به گزارش شهرآرانیوز، جمعه، ۲۶ مرداد ۱۴۰۳، جمعی از شاعران و هنرمندان و عوامل کتاب «دیو و دیوانگی» در کافهکتاب «آفتاب» مشهد دور هم جمع شدند تا از جدیدترین کتاب محمدباقر کلاهیاهری رونمایی کنند. در این نشست، عوامل کتاب «دیو و دیوانگی» درباره فرایند کار و چاپ توضیحاتی ارائه دادند که در ادامه با هم میخوانیم.
در ابتدای این برنامه، سهیلا دیزگلی، نقاش کتاب «دیو و دیوانگی»، با اشاره به فرایند انتخاب شعر و طراحی نقاشیها توضیح داد: خیلی خوشحالم که امروز در کنار هم هستیم. روزی آقای عابدینزاده با من صحبت کردند و گفتند که میخواهند مجموعهشعری از آقای کلاهیاهری جمعآوری کنند و به من پیشنهاد دادند که برای داخل کتاب نقاشی بکشید. از این موضوع بهشدت استقبال کردم و برای من بسیار لذتبخش بود که شعرهای استاد کلاهیاهری را ابتدا انتخاب و بعد برای آنها نقاشی بکشم. حدود یک سال انتخاب شعرها زمان برد.
وی ادامه داد: گاهی اوقات بعضی از شعرها در حدی سنگین و خوب بود که ما ساعتها درگیر بودیم و آن را نقد میکردیم و در آخر به گریه و خنده ختم میشد. نقاشیهای کتاب دیو و دیوانگی دو بار کشیده شد. در ابتدا من نقاشیها را با حسوحال بسیار خوب بر روی بوم کشیدم. در پایان که هفت اثر را کنار هم گذاشتم، برایم راضیکننده نبود. از آقای عابدینزاده درخواست زمان بیشتری کردم که ایشان با ملایمت همیشگی موافقت کردند و گفتند عجلهای نیست و کیفیت اثر اولویت دارد. حدود یک سال دیگر زمان برد و من نقاشیها را با کیفیت بالا بر روی چوب کار کردم و بعد از اتمام کار نفس راحتی کشیدم و گفتم این خوب است. بعد از اتمام نقاشیها و انتخاب شعر، با وسواس بسیار زیادی به انتخاب عوامل کتاب رسیدیم.
نقاش کتاب «دیو و دیوانگی» تأکید کرد: ما سعی کردیم بههیچوجه کیفیت را فدای کمیت نکنیم. درنهایت، سه هفته پیش در خانه هنرمندان تهران و با حضور رضا کیانیان و اردشیر رستمی، از این کتاب رونمایی شد و مورد استقبال هنرمندان تهرانی قرار گرفت.
حامد محمدیان درباره طراحی عنوان کتاب توضیح داد: زمانی که آقای عابدینزاده و خانم دیزگلی موضوع را با من مطرح کردند، بالای ۲۰ اتود زدم. بعضی از طرحها برایم راضیکننده نبود و آن حس دیوانگی که در اسم وجود داشت در بعضی آثار بهخوبی مشاهده نمیشد. مسئله مهم این بود که عکس روی جلد کتاب اثر آقای کیانیان بود و ما باید عنوان را بر روی جلد طراحی میکردیم.
وی ادامه داد: من چند نشانه گذاشته بودم که اولینش اشاره به کبوتری داشت که آقای کیانیان در عکس آورده بودند و وقتی ما صفحه را به صورت گسترده باز کنیم، با عکس کامل مواجه میشویم؛ اما زمانی که کتاب بسته است صرفاً یک کبوتر را مشاهده میکنید که بر روی جلد است.
طراح عنوان و امور فنی جلد کتاب «دیو و دیوانگی» گفت: پس از طراحی جلد بهسراغ آثار زیبای خانم دیزگلی رفتیم که با هماهنگی خودشان دخلوتصرفهای کوتاهی داشتم که با کتاب هماهنگتر شود. پروژه بسیار جذابی بود و شخصاً ارادت خاصی به آقای کلاهیاهری دارم که در عرصه گرافیک هر آنچه را بلد بودم، استفاده کردم که امیدوارم موردپسند دوستان واقع شده باشد.
