ابهامات و پیچیدگی‌های عرفانی و مسائل دیگری که در شعر حافظ وجود دارد، چندان مناسب آواز نیست. البته درست است که شجریان خیلی از شعر‌های حافظ را به‌آواز خوانده است، ولی شعر سعدی برای آواز ایرانی مناسب‌تر است. یکی دیگر از خصلت‌های شعر سعدی تقلیدناپذیری آن است؛ درحالی‌که از شعر حافظ بسیار تقلید کرده‌اند و در زمان ما نیز مثلا هوشنگ ابتهاج می‌خواهد از حافظ تقلید کند و خودش هم گفته است که شعر سعدی تقلیدناپذیر است.

به‌نظر شما آیا شکل‌های دیگر اشعار سعدی نیز در حد غزلیات اوست؟
بله. «بوستان» کتاب عجیبی است و به‌جز ارزش ادبی، در حکمت عملی و مسائل عرفانی نیز عالی است. دیگر آثار سعدی نیز چنین است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.