به گزارش شهرآرانیوز؛ امروز سه سال از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان میگذرد. بازگشتی ناباورانه که با سرعتی عجیب اتفاق افتاد. اگر بخواهیم سقوط جمهوریت را موشکافانه بررسی کنیم، سرنخ حوادث ما را به دوحه میرساند؛ جایی که زلمی خلیلزاد، سیاستمدار افغانتبار آمریکایی، از ترامپ مأموریت داشت تا در گفتگو با طالبان به راهحلی برای آنچه آنان «صلح» میخواندند، برسند. توافقنامهای که از آن تحت عنوان «صلح دوحه» یاد میشود، فقط یک اسم است و هیچکس جز خلیلزاد و اطرافیانش از مفاد آن خبر ندارند. اما هرچه بوده به طالبان این اطمینان و قدرت را داد تا آنها از یکم تا پانزدهم آگوست ۲۰۲۱ کار را تمام کنند و یک بار دیگر قدرت را در افغانستان به دست بگیرند.
بازگشتی که با دوره اول حضور طالبان در قدرت تفاوت چندانی ندارد. هرچند طالبان خود مدعی تغییرات شگرفی هستند، اما وقتی به رنج مردم افغانستان در طول سه سال گذشته نگاه میکنید، متوجه میشوید، ایجاد تغییر در تفکر طالبانی غیرممکن است. هرچند طالبان تلاش کردند تا از در دیپلماسی وارد شده و با کشورهای همسایه و منطقه وارد روابط حسنه شوند، اما با استناد به همان ضربالمثل قدیمی که «آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود»، حالا که ۳ سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان میگذرد، هیچ کشوری حکومت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخته است و فقط رئیسجمهور چین که چشم طمع به معادن افغانستان دارد، استوارنامه سفیر پیشنهادی طالبان را پذیرفته است.
در طول سه سال گذشته، زنان و دختران افغانستان بیشاز هرکس دیگری طعم تلخ حضور طالبان در قدرت را چشیدند؛ دختران افغانستان پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت اجازه تحصیل در کلاس بالاتر از ششم را ندارند، دختران و زنان افغانستان اجازه حضور و تحصیل در دانشگاهها را ندارند، زنان افغانستان که در ۲۰ سال حکومت جمهوریت، توانسته بودند با تلاش و پشتکار فراوان برای خود شغلی دستوپا کنند حالا سه سال است که خانهنشین شدهاند و اجازه کار از آنها گرفته شده است. آنها حق ورزشکردن ندارند و چهاردیواری خانههایشان به زندانی برای آنها تبدیل شده است.
جمهوری اسلامی ایران و جامعه جهانی تشکیل حکومت فراگیر و بازگرداندن حقوق زنان و دختران افغانستان را در کنار رعایت اصول حقوق بشر، شروط اصلی بهرسمیتشناختن طالبان دانستهاند. در این بین، هرچند طالبان مدعی هستند که هماکنون حکومتی فراگیر در افغانستان روی کار است، اما وقتی موشکافانه و با چشمی واقعنگر به ترکیب وزیران کابینه مرد طالبان نگاه میکنیم، متوجه میشویم که نهتنها از تشکیل حکومت فراگیر خبری نیست که رهبران طالبان هیچ عزم و ارادهای برای تشکیل چنیندولتی ندارند.
سه سال پیش در چنین روزهایی، وقتی کابل سقوط کرد، بسیاری از مردم افغانستان از ترس طالبان به یکباره مجبور شدند، وطن خود را ترک کنند. درب سفارتهای کشورهای مختلف به روی آنها بسته شده بود و فقط جمهوری اسلامی ایران بود که همچون برادری مهربان مانند گذشته آغوش پرمهر خود را به روی نظامیان، متخصصان، زنان، دختران و مردان افغانستانی باز کرد و با صدور ویزا برای شهروندانی که در معرض خطر بودند، امکان حضور آنها را در جمهوری اسلامی ایران فراهم کرد.
افغانستان و ایران آنقدر اشتراک دارند که با معادلات مرسوم بین دو کشور در عرصه روابط بینالملل قابل اندازهگیری نیست. حضور رزمندگان افغانستانی در دفاع مقدس و حضور شهدایی از جمهوری اسلامی ایران در دوره جهاد افغانستان فقط بخشی از برادری و خونشریکی این دو همسایه همزبان است.