در ادامه این مراسم جواد گنجعلی، شاعر مطرح مشهدی، بیان کرد: ابتدا به استاد عزیزم و تیم موفق کتاب دیو و دیوانگی تبریک میگوییم. شعر کلاهیاهری شعر یک آدم نیست؛ بلکه نوک هرم و پیشانی شعر خراسان است و همه جای ایران ایشان را میشناسند. من معتقدم آقای کلاهیاهری با تأثیرگذاری که داشتند، «نیمای شعر خراسان» هستند. گریزی به گشتالت میزنم؛ در نظریه گشتالت، کل یک چیزی بیشتر از اعضای تشکیلدهنده است. زمانی که با سیستمی سروکار دارید، این کل چیزی بیشتر از اعضای تشکیلدهنده آن است.
وی ادامه داد: زمانی که با پنجره به عنوان یک مربع برخورد میکنیم برای ما آن چیزی بیشتر از مربع است. یعنی مفاهیمی مانند روشنایی و رهایی را به ذهن ما میآورد که بخش کلی را شامل میشود. گشتالت میگوید جهان شعر ساختار موزاییکی ندارد که هر بخش آن را به صورت رفتاری مستقل بخواهیم بررسی کنیم. شعر محمدباقر کلاهیاهری یک کل است. علاوه بر رفتار منفرد رفتار جمعی دارند که آدم باید به آن فکر کند. زمانی که به شعر آقای کلاهیاهری فکر میکنیم بعضیها به تشبیهات، استعارهها، جهانبینی و زیستبوم آن فکر میکنند و هرکدام از ما در یکی از مواردی که گفته شد، غرق میشویم.
این شاعر خراسانی تأکید کرد: آقای کلاهیاهری جهانبینی بسیار بزرگ و فضای انتزاعی و سیلان ذهن عجیبی دارد. پیروزی و ناکامیها در قوام شخصیت شاعرانه ما نقش داشته است. زندگی و هنر ما را به دو بخش تقسیم میکند. خود اصیل همان آدمی است که آن زیست را طی کرده است. دلیلاش این است که هر بخش شعرش را زیسته است و هنر والا را خلق میکند. خود جعلی نیز وجود دارد که هیچ کدام از اینها را زیست نکرده، اما میآید از آن کپی برداری میکند که متاسفانه این روزها در شعر آزاد ما به وفور دیده میشود.
گنجعلی توضیح داد: شعر کلاهیاهری مجموعهای از روح و روان ناخودآگاه و نیمه خودآگاه و خودآگاه ایشان است. اگر ما شعر ایشان را میپسندیم نوع نگاهی است که ایشان به دنیا دارد و باید زیست ایشان را درک کنیم. آقای کلاهیاهری در این کتاب مقید به زبان معیار نبوده و ساختارشکن بوده است. ایشان در هنر تداوم و ممارست داشته و دارند. ما حرفهای شعر نمیگوییم و شاعر حرفهای برای شعر گفتناش زمان تعیین میکند و به عبارتی زیست شاعرانه داشت. آقای کلاهیاهری در پی تایید گرفتن از آدمها نبودند و گرنه در غزل باقی میماندند. یکی از افتخارات زندگی هنری من این بوده که در هوای فعالیت کردم که استاد کلاهی اهری حضور داشتند.
در ادامه بهار احمدی، ویراستار کتاب، با اشاره به جریان ویراستاری کتاب «دیو و دیوانگی» بیان کرد: خیلی خوشحالم که عضو این تیم حرفهای و کاردرست و منصف هستم و از جناب کلاهیاهری کمال تشکر را دارم. ویراستار باید به جهان فکری خالق اثر نزدیک شود و به دنیای آن پا بگذارد و همراستا با دنیای مؤلف، اثر را ویرایش کند.
او گفت: مجموعه شعری آقای کلاهیاهری بسیار جامع و کامل است که من ویراستار بزرگترین جسارتم در ویرایش آثار ایشان اصلاح بعضی کلمات و علائم سجاوندی بود که اگر تغییری هم صورت گرفت با تأیید خود استاد و برای فهم بهتر مخاطب بود.
