مرجان اسماعیلی - تا حالا شده از پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ بپرسید وقتی بچه بودند چه بازیهایی میکردند؟ زمان آنها نه موبایل بود، نه بازیهای رایانهای و نه اینترنت.
فکر میکنید بچههای آن زمانها چهطور بازی میکردند؟ امیر و سارا رفتند و از پدر و مادرشان پرسیدند. بیایید ببینیم پدر و مادر آنها وقتی کوچک بودهاند چه بازیهایی میکردهاند.
پدر: من بازی اسم روی پیشانی را دوست داشتم. توی این بازی، یک کلمه را مینوشتیم و روی پیشانی یکی از بچهها میچسباندیم بدون اینکه خودش آن کلمه را ببیند. بعد بچهها با دادن راهنمایی به او کمک میکردند آن کلمه را حدس بزند.
مادر: من و دخترخالههایم بازی اسمفامیل را دوست داشتیم که با قلم و کاغذ بود. روی کاغذ، از بالا به پایین مینوشتیم: اسم، فامیل، شهر، کشور، غذا و اشیا.
بعد یک نفر یکی از حروف الفبا مثلا «م» را پیشنهاد میداد و همه باید برای فهرستی که نوشته بودیم، یک کلمه که با «م» شروع میشد مینوشتیم: مثلا مریم، محسنی، مازندران. بعد به هر جواب درست، امتیاز میدادیم.
پدر: بازی بشینپاشو. یکی از بچهها سردسته میشد و کلمات «بشین»، «پاشو»، «نشین»، «پا نشو» را تندتند میگفت و بقیهی بچهها باید بر عکس آن کلمه را انجام میدادند.
مثلا وقتی سردسته میگفت «پاشو»، باید مینشستند. اگر کسی اشتباه میکرد میسوخت. کسی که آخرین نفر میماند برنده بود.
مادر: ما هم توی مدرسه بازی طنابکشی داشتیم. بچهها دو گروه میشدند و دو طرف یک طناب را میگرفتند و میکشیدند. هر گروهی که میتوانست طناب را از دست گروه دیگر بیرون بیاورد برنده بود.
سارا: باورم نمیشود که بدون موبایل و اینترنت و رایانه هم میشود بازی کرد.
مادر: میتوانیم همین الان یکی از این بازیها را با هم انجام دهیم.
پدر: چی بازی؟ اسم بازی!
اسم روی پیشانی بازی میکنیم.
امیر: اول روی پیشانی من بچسبانید.