ویراستار کتاب دیو و دیوانگی ادامه داد: آنچه در شعر آقای کلاهیاهری برای من جالب است، خرق عادت ایشان نسبت به اشیای روزمره است که نگاه ما را به اشیای پیرامون عوض میکند. در پایان، زبان ابزار انتقال اندیشههای والاست؛ خواهش میکنم درباره زبان سختگیرتر باشید.
مجتبی عنایتی، عکاس کتاب «دیو و دیوانگی»، نیز در ادامه این صحبتها توضیح داد: خوشحالی اساسی من برای این است که با استاد کلاهیاهری همکاری کردم. چهار سال پیش در زمان کرونا دوستان با من تماس گرفتند و ما بهسختی با هم دیدار داشتیم. زمانی که نام آقای کلاهیاهری را شنیدم، اشتیاقم بیشتر شد.
وی ادامه داد: من مجموعه را چند بار خواندم و سه ایده به ذهنم رسید که بعد جلسه با دوستان، یک ایده به نتیجه رسید. دوباره کتاب را خواندم و به خانم دیزگلی گفتم که پرترههایی از استاد بگیریم که ایشان هم موافق بودند. بعد از عکاسی ما سه عنوان دیو و دیوانگی و دیوانه را از عکسها دریافت کردیم. افتخار ماجرای کتاب دیو و دیوانگی برای من تمام نشدنی است.
پیمان نظافتیزدی، طراح جلد کتاب نیز گفت: ارزش و جایگاه آقای کلاهیاهری بر کسی پوشیده نیست. حدود ۳ سال پیش آقای عابدینزاده با من تماس گرفتند و کار را به من توضیح دادند طبیعتاً من بسیار خوشحال شدم؛ زیرا در آن زمان من موضوع پایاننامه ارشدم را انتخاب کرده بودم که طراحی کتاب شعر بود که تقارن آن با این کار برایم جذاب بود.
وی ادامه داد: همه ما میدانیم که پروسه خلق شعر نیاز به خلوت دارد، اما نباید از این موضوع غافل شویم که برای ارائه به مخاطب باید کار تیمی صورت بگیرد. در این پروژه کار تیمی بسیار برای من جذاب بود که متاسفانه ما خیلی کمتر شاهد آن هستیم. من با انتشارات مختلفی همکاری داشته و دارم، اما همه چیز طبق چهارچوبهای آن انتشارات پیش میرود و اثر به چاپ میرسد. اما در این پروژه ابتدا آثار جمعآوری و انتخاب شد و بعد به مرحله ویراستاری رسید و عکس جلد و نام اثر طراحی شد که در پایان من با یکسری آثار حرفهای مواجه شدم که این باعث شد بادقت دوچندانی پروژه را پیش ببرم.
صفحهآرای کتاب «دیو و دیوانگی» تأکید کرد: خانم دیزگلی و آقای عابدینزاده به من اطمینان خاطر دادند و دست من را در بهکارگیری ایدهها باز گذاشتند. اکثریت کتابها صفحهبندی میشوند. از واژه «صفحهآرایی» استفاده نمیکنم؛ زیرا آرایشی صورت نمیگیرد و اکثراً مخاطب با اشعار تنهاست. تنهایی گاهاً خوب است، اما نه برای همیشه.
نظافتیزدی ادامه داد: من سعی کردم فارغ از کلیشههای موجود فرم جدیدی برای این محتوای متفاوت طراحی کنم و سعی کردم با توجه جایگاه استاد و اشعار، گرافیک کتاب را در خدمت اشعار و شخصیت استاد کلاهیاهری قرار دهم. از استاد کلاهیاهری، خانم دیزگلی و آقای عابدینزاده تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند و اعتماد کردند.
در پایان، محمدباقر کلاهیاهری بیان کرد: روز و شب فرخندهای برای بنده حقیر است. دست روزگار مرا به استعدادهای شگرد وصل کرد. هر نسبتی که دوستان به من دادند، ویژگی خودشان است. من یک مشت کاغذ باطله به آقای عابدینزاده دادم و بقیه قضایا را به ترفند روزگار و تردستی ایشان سپردم. ابتدا از مجموعه کافهکتاب آفتاب تشکر میکنم و سپس از سایر دوستانم که در این مسیر همراهی کردند.